0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  دریاقلی گمنامی که ناجی آبادان شد نشر فرهنگستان اندیشه

کتاب دریاقلی گمنامی که ناجی آبادان شد نشر فرهنگستان اندیشه

کتاب متنی
درباره دریاقلی گمنامی که ناجی آبادان شد

ملت بزرگ ایران، ستارگان درخشانی دارد که هر کدام، «گمنام» یا «بی‌نام» و در حقیقت «نام‌آوران بی‌نشان» در جای جای مختلف «دفاع مقدس» درخشیدند، زنان و مردان فراوانی که همگی «پای کار جنگ» بودند اما در این میان برخی از آنان نامشان برجسته‌تر است.

پس از سقوط خرمشهر و در جریان محاصره آبادان و نفوذ ارتش متجاوز صدام به این جزیره بزرگ، نام شخصیتی به نام «دریاقلی سورانی» می‌درخشد. او یک فرد عادی و معمولی و اوراقچی در اطراف آبادان بود و نقش بسیار بزرگی در آگاه سازی نیروهای آبادان برای مقابله با صدام داشت.

او به صورت اتفاقی دیده بود که ارتش متجاوز صدام وارد ذوالفقاری آبادان شده است، بلافاصله با احساس مسئولیت نسبت به دین و میهن، خود را به رزمندگان رساند و آنان را از پیشروی ارتش متجاوز صدام مطلع ساخت و این امر باعث شد تا سپاهیان و ارتشیان به همراه مردم، بر ارتش متجاوز صدام حمله کنند و آن را از «کوی ذوالفقاری» بیرون بریزند.

اگر هوش و استعداد و وظیفه شناسی و «تصمیم گیری به موقع» دریاقلی نبود، چه بسا «آبادان» همانند «خرمشهر» سقوط کرده بود و بازگرداندن آن بسیار دشوار می‌نمود اما این «انسان فرهیخته عادی» در میان جامعه با «مسئولیت شناسی به موقع» خود و کشور خود را نجات داد.کتاب «دریاقلی، گمنامی که ناجی آبادان شد» حکایت فداکاری شخصیتی است که ناجی آبادان شد.

«جنگ تحمیلی» عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، به «صورت رسمی»، در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ آغاز شد و صدام حسین که تصور می‌کرد قدرت فراوانی دارد و می‌تواند در ظرف مدت کوتاهی، کشور ایران را به تصرف درآورد و حکومت جمهوری اسلامی را ساقط نماید؛ با لشکرهای مجهز از غرب و جنوب کشور، به سمت ایران حمله‌ور شد.

از نظر «محاسبات مادی» پیش‌بینی صدام صحیح بود؛ از یک سو «ارتش ایران» انسجام لازم را نداشت و به دلایل فراوان از جمله وقایع انقلاب و جدا شدن بسیاری از «سران ارتش» و همچنین «تبدیل مدت سربازی به یک سال»، پادگان‌ها خالی شده بود.

از جهت دیگر، درگیری‌ها در مناطق مختلف ایران و استان‌های گوناگون و اقوام مختلف وجود داشت که «قدرت دفاعی ایران» را تقسیم می‌کرد و قدرت متمرکزی برای مقابله وجود نداشت!...

همه قدرت‌ها و «ابرقدرت‌ها» خصوصا آمریکا، انگلستان، آلمان، اتحاد جماهیر شوروی، به حمایت صدام آمدند و «کشورهای مرتجع عربی» مانند عربستان و کویت و قطر و امارات، با تمام توان، برای پشتیبانی از صدام وارد عمل شدند.

«کشورهای مرتجع عربی» اموال فراوان، بنادر، تجهیزات، تبلیغات و سلاح‌های مختلف را در اختیار صدام قرار دادند و با این همه امکانات، تصور فتح سه روزه ایران چندان دور از «ذهن متوهم صدام» نبود.

صدام حمله خود را آغاز کرد اما از همان ابتدا در برابر ملت غیور و بزرگ ایران، نقشه‌هایش «نقش بر آب» شد. خرمشهر که قرار بود دو ساعته، به اشغال ارتش صدام درآید، ۳۴ روز به طول انجامید! لشکر صدام نتوانست به اهواز برسد و برای فتح آبادان، مجبور به دور زدن شهر شد و این به معنای آن بود که هزینه فراوان و نیروی بیشتر و زمان طولانی‌تری را باید صرف می‌کرد.

در این بین ارتشیان، ژاندارمری و همه نیروهای مسلح غیور، سپاهیان، همه و همه، با هر امکاناتی به میدان آمدند و مهمتر آن که؛ خودِ مردم، «هر کس با هر توانی» که داشت، به عنوان رزمنده در صحنه جبهه‌ها وارد شدند. بخش وسیعی از آنها کسانی بودند که هیچ گونه سابقه عملیات جنگی نداشته و حتی آموزش ندیده بودند! اما با عشق به خدا و میهن، در میدان وارد شدند و شکست‌های سهمگینی را بر ارتشِ تا دندان مسلحِ صدام وارد کردند!...

ملت بزرگ ایران، ستارگان درخشانی دارد که هر کدام، «گمنام یا بی‌نام» در جای جای مختلف جنگ درخشیدند!... زنان و مردان فراوانی که همگی «پای کار جنگ» بودند، اما در این میان، نام برخی از آنان برجسته و در تاریخ ایران ماندگار شد.

در جریان محاصره آبادان و نفوذ ارتش عراق به این جزیره بزرگ، نام شخصیتی به نام «دریاقلی سورانی» می‌درخشد؛ او یک فرد عادی و معمولی، یک اوراقچی در اطراف آبادان بود اما نقش بسیار بزرگی در آگاه‌سازی نیروهای آبادان برای مقابله با صدام داشت!...

او به صورت اتفاقی دیده بود که ارتش عراق وارد ذوالفقاری آبادان شده‌اند و بلافاصله با احساس مسئولیت کامل نسبت به دین و میهن، خود را به سپاه پاسداران رساند و اطلاعات جنگی را به آنان داده بود و این امر باعث شد تا سپاهیان و ارتشیان به همراه مردم، هر کس با هر چیزی که در دست داشت بر ارتش متجاوز صدام حمله کنند و آنها را از «کوی ذوالفقاری» بیرون بریزند!... اگر هوش و استعداد و وظیفه‌شناسی و «تصمیم‌گیری به موقع» دریاقلی نبود، چه بسا آبادان سقوط می‌کرد و بازگرداندن آن بسیار دشوار بود، اما این «انسان فرهیخته عادی» در میان جامعه با «مسئولیت‌شناسی بجا»، کشور خود را نجات داد.

فراوانند مردان بزرگی از این نمونه و لازم است نسل‌های آینده آنها را بشناسند...

کسانی که اجازه ندادند یک وجب از خاک ایران به دست دشمن بیفتد!...

این نوشتار، «اداء دین» است به «شخصیت‌های بزرگِ معمولی» در «کشور بزرگ ایران»، انسان‌های بی‌ادعایی که در طول تاریخ و در زمان جنگ، بزرگترین خدمات را به کشور کرده‌اند.

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
2.۳۹ کیلوبایت
تعداد صفحات
156 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۵:۱۲:۰۰
نویسندهسید محمدحسن میرداماداصفهانی
ناشرفرهنگستان اندیشه
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۲/۰۸/۱۴
قیمت ارزی
2 دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۲.۳۹ کیلوبایت
۱۵۶ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
منتظر امتیاز
30,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
دریاقلی گمنامی که ناجی آبادان شد
سید محمدحسن میرداماداصفهانی
فرهنگستان اندیشه
منتظر امتیاز
30,000
تومان