0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  گتسبی بزرگ نشر گروه هنری باران خرد

کتاب گتسبی بزرگ نشر گروه هنری باران خرد

کتاب متنی
درباره گتسبی بزرگ

آن‌وقت‌ها، در سال‌های دور که جوان و البته خیلی هم حساس‌تر بودم؛ پدرم حرفی به من زد که اثر آن هنوز در ذهنم مانده است. او گفت: هر وقت عیب کسی را دیدی و می‌خواستی آن را بگویی، فراموش نکن که همه‌ی مردم دنیا خوبی‌های تو را ندارند.


پدرم چیزی به این جمله اضافه نکرد، اما ما با اینکه زیاد باهم حرف نمی‌زدیم؛ ولی زبان همدیگر را خوب می‌فهمیدیم. فهمیدم که منظور پدرم خیلی بیشتر از آن جمله‌ای بود که بیان می‌کرد؛ بنابراین من معمولاً از قضاوت کردن درباره‌ی دیگران معمولاً خودداری می‌کنم. همین رعایت کردن باعث شد که خیلی از آدم‌های عجیب‌وغریب به سمت من جذب شدند و بسیاری از یاوه‌گوهای پرچانه روبه‌روی من قرار گرفتند. وقتی در یک فرد معمولی این عادت پیدا شود، افراد غیرعادی به‌سرعت آن را حس می‌کنند و به سمتش می‌روند. به همین دلیل بین بچه‌های دانشکده مرا به ناروا متهم به باسیاستی می‌کردند، چون آدم‌های ناسازگار و ناشناس به من اعتماد و دریچه‌ی قلبشان را به روی من باز می‌کردند، و از همه‌ی رازهای درونشان مرا آگاه می‌کردند. خیلی وقت‌ها از دست آن‌ها فراری بودم. هنگامی‌که متوجه می‌شدم که دریچه‌ی قلب کسی کم‌کم دارد باز و اسرارش آشکار می‌شود یا خودم را به خواب و بی‌خیالی می‌زدم یا مشغله‌ی فکری را بهانه می‌کردم.


چون درد، دل‌های جوانان یا حداقل نوع ابراز آن، معمولاً پر از سانسور و دروغ است.


اینکه از قضاوت در مورد دیگران خودداری کنیم، خیلی امیدوارکننده است. من گاهی فکر می‌کنم که روزی پدرم موضوعی را به‌صورت پیچیده به من گفت و من آن را تا امروز تکرار می‌کنم، ولی می‌ترسم من از قافله عقب بمانم و به‌حق خودم نرسم. وقتی در مورد سازگاری و توافق با دیگران فکر می‌کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که این سازگاری حد و حدودی دارد. ممکن است طبیعت انسان سنگی باشد یا به نرمی یک برکه آب، ولی وقتی کار از حدش بگذرد دیگر چگونگی این طبیعت برای من مهم نیست. پاییز گذشته، وقتی از شرق برمی‌گشتم؛ دوست داشتم جهان لباس ارتش بپوشد، به حالت خبردار انسانی بایستد و تا ابد همان‌طور باشد. نمی‌خواستم به خاطر چند نگاه عاطفی به درون آدم‌ها این همه دردسر و آشوب داشته باشم. فقط گتسبی همان مردی که این کتاب از روی او نام‌گذاری شده از واکنش تند من دور بود. گتسبی مردی بود که همه‌ی چیزهایی را که من تحقیر می‌کردم یکجا در خود داشت. اگر منش را مجموعه‌ای از رفتارهای موفق بدانیم، می‌توانیم بگوییم که گتسبی آن‌قدر با منش بود که حساسیت فوق‌العاده‌ای نسبت به شارت‌های زندگی پیدا کرده بود. انگار او به یک دستگاه عجیب و پیچیده وصل بود که می‌توانست زمین‌لرزه را از فاصله‌ی ده هزار کیلومتری ثبت کند...

-از متن کتاب-

دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
763.۰۰ بایت
تعداد صفحات
210 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۷:۰۰:۰۰
نویسندهاسکات فیتس جرالد
مترجممحمد هاشمی
ناشرگروه هنری باران خرد
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۲/۰۷/۰۱
قیمت ارزی
4 دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۷۶۳.۰۰ بایت
۲۱۰ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
منتظر امتیاز
35,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
گتسبی بزرگ
اسکات فیتس جرالد
گروه هنری باران خرد
منتظر امتیاز
35,000
تومان