درباره حکمرانی انفال در مدیریت زنجیره ارزش صنعت پتروشیمی کشور
از ابتدا تاکنون مطالعات فراوانی روی مباحث مرتبط با صنایع بالادستی نفتوگاز از جهات مختلف فنیواقتصادی صورتگرفته و جایگاه آنها در فضای اقتصادی کشور بهصورت کامل و شفاف بیان شده است، ولی هرچه به صنایع پایینتر در فضای نفتی نزدیک میشویم، میزان تمرکز و توجه بهمراتب کمتر میشود. این درحالی است که دنیا در صنعت نفت از صنایع بالادستی نفتوگاز فراتر رفته و حتی از عصر صنعت پالایشگاهی و پتروشیمیهای بالادستی و با پیچیدگی اندک هم گذشته و به صنایع پیچیده پتروشیمی مانند پتروپالایشگاهها و صنایع پاییندستی پتروشیمی همچون پلیمرها و پلاستیکها روی آورده است. قواعد حقوقی و فقهی که برای صنایع نفتوگاز تبیین و تصویب شده، مسیر حرکت را برای سیاستهای اقتصادی و حاکمیتی و در یک کلمه حکمرانی صحیح برای این صنایع را میسر کرده و تنها مسئله آنها، یافتن ابزارهای بهتر و کارآمدتر در راستای استفاده بهینه از این منابع است؛ ولی در صنایع پاییندستی، قواعد مشخص حقوقی و فقهی در مسیر سیاستگذاری درست برای ورود هرچه بهتر و بیشتر بخشخصوصی و بخشتعاونی را تبیین و تعیین نکرده و جایگاه معینی در فضای اقتصادی کشور برای آن مشخص نشده است، این خلاء در قانونگذاری در حوزه صنایع پاییندستی نفتوگاز باعث شده تا در بسیاری از سیاستهای مالی و اقتصادی کشور، تمرکز کمتری از جانب سیاستگذاران و مشاوران متخصص مشاهده شود؛ از طرفی غالب مطالعاتی که در این حوزه انجام گرفته بیشتر جنبهفنی داشته و قواعد لازم برای بسترسازی صحیح در راستای استفاده از منابعطبیعی در مسیر صنایع پاییندستی ایجاد نشده است؛ بههمین دلیل در این نوشتار از دید قانونی و در قالب انفال، مبانی لازم در جهت بسترسازی حکمرانی صحیح و مطابق با شرایط اقتصادی کشور در مسیر توسعه صنایع پاییندستی بیان شده است.
-پیشگفتار-