درباره نمود اگزیستانسیالیسم در نقاشی های مونک و هاپر
«ادوارد هاپر» و «ادوارد مونک» نقاشانی هستند که در آثارشان، تنهاییِ ناشی از زندگی مدرن را به تصویر میکشند. در آثار هر دو نقاط اشتراکی وجود دارد که میتوان این اشتراک را در فلسفه اگزیستانسیالیسم بررسی کرد. اگزیستانسیالیستها که به دودسته الحادی و غیر الحادی تقسیم میشوند، بر این نظر که وجود مقدم بر جوهر است هم نظر هستند. پس از فلسفه، اگزیستانسیالیسم به مرور وارد هنر میشود و نقاشانی چون مونک و هاپربه نمود این تفکر پرداختند. در این کتاب ارتباط بین اگزیستانسیالیسم و نقاشی این دو هنرمند بررسی شده است. ادوارد هاپر تحت تاثیر یکی از فیلسوفان اگزیستانسیالیسم، ژان پل سارتر بوده است. مونک نیز بسیار به بیانات و نظرات نیچه که از مشهورترین فیلسوفان اگزیستانس است، جلب میشود. تفاوت آثار مونک و هاپر عمدتاً در سبک نقاشی است و نقطه اشتراک آنها به تصویر کشیدن غم و انزوای انسان است. آثار این دو هنرمند با فلسفه اگزیستانسیالیست تطبیق داده شده است. این دو هنرمند به مشکلات عصر خود اشاره کرده اند، مشکلاتی که باعث شده است تا انسانها نتوانند باهم ارتباط برقرار کنند. ذهن و عین انسان مدرن جدا از یکدیگر است و این همان چیزی است که اگزیستانسیالیسم بیان میکند. هدف این کتاب بررسی تفکر اگزیستانسیالیسم در آثار این دو هنرمند است. اهمیت این پژوهش در نقد آثار این هنرمندان است که اگزیستانسیالیسم را از قالب متن به تصویر درآوردهاند.