حکمای مسلمان از فارابی و ابن سینا تا شیخ اشراق، ملاصدرا و امام خمینی مراتب اصیل زیبایی را در عوالم متافیزیک جستجو کرده اند و تأملات ایشان در زیبایی شناسی، نقطه عطفی است که آن را از کاوش های فروکاسته در زیبایی های حسی، متمایز و به تأملات عرفانی متمایل می کند. درهم تنیدگی مباحث عرفان و زیبایی شناسی اسلامی به جهت اشتراک در روش و موضوع شناخت است. شناخت مراتب اصیل زیبایی، نیازمند مواجهه ای حضوری و بیواسطه گری حواس پنجگانه حسی و خارج از محاسبات و چارچوب های نظری است که وابسته به سیر و سلوک عملی است و به جهت پیوند حکمت نظری و عملی است که حکمای مسلمان از فارابی، ابنعربی، ابن سینا، شیخ اشراق تا ملاصدرا و امام خمینی همگی علاوه بر دانش نظری، متمایل به عرفان نظری و عامل به عرفان عملی بوده اند. درتبیین اشتراک موضوع زیبایی شناسی و عرفان، همین بس که موضوع شناخت عرفان، شناخت خداوند، صفات الهی و مظاهر او و موضوع زیبایی شناسی، شناخت استحسانی اقسام زیبایی است. خداوند یا مقام واجب الوجود، عین زیبایی اصیل و منشأ زیبایی تمام مراتب امکانی محسوب می شود و شناخت خداوند جز در حجاب اسماء و صفات او ممکن نیست و آخرین مرز شناخت انسان از بالاترین مراتب زیبایی مربوط به عوالم احدیت و لاهوت است. شهود اسمای الهی، نیازمند سلوکی عرفانی و تقویت بُعد شهودی و ملازم با سرسپردگی به زیبایی و ترک خودآگاهی است. موضوع این پژوهش، بازشناسی مبانی زیبایی شناسی و حکمت هنر از منظر امام خمینی با مرور مقدماتی از آثار حکمای اسلامی شامل فارابی، ابن سینا و ملاصدرا است و دستیابی کامل و همه جانبه به نظرات امام خمینی درباب زیبایی شناسی و حکمت هنر، امری دشواری است و این به لحاظ کثرت آثار ایشان در شعر، فلسفه، عرفان، فقه و اصول و از سویی نپرداختن به مباحث هنر و زیبایی تحت عنوان مجزا و متمرکز (بسان علامه جعفری) است.