0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  گزینه های سخت نشر آزادمهر

کتاب گزینه های سخت نشر آزادمهر

کتاب متنی
درباره گزینه های سخت
همه‌ی ما با گزینه‌های سختی در زندگی خود روبرو می‌شویم. برخی بیش از سهم خود مواجه می‌شوند. ما ناچاریم تصمیم بگیریم خواسته‌های کار و زندگی را چگونه متوازن سازیم. مراقب یک کودک بیمار، پدر یا مادر مریض باشیم. چگونه برای پرداخت هزینه‌های دانشگاه حساب کتاب کنیم؟ چطور شغل خوبی بیابیم و چنان‌چه آن را از دست بدهیم چه کار باید بکنیم. آیا باید اصلا ازدواج بکنیم یا به متاهل بودن خود ادامه بدهیم؟ چگونه به کودکانمان فرصت‌هایی را که در رویای آنان است و شایسته آن نیز هستند ببخشیم؟ زندگی راجع به برگزیدن چنین گزینه‌هایی است. انتخاب‌های ما و این که چگونه از عهده آن‌ها بر می‌آییم انسانی را که می‌شویم شکل می‌دهند. برای رهبران و ملت ها، این گزینه‌ها می‌توانند به معنای تفاوت میان جنگ و صلح، فقر و شکوفایی اقتصادی باشند. من بی نهایت سپاسگزارم که از مادر و پدری مهربان و در کشوری که به من همه‌ی فرصت‌ها و نعمت‌ها را بخشید زاده شدم، عواملی که از سیطره‌ی من بیرون بودند و صحنه را برای زندگانی که من هادی‌اش بودم و ارزش‌ها و ایمانی که در آغوش گرفتم به من پیش کش می‌کردند. هنگامی‌که به عنوان وکیلی جوان تصمیم به ترک شغل در واشینگتن می‌گرفتم، تا به‌منظور ازدواج با بیل به آرکانزاس نقل مکان کنم و تشکیل خانواده بدهم دوستانم می‌پرسیدند:"تو عقلت را از دست دادی؟"پرسش‌های مشابه‌ی هم وقتی اصلاحیه‌ی مراقبت‌های بهداشتی را در جایگاه بانوی اول (First Lady). و زمانی که خودم منصبی را بعهده گرفتم و پیشنهاد اوباما رییس جمهور را برای نمایندگی کشورم به عنوان وزیر امورخارجه پذیرفتم می‌شنیدم. من در اتخاذچنین تصمیماتی به قلب و هم به ذهنم گوش فرا می‌دادم. قلبم را در رفتن به آرکانزاس پیروی کردم: با تولد دخترمان چلسی از عشق می‌تپید و با از دست دادن پدر و مادرم درد می‌کرد. اندیشه‌ام مرا در تحصیل و گزینه‌های حرفه‌ای ام به جلو رهنمون می‌ساخت. قلب و ذهنم هر دو با هم مرا به خدمت عام می‌فرستادند. در طول مسیر (خدمت)، سعی کرده‌ام اشتباه‌یکسانی را دوبار تکرار نکنم، بیاموزم، سازگاری پیدا کنم و برای این که در آینده گزینه‌های بهتری را انتخاب نمایم برای خردمندی دعا کنم. چیزی که در زندگی ما راست است در بالاترین سطوح حکومتی هم درست می‌باشد. برای حفظ آمریکا به صورت ایمن، قوی و با اقتصادی شکوفا یک دسته گزینه‌های بی پایان ارائه می‌شود که بسیاری از آن‌ها با اطلاعات ناقص و التزامات متقابل همراه می‌باشند. شاید معروفترین مثال‌ها از دوره‌ی چهار ساله‌ی من به منزله‌ی وزیر امور خارجه فرمان رییس جمهور اوباما در فرستادن تیمی از تکاوران نیروی دریایی (Navy SEALs) به‌یک شب تیره و تار بی مهتاب پاکستانی بود تا اسامه بن لادن (Osama bin Laden) را برای سپردن به دست عدالت بیاورند. مشاوران عالی رییس جمهور اختلاف نظر داشتند. سازمان اطلاعات مجبور، اما به دور از صراحت وقاطعیت می‌نمود و خطرات شکست ترس آور بود. قمار برای امنیت ملی آمریکا عظیم بود. مبارزه‌ی ما با القاعده(al Qaeda) و رابطه‌ی مان با پاکستان وبیش از همه، زندگی آن تکاوران شجاع و خلبانان بالگردها یی که باید به صورت متوازن در آسمان معلق باشند، نمایشی پر پیچ و خم و دلیرانه ‌از رهبریتی بود که تا به حال دیده بودم. این کتاب درباره‌ی گزینه‌هایی‌ست که من به عنوان وزیر امور خارجه انتخاب کردم و آن تصمیماتی ست که رییس جمهور اوباما و رهبران دیگر سراسر دنیا گزیدند. بعضی از فصل‌ها راجع به رخدادهایی می‌باشد که در راس خبرها بودند و فصل‌های دیگر درباره‌ی رخداد‌های فرعی هستند که ادامه خواهند یافت تا دنیای ما را برای نسل‌های آینده تعریف نمایند. البته، به واقع شمار اندکی از گزینه‌های مهم، شخصیت ها، کشورها و وقایع در این‌جا گنجانده نشده‌اند. برای اعطای فضایی که همه‌ی آن‌ها می‌طلبند من نیازمند صفحات خیلی زیادتر خواهم بود. یک کتاب کامل را تنها به برکت همکاران مستعد و ایثارگری که در وزارت امور خارجه به آن‌ها تکیه می‌کردم می‌توانم پر کنم. سپاس بیکران از خدمات و دوستی آن‌ها دارم. در منصب وزیر امور خارجه، گزینه‌ها و چالش هایمان را در سه مقوله می‌اندیشیدم: مشکلاتی را که از جمله دو جنگ و بحران مالی جهانی به میراث برده بودیم: رخدادهای تازه و اغلب غیر مترقبه و تهدیدات ناگهانی از سوی شن‌های روان خاورمیانه گرفته تا آب‌های لرزان اقیانوس آرام، فضای مجازی(سایبری) در نقشه نیامده و فرصت‌های ارائه شده توسط یک شبکه‌ی فزاینده‌ی جهانی که می‌توانست پایه گذار شکوفایی اقتصادی و رهبری آمریکا در قرن بیست و یکم میلادی باشد. به کارم با اعتماد به نفس در خصوص توانایی‌ها و هدف پایدار کشورمان و حقارت راجع به آن مقدار که ورای دانش و سیطره‌ی ما باقی می‌ماند نزدیک شدم. کار می‌کردم تا سیاست خارجی آمریکا را در باره‌ی آنچه من "قدرت زیرکانه " می‌نامیدم بار دیگر هدایت نمایم. برای موفقیت در قرن بیست و یکم نیازمند تجمع ابزارهای سنتی سیاست خارجی- دیپلماسی، همکاری توسعه‌ای و نیروی نظامی بودیم و در عین حال، هم محتاج بهره برداری از انرژی و ایده‌های بخش خصوصی و تقویت و نیرومندسازی شهروندان به‌ویژه فعالان، سازمان دهندگان و حلالان مشکل که ما به آن‌ها جامعه‌ی مدنی (Civil Society)می گوییم بودیم تا چالش‌های خود را برآورده سازند و آینده‌ی خویش را خود شکل بدهند. می‌باید از همه‌ی توانایی‌های آمریکا برای ساختن جهانی با شرکای بیشتر و دشمنان کمتر، مسئولیت‌های مشترک بیشتر و مناقشات کمتر، مشاغل خوب فزونتر و فقر کمتر، شکوفایی اقتصادی پایه‌ای گسترده‌تر با آسیب کمتر به محیط زیستمان استفاده می‌کردیم. ای کاش می‌توانستیم به عقب بازگردیم و گزینه‌های مشخصی را بازنگری کنیم، چون معمولا در مورد سودمندی فهم امری که رخ داده چنین است. اما به آنچه تحقق بخشیدیم افتخار می‌کنم. این قرن (منظور قرن بیست و یکم است-م) با ضربه‌ای کاری برای کشور ما، با حملات تروریستی (وحشت آفرین) یازده سپتامبر (۹/۱۱)، جنگ‌های طولانی و کسادی بزرگ اقتصادی که از پی اش آمد شروع شد. می‌بایست بهتر عمل کنیم. و من بر این باورم که ما چنین کردیم. این سال‌ها برایم یک سفر شخصی هم بودند. هم در مفهوم کلمه (من از ۱۱۲ کشور دیدن کردم و تقریبا یک میلیون مایل مسافرت نمودم) و هم در معنای استعاری آن از پایان دردناک کارزار انتخاباتی (کمپین)۲۰۰۸ م، گرفته تا همکاری غیر مترقبه و دوستی با رقیب سابقم باراک اوباما، به شیوه‌ای در خدمت کشورم بودم و به نوعی دیگر دهه‌ها بود که به آن خدمت می‌کردم. اما، طی سال‌هایی که در جایگاه وزیر امور خارجه بودم، حتی خیلی بیشتر در باره‌ی توانایی‌های استثنایی مان چیزهایی آموختم و دریافتم این توانایی‌ها چه کارهایی برای ما انجام خواهند داد تا در درون میهن و در برون آن به رقابت بپردازیم و کامیاب گردیم. امیدوارم این کتاب برای هر کسی که می‌خواهد بداند آمریکا برای چه چیزی در سال‌های اول قرن بیست و یکم پایدار ایستاد و نیز چگونه دولت اوباما با چالش‌های بزرگ در زمانی پر مخاطره به مقابله پرداخت سودمند باشد. در حالی که آرا و تجربه هایم به‌یقین توسط پیروان نمایش‌های تلویزیونی یا رادیویی دیر پای پر احساسات اما، بی ارزش واشینگتن موشکافی می‌شوند (که چه کسی چه موضعی می‌گیرد، کی مخالف کیست، چه کسی بالا و چه کسی پایین است؟) من این کتاب را برای آنان ننوشته ام. این کتاب را برای آمریکایی‌ها و مردمی همه جا که سعی دارند تغییر سریع دنیایمان را درک نمایند، آن‌هایی که می‌خواهند بفهمند چگونه رهبران و ملت‌ها می‌توانند با یکدیگر کارکنند و چرا گاهی ایشان با هم تصادم می‌کنند و تصمیمات آنان چگونه بر زندگانی همه‌ی ما اثر می‌گذارد نوشته‌ام. چطور یک اقتصاد در حال فروپاشی در آتن، (یونان) بر تجارت درآتن وگرجستان تاثیر می‌کند؟ چگونه انقلابی در قاهره (مصر) بر زندگی در قاهره وایلینوی تاثیرگذار است؟ مواجهه‌ی دیپلماتیک شدید در سن پترزبرگ (روسیه) برای خانواده‌ها در سن پترزبرگ وفلوریدا چه معنی می‌دهد؟ همه‌ی قصه‌های این کتاب پایان خوشی ندارند یا ممکن است اصلا پایانی نداشته باشند. (این دنیایی نیست که ما در آن زندگی می‌کنیم)، بلکه همه‌ی آن‌ها داستان‌های مربوط به افرادی می‌باشند که می‌توانیم از آن‌ها بیاموزیم، چه با ایشان موافق باشیم و چه نباشیم. البته، هنوز قهرمانانی هم در بیرون هست: صلح بانان (حافظان صلح) که وقتی موفقیت ناممکن به نظر می‌رسید پایداری می‌کردند. رهبرانی که به سیاست و فشار وقعی نمی نهادند و تصمیمات سخت را اتخاذ می‌نمودند، زنان و مردانی دارای شجاعت تا گذشته را در پس رها نمایند به‌منظور این که آینده‌ای نوین و بهتر را صورت دهند. این‌ها برخی از قصه‌هایی ست که من می‌گویم. من این کتاب را در بزرگداشت دیپلمات‌های استثنایی و کارشناسان توسعه‌ای که افتخار رهبری شان را به عنوان شصت و هفتمین وزیر امورخارجه آمریکا بر عهده داشتم نوشتم. آن را برای هر کس و در هر مکان نگاشته ام که می‌خواهد بداند آیا آمریکا هنوز هم چیزی را که برای رهبری لازم است داراست یا نه؟ برای من پاسخ (این پرسش) یک "بله "پژواک دار است. سخن از انحطاط و نزول آمریکا رواج یافته است.اما، ایمانم به آینده‌ی مان هرگز بیشتر از اکنون نبوده است. گرچه مشکلات اندکی در دنیای امروز هست که ایالات متحده می‌تواند به تنهایی آن‌ها را حل نماید اما، حتی تعداد کمتری هم (از مشکلات) هست که بدون ایالات متحده بتوان آن را حل نمود. هر کاری که انجام داده ام و هر آنچه دیده ام، همه مرا متقاعد ساخته که آمریکا "ملت صرفنظر نکردنی" باقی می‌ماند. ولی،در عین حال، فقط متقاعدم که رهبریت ما یک حق مادرزاد نیست. باید توسط هر نسل کسب شود. تا زمانی که ما به ارزش هایمان پایدار بمانیم و آن‌ها را بیاد بیاوریم، (آمریکا) نیز چنین خواهد بود. قبل از این که جمهوریخواه‌یا دموکرات، لیبرال یا محافظه کار یا هر عنوان دیگری داشته باشیم به همان نسبت که ما را غالبا معرفی می‌کند متفرق می‌سازد، ما آمریکایی هستیم، همه با یک سهم شخصی در کشورمان هستیم. وقتی این کتاب را شروع کردم، کمی بعد از این که وزارت امور خارجه راترک گفتم، شماری از عناوین را در نظر داشتم. برای کمک، واشینگتن پست از خوانندگانش خواست تا پیشنهاد هایی بفرستند. یکی عنوان "دنیایی لازم است" را که با "روستایی لازم است" متناسب بود پیشنهاد کرده بود. عنوان محبوب من "گاه‌شمار (تاریخچه‌ی)کش مو "، ۱۱۲ کشور" و"باز هم همه‌اش درباره‌ی موهای من " بود. در پایان، عنوانی که تجارب مرا در سطح بالای دیپلماسی بین المللی و اندیشه‌ها و احساساتم را درباره‌ی چیزی که رهبریت آمریکا را برای قرن بیست و یکم ایمن می‌سازد عنوان" گزینه‌های سخت) یا انتخاب‌های دشوار بود. چیزی که هرگز برایم یک گزینه‌ی سخت نبود خدمت کردن به میهنم می‌باشد. این بزرگترین افتخار زندگی‌ام بوده است.

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
8.۷۴ مگابایت
تعداد صفحات
1,076 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۳۵:۵۲:۰۰
نویسنده هیلاری رُدهام کلینتون
مترجم ه نسترن پزشکی
ناشرآزادمهر
زبان
فارسی
عنوان انگلیسی
Hard choices
تاریخ انتشار
۱۴۰۲/۰۲/۳۰
قیمت ارزی
14.۵ دلار
قیمت چاپی
480,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۸.۷۴ مگابایت
۱۰۷۶ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
منتظر امتیاز
٪50
148,000
74,000
تومان

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
گزینه های سخت
هیلاری رُدهام کلینتون
آزادمهر
منتظر امتیاز
٪50
148,000
74,000
تومان