سوء مصرف مواد از قرنها پیش رواج یافته است. با گسترش علم و فناوری، روزبهروز بر گونههای مختلف مصنوعی و غیر مصنوعی مواد اضافهشده و بهاینترتیب امکان دسترسی آسانتر به آنها نیز فراهمشده است (سر گلزایی، بلالی، آزاد، اردکانی و ثمری، ۱۳۸۲). مصرف مواد اعتیادآور و وابستگی به آن، پدیدهای مزمن و عودکننده است که با صدمههای جدی جسمانی، مالی، خانوادگی و اجتماعی همراه است. کمتر پدیدهای را میتوان یافت که همانند اعتیاد، جوامع بشری را مورد تهدید قرار داده باشد. باوجود خطرات و عوارض ناشی از اعتیاد هرروز به شمار قربانیان این دام مرگبار افزوده میشود (کاپلان، سادوک، گرب،۱۹۹۴؛ ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۶. رویک، هاین، ثورستایسون، ۲۰۰۸). البته سوءمصرف مواد را نمیتوان صرفاً مشکلی جسمانی، روانی یا اجتماعی دانست و پیدایش آن را بایستی نتیجه تعامل چندین مشکل دانست و ازآنجاکه اعتیاد یکی از مهمترین موضوعات اجتماعی است، پس بررسی علل و عوامل اثرگذار در گرایش به مصرف مواد دارای اهمیت است (موسسه ملی سوءمصرف مواد، ۲۰۰۷). هر چه تعداد عوامل خطرساز در یک فرد بیشتر باشد، احتمال مصرف مواد نیز افزایش مییابد (مسکنی و جعفر زاده فخار، ۱۳۷۸). اعتیاد، سوءمصرف مواد و وابستگی به مواد و داروها مانند هر اختلال دیگری هرگز نمیتواند یک علت مشخص و واحد داشته باشد؛ بلکه پدیدهای است چندعاملی و مجموعهای از عوامل سبب آن میشود. در حیطه سببشناسی اعتیاد یکی از حوزههای موردتوجه صاحب نفوذ رویکرد روانشناختی است (کولمن، ترجمه میر فخرایی، ۱۳۷۸، به نقل از علیزاده گورادل، ۱۱:۱۳۹۱). سوءمصرف موادی چون نیکوتین، الکل، کوکائین و امروزه ازجمله مواد جدیدتر مثل کراک، نشانگر نیاز بیمارگونه افراد درگیر است. هروئین از سال ۱۳۵۵ به ایران وارد شد و اولین بار در بین اقشار مرفه و تحصیلکرده رواج یافت و تاکنون انواع دیگری از مواد مخدر ازجمله کراک وارد ایران شده است (گزارش آماری، اداره کل ستاد مبارزه با مواد مخدر،۱۳۸۷). مشکل روزافزون سوءمصرف و وابستگی به مواد در جوامع گوناگون ازجمله کشور ما ایران توجه عموم را به خود جلب کرده است. گرچه آگاهی فعلی ما هنوز بهطور کامل در خصوص این مشکل نتوانسته ما را در حل این معضل یاری دهد، اما با بررسی مشکلات و عواقب آن به لزوم وجود پژوهشهای بیشتری در خصوص یافتن راهحل پایا جهت درمان و حل مشکل سوءمصرف مواد و یا جستجوی شیوههای پیشگیری از آن ما را آگاه میسازد.