- اسکندر کبیر پشت هالهی اساطیریِ جهانگیریاش:
«اسکندر مقدونی» چهرهای است سرشناس و نامآشنا، که نه نامش برای کسی بیگانه است و نه کسی هست که شرح فتوحاتش را نشنیده باشد. او که داعیهی فتح جهان را در سر میپروراند، در دوران فرمانروایی نسبتاً کوتاهش که حدود سیزده سال به طول انجامید، توانست سرزمینهای وسیعی را تصرف کند که با توجه به امکانات آن زمان، ابعاد بهتآوری داشت. برای ما ایرانیها، نام اسکندر خاطرات تلخی را یادآور میشود. تنها نگاهی به کاخ عظیم آپادانا در تخت جمشید کافی است که احساسات پیشینیان خود را درک کنیم؛ کاخی که به دست اسکندر به آتش کشیده شد. اما در این احساس، ما ایرانیان تنها نیستم؛ ساکنان دیگر سرزمینهایی که اسکندر فتحشان کرد نیز بهطبع با ما همدردند. اما اسکندر حقیقتاً که بوده و کدام ویژگیها او را «اسکندر کبیر» و جهانگیر کرده؟ مورخان و راویان بسیاری تا کنون زندگی اسکندر را از خلال واژگان منتقل کردهاند و سینماگرانی هم حیات و دلاوریهای او را به پردهی سینماها آوردهاند، اما هالهای اساطیری و افسانهای همواره حول این شخصیت تاریخی وجود داشته که میتواند این سؤال را به ذهن متبادر کند که اسکندر واقعاً چهطور آدمی بوده؟
- اسکندر کبیر از نظرگاه همسرش:
«جوآن کریسپی» تا کنون تنها یک کتاب نوشته است. او سال ۱۹۹۹ «رکسانه و اسکندر» را نوشت و کوشید در آن نگاه تازهای به زندگی اسکندر مقدونی بیندازد و مخاطبش را به یافتن پاسخ پرسش «اسکندر واقعاً که بود؟» نزدیک کند. اما سؤالی که نخست باید جوابش را بدانیم این است که «رکسانه کیست؟». رکسانه نخستین همسر اسکندر و دخترای فرمانروای سغد، سرزمینی در حوالی سمرقند کنونی، است. ازدواج رکسانه و اسکندر همزمان است با غلبهی جهانگیر یونانی بر نیروهای داریوش سوم و تصرف سغد و باختر. اسکندر اندیشهی فتح هندوستان و خیال رسیدن به ساحل خدایان را در سر دارد؛ خیال رسیدن به پایان دنیا. رکسانه، غرقه در عشقی عمیق به اسکندر، در مسیر صعب و ورطهی هولناک لشکرکشی همسرش به هند، با او همراه میشود و ماهها در راهپیمایی کنار او به هند و در بازگشت، همپای او میشود. در میان بیشمار نظرگاهی که اسکندر را وصف کردهاند، شنیدن نقطهنظرهای همسر او دربارهی سرشت و سرگذشت اسکندر میتواند ابعاد تازهای برای شناخت این جنگآور فاتح به دست دهد.
- اسکندر کبیر در نگاه فرزندش:
کریسپی رمان «رکسانه و اسکندر» را در قالب مجموعهی یادداشتی از رکسانه نوشته است. رکسانه یادداشتهای وصیتگونهاش را برای فرزندش به یادگار گذاشته که او نیز همچون پدر، اسکندر نام دارد. تلاش رکسانه آن بوده که اسکندر کوچک، پدرش را ورای اوهام و افسانهها، همانطور که واقعاً بوده، بشناسد. نه از افراط دوستدارانش به وجد آید و نه از تفریط دشمنانش، دلزده شود. در یادداشتهای رکسانه برای فرزند، علاوه بر شرح اوصاف اسکندر کبیر، رهنمودهایی برای اسکندر کوچک نیز وجود دارد که اگر در آینده بخت پادشاهی را داشت، چگونه فرمانروایی کند. رکسانه فرزند را اندرز میدهد که چنانچه روزی تاجوتخت پدری را تصاحب کرد، بداند که پادشاه خوب کسی نیست که سرزمینهای بسیاری را فتح کرده باشد، بلکه کسی است که توانسته باشد دلهای بسیاری را تسخیر کند.
- کتاب صوتی رکسانه و اسکندر:
نشر صوتی آوانامه، طی همکاری با «گروه انتشاراتی ققنوس» کتاب صوتی «رکسانه و اسکندر» اثر «جوآن کریسپی» را با ترجمهی «عبدالحمید فریدی عراقی» و اجرای «آزاده رادمهر» تولید و منتشر کرده است.