بیایید نگاهی به مسیر پیش رویمان بیندازیم. نظریهی مهم این کتاب آن است که مغز انسان میزبان الگوریتمهای خاصی برای خودآگاهی است. نحوهی کار این الگوریتمها در بخش ۱ کتاب بررسی خواهد شد. خواهیم دید مدارهای عصبی که فراشناخت را پشتیبانی میکنند، ناگهان از ناکجاآباد ظاهر نشدهاند. بلکه عرصهی عملکردهای ذهن رشدیافتهی انسان هستند. این بدان معناست که بسیاری از اجزای سازندهی فراشناخت در گونههای دیگر موجودات هم وجود دارد و در اوایل رشد انسان حضور دارند. ما هم فرایندهای ناخودآگاه که اجزای سازندهی خودنظارتی را شکل میدهند و هم فرایندهای هشیارانه که شما را قادر میسازد از تجربههایتان خودآگاه باشید، بررسی خواهیم کرد. بر ما روشن خواهد شد که وقتی از خودآگاهی میگوییم منظورمان مجموعهای از تواناییهاست (مانند توانایی تشخیص اشتباهات و نظر دادن راجع به تجربه) که وقتی متمرکز و جمع شوند، نتیجهاش انسان خودآگاه خواهد بود. در بخش ۱ خواهیم دید چگونه تعدادی از عناصر ضروری یکجا جمع میشوند تا ظرفیتی تکاملیافته برای خودآگاهی خلق کنند. همچنین در جایگاهی قرار خواهیم گرفت که بفهمیم چرا و چگونه این فرایندها گاهی اشتباه میشوند و منجر به شکست خودآگاهی در بیماریهایی نظیر اسکیزوفرنی و زوال عقل میشوند. در بخش ۲ به این مبحث خواهیم پرداخت که چگونه از خودآگاهی در حوزههای مختلف زندگی استفاده کنیم تا بیاموزیم، تصمیم بگیریم و با دیگران همکاری کنیم. با شناخت چگونگی و چرایی تحریف شدن خودآگاهی - و با تشخیص قدرت و شکنندگی آن - در جایگاهی خواهیم بود تا اطمینان حاصل کنیم در موقعیتهایی قرار نخواهیم گرفت که احتمالاً تیرمان به سنگ بخورد. چند عرصهی مهم در عملکردهای انسانی را واکاوی خواهیم کرد - شامل نقش مهمی که فراشناخت در شهادت شاهدان، سیاست و علم بازی میکند- تا ببینیم چرا شناخت خودمان و دانستن اینکه دیگران چگونه خود را میشناسند در ساختن جامعهای بهتر و منصفانهتر مهم است. بررسی خواهیم کرد خودآگاهی چطور به ما کمک میکند واقعیت را از تخیل جدا کنیم و چگونه با یادگیری مهار کردنش حتی میتواند کمکمان کند رویاهایمان را شکل بدهیم. خواهیم دید که چون خودآگاهی گاهی غایب است، در واقع موارد زیادی وجود دارد که در آنها ما انسانها نیز بهتر از جعبههای سیاه نیستیم و در توضیح آنچه انجام دادهایم یا دلیل آن ناتوان هستیم.
همچنین خواهیم دید علیرغم این محدودیتها، توان انسان برای خودآگاهی و خودتوضیحی چیزی است که تفکرمان از خودمختاری و مسئولیت را پشتیبانی میکند. نقش خودآگاهی را در کلاس یادگیری و یاددهی بررسی خواهیم کرد. خواهیم دید چرا در ورزش برای عملکرد خوب بهتر است کمتر خودآگاه باشیم اما هنگام مربیگری دیگران باید بیشتر خودآگاه باشیم.