نیما با ورود به خانهی خالی از وسایل متوجهی دسیسهی بیرحمانهی بهار میشود. همسری که با نام و مشخصات جعلی ایران را ترک و نیما را با دنیایی از مجهولات در مقابل قوم و خویش رها میکند. نیما چندین سال برای پیدا کردن بهار آسمان را به زمین میدوزد و وقتی او را مییابد که بر اثر یک تصادف در بیمارستان و به کما رفته است. او تشنهی بههوش آمدن همسرش، با مینو پرستاری که از قضا همسایهی قدیمیاش بوده دچار مشکل میشود. مینو برای خاموش کردن عشق قدیمیای که از زیر خاکستر جان گرفته، با خودش میجنگد. نیما لجوجانه برای گرفتن جواب سوالهایش پاپیچ مینو میشود. از سویی دیگر مهیار نامزد سابق و بی وفای مینو، برای جبران اشتباهش در تعقیب لحظه به لحظهی مینو با نیما رو به رو میشود. این رو به رویی باعث ایجاد مشکلاتی عمیق میشود که...