چه بسیار که مردم عمل خود را با نام عزیزی یا بزرگی آغاز میکنند تا به این وسیله مبارک و پر اثر شود و آبرو و احترامیگیرد، یا دستکم هرگاه نام یا یاد آن عمل به میان میآید، به یاد آن عزیز بیفتند.
همچنین در نامگذاریها وقتی که مولودی برایشان متولد میشود، یا خانه یا مؤسسهای بنا میکنند، آن را به نام محبوب یا عظیمی نام میگذارند تا آن نام با بقای آن مولود یا بنای جدید باقی بماند؛ مثل کسی که فرزندش را به نام پدرش نام میگذارد تا همواره نامش بر سر زبانها بماند و فراموش نشود.
آغاز با نام خدا ادب و عمل را خدایی و نیک فرجام میکند، که در کلام خداوند نیز رعایت شده؛ او کلام خود را به نام خود که عزیزترین نام است آغاز کرده، تا آنچه در کلام اوست، نشان او را داشته و با نام او مرتبط باشد و نیز ادبی باشد تا آن را بیاموزند و در کردار و گفتارخویش رعایت کنند، با نام وی آغاز کنند و نشان وی را به آن زنند تا عملشان خدایی شود و صفاتِ اعمال خدا را داشته و مقصود اصلی از آن خدا و خشنودی او باشد و در نتیجه بیهوده و ناتمام نمانَد، چون به نام خدایی آغاز شده که بیهودگی و مرگ در او راه ندارد.
این ابتداء کردن به نام خدا نسبت به تمامی قرآن است که در پیشگفتار بیان داشتیم که غرض اصلی قرآن هدایت است؛ کتاب خدا در آغاز با هدف هدایت با نام خدا آغاز شده است؛ اما اینکه «بسم الله الرحمن الرحیم» بر سر هر سوره نیز تکرار شده، از آنجاست که هر یک از سورهها مجموعهای از کلام خداست که برای خود، وحدت جداگانهای دارند، نوعی از وحدت، که نه در میان بخشهای یک سوره هست و نه میان سورهای با سورهای دیگر. پس غرض و مقصدی که از هر سوره به دست میآید مختلف است و هر سوره غرضی خاص را بیان میکند؛ غرضی که تا سوره تمام نشود آن غرض نیز تمام نمیشود. بنابراین جملۀ «بسم الله الرحمن الرحیم» در هر یک از سورهها برای غرض واحدی است که در آن سوره دنبال شده است.
«بسم الله الرحمن الرحیم» در سورۀ حمد نیز به غرض این سوره باز میگردد؛ معنایی که از این سوره به دست میآید حمد خداوند است، اما نه تنها به زبان، بلکه به اظهار عبودیت و بندگی و کمک خواهی و درخواست هدایت! حمد کلامی است که خداوند به نیابت از سوی بندگان خود بیان داشته تا ادبِ اظهار عبودیت را به بندگان خود بیاموزد.
بنده چون میگوید: الحمدلله ربالعالمین، پروردگار میگوید: بندۀ من مرا حمد گفت و اقرار کرد که نعمتهایی که در اختیار دارد، از ناحیه من است و بلاهایی که به وی نرسیده، به لطف و تفضل من است. من شما فرشتگان را گواه میگیرم که نعمتهای دنیایی و آخرتی او را زیاده نموده، بلاهای آخرت را از او دور کنم، چنان که بلاهای دنیا را از او دور کردم.
-قسمتی از متن کتاب-