مقدمه به شناختن «تأویل» و علم معنا شناسی اختصاص یافته است که خود شامل دو بحث میشود: اول: تعریف تأویل در لغت و اصطلاح، که در آن تفاوت بین تأویل و تفسیر را بیان نمودم، سپس معنای واژه تأویل را در قرآن کریم با تکیه بر آنچه که از ابن عباس و مجاهد درباره معنای آن آمده بررسی نمودم. آنرا با آنچه که از دانشمندان «وجوه و نظائر» درباره دلالت واژگان نوشتهاند، ارتباط برقرار نمودم. بحث دوم پژوهش درباره علم معناشناسی است و آنچه که صاحبان این علم درباره آن گفتهاند و نوشتهاند به خصوص درباره توسعهی معنای واژگان و تأملی بر معیارهای آن.
فصل اول، سه بحث را در بر میگیرد که محور آن پیدایش و رشد و توسعه علم تأویل و مسائل مربوط به آن است. بحث اول درباره پیدایش تأویل و توسعه آن است، سپس دیدگاههای دانشمندان را درباره احکام آن و نیز نظر انکار کنندگان و معتقدان به آنرا در بر میگیرد، هم چنین دیدگاههای افراط کنندگان در آن و میانهروها را بررسی میکند. بارزترین زمینههای تأویل که همان متنهای متشابه قرآنی است که درباره صفتهای خداوند بزرگ سخن میگوید و معناهای متعددی را به همراه دارد در بحث دوم آمده است. بحث سوم که به بررسی قانونهای «تأویل متن قرآن» اختصاص یافته خاتمه بحث اول است.
فصل دوم، این پژوهش بررسی تطبیقی تأثیر قرینههای معنایی در تأویل متن قرآن است، که آن نیز در سه بحث مطرح شده است. بحث اول آن بررسی قرینه ساختار لغوی و تأثیرآن در تأویل واژگان قرآنی است. بحث دوم بررسی قرینه موقعیتی یا بافت موقعیتی است که همان اسباب نزول و تأثیر آن در تأویل متن قرآن است. بحث سوم را به بررسی قرینه عقلی و تأثیر آن در رسیدن به معانی آیات قرآنی اختصاص دارد.
فصل سوم، درباره تأثیر قرائت های قرآن در تأویل واژگان قرآنی است، که از سه بحث و یک ورودی تشکیل شده است. ورودی بحث درباره حروف هفتگانه و معنای آن و ارتباطش با قرائتهاست؛ از این بحث مشخص شد که مهمترین وجوه اختلاف قرائتها سه وجه است که مباحث فصلهای سه گانه پیرامون آن است. بحث اول آن دربارهی اختلاف در اعراب کلمه و تأثیر آن در تأویل واژههای قرآنی است، بحث دوم درباره اختلاف در ساختمان کلمه است و بحث سوم درباره اختلاف در حرف های کلمه و تأثیر آن در معنای آیهها از دیدگاه تأویلگران است.
فصل چهارم، که فصل پایانی است، پژوهشی درباره پدیدههای لغوی در تأویل آیهها و واژگان قرآنی است. از مهمترین پدیدههای لغوی که تأثیر واضح و آشکاری در تفسیر واژگان قرآنی دارند، لهجهها، مشترک لفظی و اضداد هستند، که محور بحث این فصل درباره این پدیدهها در سه بحث آمده است. بحث اول درباره لهجهها و تأثیر آنها در تفسیر تعدادی از واژگان قرآنی است، بحث دوم درباره مشترک لفظی و تأثیر آن در تأویل است. بحث سوم درباره اضداد و تأثیر آنها در تأویل واژگان قرآنی است.