این کتاب، فلسفه پدید آمدن پول و تناقض های آن را که دولت ها ایجاد می کنند توضیح می دهد. به باور مولف، تولید پول را از دو جهت میتوان مسئلهای کاملاً مرتبط با عدالت دانست. از یک طرف نهادهای مدرن تولید پول، به نظم قانونی متداول بستگی داشته و به تبع آن با یکی از درونیترین بخشهای عدالت اجتماعی در ارتباط است. از سوی دیگر نظم قانونی متداول به خودی خود مشکلی اساسی است که باعث تورم مداوم می شود. انحصارات قانونی، قوانین پول رایج، تعلیق قانونی پرداخت اقساط و بدهیها و دیگر قوانین اینچنینی سهواً به ابزاری برای بی عدالتی اجتماعی تبدیل شدهاند. این ابزار موجب ایجاد تورم، بی مسئولیتی، و توزیع نامشروع درآمد آن هم اغلب از سمت فقرا به سوی ثروتمندان است.