مجموعهی «ابر صورتی» نوشتهی علیرضا محمودی ایرانمهر، شامل داستان کوتاه است با موضوع، فرم و تمهایی متفاوت که بیشتر بعد از انتشار نخستین کتاب او، «بریم خوشگذرونی» نگاشته شدهاند. اما فراتر از تمایل به جستوجوی فرمهای داستانی تازه و تجربی و ارائهی آن بهصورت مجموعه داستان، آنچه قصههای این کتاب را در قالب یک مجموعه کنار هم قرار میدهد، اپیفنی یا همان تجلی و دریافت درونی مشابه است. داستانی با زبان فاخر و باستانی نگاشته شده و داستانی دیگر صدای گفتوگویی را در دستشوییهای عمومی پارکشهر به یاد میآورد، اما در پایان هر دو داستان حسی در خواننده برجای میماند که کیفیتی مشابه دارد. داستان ابرصورتی روایت جسد سربازی ایرانی است که هویتش مغشوش شده، همهجا با نامی دیگر شناخته میشود و در عراق و حتا وطن خود سرگردان است. داستان خواب شفیرها ماجرای ناپدید شدن دختری به نام افسانه و بازی پدر و مادر با خیال اوست. داستان اودیسه زندگینامهی حماسی و تراژیک یک سوسک است که تاریخ مبارزات و تحولات فکری خود را بیان میکند. موزهای قاضی ماجرای عشق یک قاضی به موزهای درختی است که بر خلاف قوانین طبیعت رشد کرده است. داستان یک جلد چنین گفت زرتشت با شمشیر سامورایی روایت سرگردانی و زندگی روشنفکری ناسیونالیست است، از زبان یک خوشگذران زنباره. در داستان بستنیشکلاتی تلاش مردی روایت شده که میکوشد برای روزهای پایانی زندگی پدر اخلاقگرایش، ماجرایی عاشقانه بسازد. گربههای نیمهشب گفتوگوهای شبانهی دو سرباز است که دربارهی گربهها، ترس، حشرات و خدا بحث میکنند. داستان سنجاقک ماجرای عاشقانهی زنی پنجاه سانتی و سربازی دیوانه است که از توالت وحشت دارد. و داستان خواب فینگلوس فرایند استحالهی سربازی گریان به یک رویای جمعی است. خیال، نسبیت و تلاش برای ایجاد ارتباط، از مهمترین موتیفهایی هستند که در تمامی داستانهای این مجموعه به اشکال گوناگون تکرار میشوند؛ رشتهی ناپیدایی میسازند که داستانها را به یکدیگر پیوند میزند. چنین است که در امتداد این داستانها از جستوجوی پیکر ردهای برای آرامش به سربازی میرسیم که تبدیل به خیال میشود! --- مجموعهی «ابر صورتی» نوشتهی علیرضا محمودی ایرانمهر، شامل داستان کوتاه است با موضوع، فرم و تمهایی متفاوت که بیشتر بعد از انتشار نخستین کتاب او، «بریم خوشگذرونی» نگاشته شدهاند. تنوع زبانی این مجموعه تا آن حد است که داستانی با زبان فاخر و باستانی نگاشته شده و داستانی دیگر صدای گفتوگویی را در دستشوییهای عمومی پارکشهر به یاد میآورد، اما در پایان هر دو داستان حسی در خواننده برجای میماند که کیفیتی مشابه دارد