تحلیل مجموعه داستان از رنجی که میبریم (۱۳۲۶) بدون ترسیم دورنمای تاریخی از روزگاری که این اثر جامعهگرایانه در آن، نوشته و منتشر شده، ناقص است. «آل احمد» این اثر را هنگامی نوشته که هنوز به آرمانهای حزبی خود، اعتقاد داشته و علی رغم خردههایی که برخی از شخصیتهای داستانهای این مجموعه از «رفقا» و رهبری حزب دارند، در جمعبندی نهایی، هنوز به حزب خود امیدوار است. یک سال پیش از انتشار این اثر، «حزب تودۀ ایران» سه وزیر در کابینۀ «قوام السلطنه» و هشت نماینده در «مجلس شورای ملی» داشت. هر چند دوران وزارت وزرا «دولت مستعجل» بود، باری از جایگاه مردی ـ روشنفکری این حزب در طیف نیروهای فعال سیاسی کشور حکایت میکند. به نوشتۀ پروفسور «سپهر ذبیح» بخش اعظم طبقۀ کارگر ایران در مناطق صنعتی کشور (تهران، گیلان، مازندران، اصفهان و خوزستان) در شورای متحدۀ کارگران سازماندهی شده بود که در زمستان ۱۳۲۵ تقریباً چهار صد هزار عضو داشته، که اعضای «اتحادیۀ پیشه وران» را هم باید بر آن افزود. روزنامۀ ظفر ـ که ارگان «شورای متحدۀ کارگران» بود ـ همطراز روزنامۀ مردم (ارگان حزب) شمرده میشد و نیرومندترین سیمای این اتحادیه، «رضا روستا»، شخصیتی مؤثر و همطراز وزرای ائتلافی در کابینه به حساب میآمد. طبقۀ کارگر نیز با اعتصابات مکرر و تأثیرگذار خود گاه میتوانست ۷۰ تا ۸۰% بر میزان دستمزد اعضای خود در «شورای متحده» بیفزاید و از این رهگذر با تورم اقتصادی مقابله کند (ذبیح، ۲۵۳-۲۵۱).