مجموعهی حاضر مشتمل بر بیست و پنج داستان کوتاه است. برای نمونه در "گل یاس و گل مروارید"، حکایت دختری به نام "صغری" بازگو میشود که همیشه همراه هممحلیها در کوچه بازی میکرد تا این که قرار شد دیگر به مدرسه نرود. زیرا قرار بود حتی با این سن کم ازدواج کند. او دیگر اجازه نداشت به کوچه برود. اما او پس از چهار سال زندگی مشترک به همراه یک بچه از همسرش که زنی دیگر اختیار کرده بود، جدا میشود. او وقتی به محلشان برمیگردد، درمییابد دیگر نمیتواند در کوچهها بازی کند و از زمانی که خطبهی عقدش را خواندهاند، رابطهی وی با کوچه قطع شده است.