لی سیلز، درمقام روزنامهنگار، غالباً با کسانی سروکار دارد که بدترین لحظات زندگیشان را زیر سنگینی نگاه رسانهها میگذرانند، اما زنجیرهای از داستانهای خبری ناگوار ــ و برخوردی مرعوبکننده که جانش را به مخاطره انداخت ــ او را بر آن داشت که در پی پاسخ این سؤالها باشد: هرکدام از ما در برابر حادثهای ناگوار که زندگیمان را تغییر میدهد چقدر آسیبپذیریم؟ احتمال گیر افتادنمان در یکی از چنین وقایعی چقدر است؟ از چه بیشتر میترسیم و چرا؟ و وقتی بدترین اتفاق بیفتد، بعد چه میشود؟
سیلز، در این کتاب عمیق و چندلایه، صمیمانه با کسانی حرف میزند که غیرقابلتصورترین وقایع را از سر گذراندهاند، از تروریسم و بلایای طبیعی تا حضور [اتفاقی] در مکان و زمان نادرست. درست در موقعیتهایی که انتظار فلاکت و شکست انسانها را داشت، آنها را نیرومند و امیدوار و حتی شوخطبع یافت. سیلز در این کتاب، جدیدترین پژوهشهای انجامشده در خصوص نحوهء پردازش ترس و غم در مغز انسان را به شکلی خلاصه معرفی میکند و سؤالاتی را مطرح میکند که ما اغلب ازسر خامدستی نادیدهشان میگیریم. در این مسیر، از درگیریهای زندگی خودش نیز میگوید و نشان میدهد از کلنجار رفتن با ناملایمات غیرمنتظره چه درسهایی گرفته است.