کتاب آنتونن آرتو و اثرش نوشته مارتین اسلین است که با ترجمه امیر شاکری منتشر شده است. کتاب آنتونن آرتو و اثرش نظرات آنتونن آرتو دربارهٔ تئاتر را وارسی میکند. درباره کتاب آنتونن آرتو و اثرش این کتاب اگرچه کوتاه است اما سعی دارد نظرات آنتونن آرتو دربارهٔ تئاتر را بررسی کند، میکوشد تا آنها را در عرصهٔ وسیعتر اهمیت او بهعنوان شخصیتی مکتبساز، نیرویی انقلابی و مورد روانشناسانهٔ بینظیر تاریخی بررسی کند. زندگی و اثر آرتو بهشکلی جداییناپذیر درهم تنیده و برهم بافته شده است، بخشی قابلتوجهی از این کتاب به شرح زندگی او میپردازد و همین پرداخت خواننده را به شناخت این شخصیت میبرد. آنتونن مَری ژوزف آرتو، ساعت ۸ صبح روز ۴ سپتامبر سال ۱۸۹۶ در بندر مارسی بهدنیا آمد. آنتونن آرتو در میان پیامآوران و نویسندگان بزرگ، منحصربهفرد است، چراکه تصویر و صدایش بهعنوان بازیگر سینما ثبت شده و بهطور قطع این ویژگی در ظهور قدرتمندانهٔ تصویرش و تبلور این قدرت در نماد نوعی نگرش به زندگی نقش داشته است. نشر نیماژ با مجموعهکتابهای خود در حوزهٔ تئاتر برآن است تا دسترسی به سویههای مهجور و یا کمتر شناختهشده را آسان کند. ترجمهٔ نمایشنامههای ارزشمند، جامانده و یا تاکنون به فارسی درنیامده، تمرکز بر شناسایی و شناساندن نظریات مهم اجرایی در قالب کتابهای تئوریک و مکث بر آثار نظریهپردازان و بزرگان تئاتر امروز جهان و، سرآخر، حمایت از نمایشنامهنویسان پیشرو و پُرمایهٔ وطنی از این جمله است. پُر کردن خالیها و ارائهٔ خوراکِ روزآمد و علمی، همپایه با تحولات نظری در تئاتر امروز دنیا، وظیفهایست که نشر نیماژ در مواجهه با طیف گستردهٔ مخاطبان خود، از هنرمندان و دانشجویان گرفته تا منتقدان تئاتر و فعالان حوزهٔ اجرا، بر خود فرض کرده است. خواندن کتاب آنتونن آرتو و اثرش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات نمایشی پیشنهاد میکنیم. بخشی از کتاب آنتونن آرتو و اثرش هر تلاشی برای درک آرتو باید با شناخت زیستایش او آغاز شود. او مبارز راستین زیستن بود. کارهایی که انجام داد، وقایعی که بر او گذشتند، رنجهایی که کشید و آنچه که بود، بینهایت مهمتر از گفتهها یا نوشتههای او هستند. از نامهها و مطالب چاپشدهاش بهراحتی میتوان دریافت که نظرات او بسیار فرار و ناپایدارند. درحالیکه یک مسیحی شدیداً مذهبی بود، به منکر خدا بودن و کفرگوییهای خود افتخار میکرد؛ درحالیکه هرگونه فعالیت سیاسی را رد میکرد، دیگران را بهصورت دادن انقلابی قاهرانه موعظه میکرد؛ درحالیکه تمایلات جنسی را منبع غایی تمام بیماریهای احاطهکنندهٔ بشریت میدانست، رستگاری را در انجام بیرویهٔ عمل جنسی و وحشیانهترین نوع افراط در حسهای گوناگون میدید؛ درحالیکه یکی از پیشگامان سوررئالیسم بود، پیروان این جنبش را اراذل و اوباشهای شیاد پرادعا میخواند، و طومار بلندی از اظهارات ناپایدار دیگر. درواقع، درک هرکدام از این اظهارات فقط با شناخت زیستایش و موقعیتی که آن گفته از آن بیرون جهیده، میسر میشود. کسانی که برای رسیدن به مقاصد خود، نظرات آرتو را کندوکاو میکنند، کاری بیهوده انجام میدهند. اگر آرتو حرف دل این افراد را زند، میگویند تحتفرمان نیروهای ذهنیاش بوده و روشن است که چه میگوید، اما اگر دیدگاهی مخالف داشته باشد، ازنظر آنها مطلقاً دیوانه بوده و نسبتبه آنچه میگفته، آگاهی نداشته است. حقیقت این است که او نظراتش را با نهایت خلوصی که در آن لحظه داشت، بیان میکرد. اگر هم بتوان مفهوم دیوانگی را برای شخصیتهایی نظیر آرتو بهکار برد، ممکن نیست بتوان مرزی پررنگ بین لحظات دیوانه بودن و فرزانه بودن او کشید.