هر کس در طی زندگی خویش دارای فراز و نشیب و موفقیت و شکستهایی است که ذکر و ثبت آنها میتواند برای او پند و اندرز باشد و برای دیگران آموزنده؛ همانگونه که قرآن کریم در پایان داستان حضرت یوسف میفرماید: «لقد کان فی قصصهم عبرة لأولی الألباب» و حضرت علی ابن ابیطالب(ع) در فرازی از نامۀ ۳۱ نهجالبلاغه به فرزندش، امام حسن مجتبی(ع)، میفرماید: «ای فرزندم، اگرچه من عمر گذشتگان را نکردهام، در اعمالشان نظر و در اختیارشان فکر و در آثارشان سیر نمودهام؛ به گونهای که مانند احدی از آنان گشتهام و از میان آنها خوبیها را گلچین کرده و به تو ارائه میدهم تا تو آنها را سرنوشت زندگی خویش قرار دهی.» و امام خمینی(ره) نیز فرموده است: «تاریخْ انسانساز است.»
به عبارت دیگر، میتوان گفت که تاریخْ پندآموزی از گذشته است برای درست حرکت کردن در آینده (تاریخ چراغ راه آینده است) و خداوند متعال، خالق و رزّاق و ربّ مخلوقات، به انسانها لطف دارد و به آنان نعمت میدهد؛ به گونهای که شمارشپذیر نیست (و إن تعدوا نعمت الله لاتحصوها) و ما باید این نعمتها را یادآور شویم (و اما بنعمة ربک فحدث) و در برابر آنها سپاسگزار باشیم تا مزید نعمت یابیم (لئن شکرتم لأزیدنکم) و هر فردی میداند چه اندازه مورد لطف و نعمت و رحمت الهی قرار گرفته است (بل الانسان علی نفسه بصیره) و همۀ این یادآوریها در انسان سازندگی و خودسازی ایجاد میکند.
به این ترتیب، بنده، که عضو کوچکی در این کرۀ خاکیام و همیشه مورد لطف و رحمت و عنایت الهی قرار گرفتهام و پیش از انقلاب در امور آموزش قرآن به روش جدید و فن کلاسداری و تبلیغ دین مبین اسلام و پس از انقلاب در مسئولیتهای مختلف بوده و مدتی نیز خادم بسیجیان و رزمندگان دلاور بودهام، بر آن شدم تا خاطرات و لحظههای شیرین و تلخ دوران زندگی و دفاع مقدس را خلاصه بیان کنم تا برای خویشتن عبرتی باشد و برای نسل آینده درس و پندی؛ نسلی که محاسن و معایب را در نظر گیرند و در بسط محاسن و رفع معایب کوشش نمایند.