کورش اسدی پس از نزدیک به یک دهه سکوت، سال ۱۳۹۵، مجموعهداستان «گنبد کبود» را با همان مولفهها و خصایص همیشگی داستانهایش منتشر کرد. این مجموعه داستان مورد تحسین هیئت داوران جایزه ادبی مهرگان در سال ۱۳۹۵ قرار گرفته است. اسدی داستاننویسی است که از آخرین روزهای روشن ادبیات ما میآید. روزهایی که ادبیات هنوز با گذشتهی خود پیوند داشت، و داستانهایی که گرچه متفاوت بود اما در امتداد ایدهای شکل میگرفت، که ادبیات را در نسبت با سیاست و جامعه تعریف میکرد. هنوز نویسنده در فکر جداسازی ادبیات و حرفهایکردن و همهگیرشدنش نبود. از اینروست که مجموعهداستان اسدی علاوهبر ویژگیهای خاص و فردیاش، نمایندهای از روزهای روشن ادبیات ما نیز هست. دربارهی کتاب: «گنبد کبود» حاوی همان مولفههای است که اسدی را با آنها در فضای داستاننویسی ایران میشناسند. در داستانهای این مجموعه نویسنده سعی کرده است شخصیتها را در موقعیتی قرار دهد که به تدریج درون خود را آشکار کنند. منتقدان ادبیات داستانی این اثر را حاصل توصیف درونی انسان معاصر عنوان کردهاند. شخصیتهای اسدی گرچه در دوران مدرن زندگی میکنند اما در برخی از مواقع به خوی بدویشان گریز میزنند؛ با اینکار نویسنده قصد دارد ارتباط عمیقی بین شخصیتهایش و مخاطب کتاب به وجود آورد. فضای حاکم بر داستانهای این مجموعه میتواند بیانگر وضعیت و روزگار نویسنده آن نیز باشد. این داستان بیش از هر مجموعه دیگری فرصت کشف و مکاشفه عمیقی را برای نویسنده آن به وجود آورده است. آنچه در «گنبد کبود» انتظارتان را میکشد: مجموعه «گنبد کبود» شامل هشت داستان کوتاه «گوشهی غراب»، «گنبد کبود»، «پپاده»، «برج»، «خیابانِ کهنه»، «شهرزاد»، «فرشته نیستم_آدمام» و «وادی وهم» است. از بین داستانهای این کتاب، سه داستان با عناوین «گوشه غراب»، «گنبد کبود» و «شهرزاد» متعلق به سالهای ۱۳۸۱ و ۱۳۸۲ است و پنج داستان دیگر نیز بدون ذکر تاریخ نگارش منتشر شدهاند. داستانهای این مجموعه در حال و هوای روزهای سرد زمستان میگذرند و سرما و آسمان ابری بر رابطههای میان شخصیتها نیز غالب شده است. دربارهی نویسنده: کورش اسدی در آبادان به دنیا آمد و نوشتن را از نوجوانی آغاز کرده بود. هنگامی که به تهران مهاجرت میکند با هوشنگ گلشیری آشنا میشود و رابطهای دوستانه میان آن دو شکل میگیرد. اسدی در سال ۱۳۹۶ خودکشی کرد. کوچه ابرهای گمشده رمانی ماندگار و جسورانه از اوست که در ادامه به مرور آن خواهیم پرداخت. کورش اسدی مولف برگزیده: جایزهی گلشیری از نگاه داوران جشنوارهی سال ۱۳۸۳ برگزیدهی برتر نشریهی تجربه ۱۳۹۵ برگزیدهی برتر داستان شیراز ۱۳۹۶ تقدیرشدهی جایزهی هفت اقلیم ۱۳۹۶ تحسینشدهی جایزهی مهرگان ۱۳۹۶ تقدیرشدهی جایزهی مهرگان ۱۳۹۶ برشی از مجموعه داستان «گنبد کبود» «داشت خوابشان میبرد که صدایی شنیدند. با چشمهای خمارِ پرخواب چرخیدند سمت در. سایهای روشنیِ در را میشکست. بعد، آجر پس رفت و دستی سنگِ گردِ هفترنگ را نشاند جلوشان. هم را در آغوش گرفتند و حیران به روشنیِ جهان نگاه کردند. یکی دو دانه برف دم در نشست و زود آب شد. آجر برگشت و سرما و همه چیز پشت در ماند. بلند شدند. رفتند پهلوی سنگ. نگاهش کردند. به هم نگاه کردند. رفتند جلوتر بویش کردند. سنگ بر حلقهای میدرخشید. پریدند این ور، پریدند آن ورِ سنگ. از توی حلقه رد شدند. هلش دادند سمت دندان. بهش تکیه دادند. خسته بودند…» ز دیگر آثار کوروش اسدی که در نشر نیماژ منتشر شده است میتوان به رمان «کوچهابرهای گمشده»، مجموعهداستانهای «باغ ملی» و «پوکهباز» و کتاب نقد ادبی «شناختنامهی غلامحسین ساعدی» اشاره کرد. همچنین کوروش اسدی بههمراه غلامرضا رضایی کتاب «دریچهی جنوبی» که شامل ۴۸ داستان کوتاه از ۴۸ نویسنده خوزستانی و نقد و تجزیه و تحلیل آنهاست را هم گردآوری کرده است که از سوی نشر نیماژ سال ۱۳۹۸ منتشر شد.