0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  ترکه های درخت آلبالو نشر اسم

کتاب ترکه های درخت آلبالو نشر اسم

کتاب متنی
فیدی‌پلاس
نویسنده:
ناشر:
درباره ترکه های درخت آلبالو
هشت سال دفاع مقدس. این چهار کلمه می‌تواند قلب هر ایرانی را بلرزاند. تمام آن هشت برای ایران و ایرانی مملو از خاطرات خوب و بد، فداکاری‌ها و ایثارها است. از این هشت سال می‌توان سال‌ها حرف زد و کتاب‌های متعددی نوشت. از تک تک سربازان گرفته تا درجه‌داران و سرداران و امیران که با خون و جان خودشان برای این خاک رشادت کردند. اما داستان کتاب ترکه‌های درخت آلبالو داستانی متفاوت دارد. داستانی که به قلم نویسنده‌ای نوشته شده است که انگار در حال کارگردانی فیلم است. اکبر خلیلی از هشت سال دفاع مقدس به روشی متفاوت می‌گوید. کتاب ترکه‌های درخت آلبالو داستان این کتاب در سال‌های اول انقلاب روایت می‌شود. زمانی که درگیری‌های جنگ در کردستان آغاز شده است و در آستانه‌ی جنگ هستیم. در این کتاب نویسنده شما را با سرهنگ حمیدرضا مدنی آشنا می‌کند در دوران پهلوی مسئول حکومت نظامی بخش‌هایی از تهران بوده است. سرهنگ در زندان است و منتظر است تا حکم تیر بارانش اجرا شود. در همین مدت هم به پاسداران جوان زندان، رزم جنگ و آموزش‌های نظامی یاد می‌دهد. او منتظر مرگ است اما چه کسی از آینده خبر دارد و می‌داند سرنوشت برای او چه چیزی در نظر گرفته است. ا. بخشیده می‌شود و بعد از آزادی به کردستان می‌رود و در کنار هم رزمانش بعد جنگاوری و رشادت‌های بسیار به شهادت می‌رسد. قهرمان داستان پسرک جوانی است که در خانواده‌ای مذهبی در حوالی شهرری خود را به مخاطب معرفی می‌کند. خانواده‌ای که اکبر خلیلی، نویسنده این رمان در دو فصل ابتدایی رمان با زیبایی هرچه تمام‌تر، شالوده و مناسبات آن را بدون اغراق و بر منطقی رئال و برگرفته از مشاهدات حقیقی خود برای مخاطب معرفی می‌کند. کتاب ترکه‌های آلبالو داستانی کاملا ایرانی است و در کوچه‌های تهران آغاز می‌شود و در خط مقدم جبهه‌ها ادامه پیدا می‌کند. اکبر خلیلی در این اثر به موضوعات انقلاب و جنگ و مسائل کردستان پرداخته و ناگفته‌هایی را در این باره در قالب یک داستان روایت کرده است.‌ این کتاب برای اولین بار در سال ۱۳۶۸ منتشر شد و تاکنون ۴ مرتبه تجدید چاپ شده است. دو مرتبه‌ی آن را انتشارات امیرکبیر، یک مرتبه نشر عصر داستان و چاپ آخر آن را انتشارات اسم انجام داده است. اکبر خلیلی را بهتر بشناسیم اکبر خلیلی متولد سال ۱۳۲۵ در تهران است. وی دارای دیپلم ادبی است و در زمان جنگ از خبرنگاران دفاع مقدس بوده است. به گفته‌ی خود نویسنده این کتاب ادای دینی به روزهای غرورآمیز انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و به ویژه حماسه‌سازان آن دوران از جمله شهید ایرج نصرت زاد است که همه زندگی خود را فدای دین، آرمان‌های انسانی و سرزمین مادری خود کردند. وی تاکنون چندین جلد کتاب نوشته‌اند که در بین آن‌ها می‌توان به هفده به علاوه سه، کارون پر از کلاه و چرا یکی شاهزاده می‌شود اشاره کرد. کتاب ترکه‌های آلبالو برای چه کسانی مناسب است؟ اگر به داستان‌های مرتبط به زمان دفاع مقدس علاقه‌مند هستید خواندن این کتاب به شدت پیشنهاد می‌شود. ساختار و نگارش متفاوت این کتاب، شما را شگفت زده خواهد کرد. هم اکنون می‌توانید این کتاب خواندنی را از وب‌سایت فیدیبو دانلود کنید. در بخشی از کتاب می‌خوانیم ... - الو الو ... جواب آن طرف سیم را نداد. نگاهی به رئیس زندان کرد. به او توجه نداشت. داشت به پاسدار می‌گفت: «بگو تیمسار محمدی از بند سه بیاد اینجا.» هیچ باور نمی‌کرد. اگر می‌خواست اسراری را برملا کند و گزارشی را از پشت سیم اطلاع بدهد. هیچ‌کس جلوی او را نمی‌گرفت. رئیس زندان هنوز با پاسدار صحبت می‌کرد. متوجه گوشی تلفن شد. این بار همسرش بود. - الو الو ... - صفورا ... - کجایی حمید؟ چرا دیر کردی؟ - صفورا ممکنه من چند روز نتونم بیام خونه. یک ماموریت بهم خورده. فعلا نمی‌تونم بگم. از من سوال نکن. مواظب بچه‌ها باش ... صفورا حدس زد باید برای سرهنگ اتفاقی افتاده باشد. هیچ حرف اضافه‌ای نزد. او شوهرش را به خوبی می‌شناخت. چندین بار به او پیشنهاد کرده بود که مدتی سر کارش حاضر نشود و در گوشه‌ای پنهان شود. اما او نپذیرفته بود. می‌دانست که شوهرش به او دروغ نمی‌گوید. او هیچ خطایی مرتکب نشده بود، اما طرز صحبت کردنش مثل همیشه نبود. او می‌توانست به راحتی با یک یک بچه‌ها خداحافظی کند و به ماموریت برود. این طور تلگرافی حرف زدن دلش را به شور انداخت و با حالتی دل چرکین پرسید: «چند روز طول می‌کشه؟» سرهنگ گفت: «نمی‌دونم. شاید یک هفته. شاید بیشتر ...» و گوشی را قطع کرد. رئیس زندان هنوز داشت به پاسدار دستورهایی می‌داد که تیمسار محمدی در چارچوب در ظاهر شد و پوتین‌های واکس زده و براقش را مقابل رئیس زندان به هم کوبید و گفت: «فرمایشی ندارید؟» اهل کرمانشاه بود. مردی شصت ساله با قدی بلند و سبیل‌های از بناگوش دررفته که سر آن‌ها را به سمت بالا فر داده بود. با صورتی تراشیده و خیلی تمیز. مقابل میز رئیس زندان خبردار ایستاد. رئیس زندان به قد بلند و صورت سرخ و گل انداخت یه او نگاهی انداخت و خطاب به سرهنگ گفت: «این آقا تیمسار محمدی، مسئول انتظامات و نظافت بند خودشه. اول رئیس این زندان بوده.» نگاهی به صورتش انداخت. تیمسار با اشاره سر تصدیق کرد.
دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
2.۴۴ مگابایت
تعداد صفحات
444 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۱۴:۴۸:۰۰
نویسندهاکبر خلیلی
ناشراسم
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۰/۰۷/۲۰
قیمت ارزی
1 دلار
قیمت چاپی
140,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۲.۴۴ مگابایت
۴۴۴ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
3.8
از 5
براساس رأی 9 مخاطب
5
55 ٪
4
11 ٪
3
11 ٪
2
0 ٪
1
22 ٪
5 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
5

کتاب عالی بود انگار داشتم یه فیلم نامه میخوندم. داستانی بسیار خوب برای ساختن یک فیلم سینمایی و حتی یک سریال بود.

5

نسخه چاپیش رو سالها پیش خوندم و هنوزم کمتر کتابی رو مثلش پیدا کردم. عالیه. سیر داستان تا آخر می بردت:)

4

همه داستان رو که نوشتین اینجا. به نظرتون این روش معرفی کتاب، درسته؟

1

خسته کننده بود. ناتمام ولش کردم

3

بد نیست

3.8
(9)
60,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
ترکه های درخت آلبالو
اکبر خلیلی
اسم
3.8
(9)
60,000
تومان