کتاب "سیاه چمن" نوشته امیر حسین فردی رمانی انقلابی است که نویسنده کار نگارش آن را سال ۶۳ انجام داده است.
"سیاه چمن" از هویت بخشی انقلاب به جامعه سخن میگوید. این داستان بیانگر ورود انقلاب به فضاهایی است که مناسباتی غیرانسانی بر آن حاکم شده است. داستان آن در ذهن فردی از سفر نویسنده در نوروز سال ۱۳۶۳ به روستاهای اطراف دریاچه هامون و دیدار با مردم آن دیار ایجاد شده است. «سیاه چمن» اولین رمانی است که در اردوگاه نویسندگان متعهد، درباره تاثیر انقلاب اسلامی بر زندگی مردمان یکی از محرومترین نقاط ایران نوشته شده.
"سیاه چمن" ماجرای روستایی با همین نام است که دوران خان و خان بازی را به تصویر میکشد، مردم این روستا که از جانب خان مورد ظلم و ستمهای فراوانی قرارگرفته اند در زمانی که مصادف با حوادث انقلاب است شروع به مبارزه علیه خان میکنند و در این راستا ماجراهای جذاب و خواندنی را رقم میزنند.
داستان از آن جا آغاز میشود که در صبح بهاری خیرمحمد(پیرمرد روستایی)، امان داد (فرزندش) را با گوسفندها به سیاه چمن روانه میکند. میردادخان پیغام میآورد که به دستور سیفالله خان، از فردا گله به سیاه چمن نبرد. فردای آن روز میردادخان، امان داد را در سیاه چمن شلاق میزند. شب، یارمحمد، برادر بزرگ تر متوجه این موضوع میشود و به فکر میرود و به یاد تظاهراتی میافتد که در شهر یزد دیده بود، و شنیده بود که برای مبارزه با شاه و خانها است.
از روز بعد، خان، سیاه چمن خیرمحمد را برای گله خودش قرق میکند، خیرمحمد به ناچار یارمحمد را با گوسفندها به کوهستان میفرستد. در راه، بیشتر گله تلف میشود...