اگر به سابقۀ طرح مباحث فمینیستی در ایران نگاهی اجمالی کنیم سه قطعۀ زمانی را میتوان در ورود این مباحث از هم تفکیک کرد. در مقطع نخست، همزمان با مشروطیت یا کمی پیش از آن، زنان فرنگرفته و مرتبطان آنان ایدههایی چون لزوم تکهمسری، تحصیلات زنان به شیوۀ جدید، کشف حجاب و بعدها حضور زنان در انتخابات را مطرح میکردند و آنها را بهصراحت برگرفته از تجربۀ زن جدید غربی میدانستند. این نگرش که برگرفته از موج اول فمینیستی (۱۸۵۰ـ۱۹۲۰) بود در زمان رضاشاه بر موضوع کشف حجاب متمرکز شد و پیامدهایی ماندگار داشت. در مقطع دوم که از دهۀ ۱۳۴۰ و متأثر از موج دوم فمینیسم (۱۹۶۰ـ۱۹۸۰) آغاز شد، زنان غربزده و برخی از اعضای خانوادۀ سلطنتی موضوع برابری حقوقی زن و مرد، مقابله با مردسالاری و حتی حق تسلط بر بدن را مطرح کردند، و این موضعگیریها بر موادی از اصول انقلاب سفید شاهنشاهی (۱۳۴۱)، قانون حمایت از خانواده (۱۳۵۳) و کاهش حریمهای اخلاقی در مناسبات زن و مرد تأثیر گذاشت. آنچه از بررسی هر دو مقطع میتوان دریافت این است که آنچه در میان کنشگران زن و اصحاب قلم و سخن مطرح میشد بیشتر شعارها و ایدهها بود تا مباحث علمی و آکادمیک. اما از اواخر دهۀ ۱۳۶۰ آهستهآهسته به حوزۀ مباحث آکادمیک زنان وارد میشویم و مقالات و کتبی را مشاهده میکنیم که مشتمل بر ارائۀ تئوریهای جنسیتی، تحلیل وضعیت زنان و خانواده و ارائۀ سیاستها و راهبردهای فمینیستیاند. این دورۀ سیساله گرچه دورۀ مطرح شدنِ اندیشههای پستمدرن و موج سوم فمینیستی (۱۹۸۰) است، آثار مکتوب بیشتر به طرح اندیشههای موج دومی پرداختهاند. در برابر، آثاری که به نقد دیدگاههای فمینیستی پرداختهاند نیز تا حدی تابع فضای حاکم بر بحثها بودهاند و شاید بتوان آثاری چون نظام حقوق زن در اسلام را که مجموعه مقالات منتشرشدۀ آیتالله مطهری در دهۀ ۱۳۴۰ است، از زمرۀ استثنائات به شمار آورد. به هر روی، ضرورت مطالعات فمینیستی توسط پژوهشگران مسلمان از جهاتی اهمیت دارد: نخست آنکه اگر بپذیریم فمینیسم پیامی متعالی و دستاوردی مثبت برای جامعۀ زنان نداشته است، طرح اندیشههای فمینیستی، به دلیل آنکه پرسشهای جدیدی پیش روی ما مینهد و چالشهایی نو میآفریند، این پیامد را دارد که نهادهای علمی را به بازخوانی متون مقدس و ارائۀ دیدگاهی هماهنگتر، دقیقتر و کارآمدتر وامیدارد. اگر تاریخ پرفراز و نشیب کلام و فقه شیعه را مطالعه کنیم، بهعیان درمییابیم که جهشهای علمی در حوزههای شیعی با ظهور و شیوع اندیشهها و دیدگاههای رقیب ارتباطی تنگاتنگ داشته است. به بیان دیگر کارزار علمی، برخلاف جنگهای نظامی، در حوزۀ تفکر غنی شیعی بیشتر تحرکزا و نشاطآفرین بوده است تا توانکاه؛ دوم آنکه مطالعۀ تطبیقیِ نفوذ اندیشۀ فمینیستی و تحولات رفتاری و اعتقادی تودهها نشان میدهد چگونه یک گفتمان نهچندان عالمانه، با تکیه بر ادبیات احساسی، دختران و زنان را تحت تأثیر قرار میدهد. از رهگذار این دست مطالعات میتوان اهمیت بذل توجه به اقتدار روانی را در کنار اقتدار علمی بازنمود؛ و سوم آنکه مطالعۀ تأثیر افکار فمینیستی بر جامعۀ مخاطب سبب میشود هم در ادبیات محاورهای خود با نسل جوان تجدیدنظر کنیم و هم در مدیریتهای فرهنگی و اجتماعی سعۀ صدر جامعۀ مخاطب را برای طرح دیدگاهها و برنامهها بیش از گذشته بسنجیم. هماکنون مطالعات فمینیستی در کشور ما با آسیبهایی روبهروست: نخست آنکه گاه فمینیسم به مثابۀ یک نظام فکری هماهنگ و یک مکتب شناسنامهدار که دارای مرامنامۀ اعتقادی است کانون مطالعه و نقد قرار میگیرد؛ حال آنکه فمینیسم صرفاً جریانی انتقادی است که از قضا بخشی از پیشرفت خود را نیز مرهون همین ویژگی است. اگر فمینیسم جریانی یکدست با مرامنامهای روشن و نظام معرفتیای مشخصی میبود بسیاری هواداران خود را از دست میداد. تنوع در دیدگاههای فمینیستی بهقدری است که برخی در وجود عناصر وحدتبخش در آن تردید کرده و معتقد شدهاند باید از واژۀ «فمینیسمها» به جای فمینیسم استفاده کرد. از این روی، بسیاری از نقدهایی که بر فمینیسم وارد شده، به دلیل رعایت نکردن این ویژگی چندان استوار نمینماید؛ دوم آنکه با وجود تنوع فراوان در دیدگاههای فمینیستی، مبانی و آموزههای غرب مدرن را بهروشنی میتوان در تمام دیدگاهها یافت. این خصلت سبب میشود که بر خلاف ادعای برخی پژوهشگران و کنشگران فمینیست داخلی، پذیرش مقولهای به نام فمینیسم ایرانی را که پیشفرضها، روشها و شعارهای بومی داشته باشد، انکار کنیم؛ و سوم آنکه مطالعات فمینیستی در کشور ما با تأخیر همراه است و نتوانستهایم واپسین دیدگاهها، تحلیلها و نقدها را به فضای علمی کشور منتقل کنیم. از این روی، در حالی که جهان غرب وارد مراحل جدیدی شده و ادبیات فمینیستی دهههای گذشته را با نقدهای جدی روبهرو ساخته است، ترجمۀ آثار فمینیستیِ موج دومیِ دهۀ هفتاد و شعارهای فمینیستی موج دومی هنوز در کشور ما پررونق است. دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، در جایگاه مهمترین مرکز دینی که به مطالعات فمینیستی پرداخته است با تدوین مجموعۀ حاضر میکوشد تا با ارائۀ گزارشی توصیفی از پژوهشهایی که در تبیین و نقد دیدگاههای فمینیستی تدوین شدهاند، هم انگیزۀ پژوهش را، در محورهایی که در آنها خلأ پژوهشی دیده میشود، تقویت کند، هم زمینۀ تسهیل مطالعات فمینیستی را فراهم آورد، و هم از انجام فعالیتهای تکراری و مشابه بکاهد؛ و نیز زمینهای فراهم آورد برای تدوین پژوهشهایی با نگاه درجۀ دو به مباحث فمینیستی و نقد آنها. امید آن است که در پیگیری این هدف توفیق یابد. در این مقام از پژوهشگر محترم جناب آقای مجید دهقان، ارزیابان و دستاندرکاران تدوین اثر، به خاطر تلاشهای بیشائبه و دقتنظرشان تشکر میکنیم. دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، پیشاپیش از کاستیهای احتمالی اثر عذر تقصیر میآورد و انتقادها را بر دیدۀ منت مینهد.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۵۲ مگابایت |
تعداد صفحات | 208 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۶:۵۶:۰۰ |
نویسنده | مجید دهقان |
ناشر |