- خلاصه کتاب:
رمان منگی نوشتهی نویسندهی فرانسوی به نام ژوئل اگلوف است. این کتاب در سال ۲۰۰۵ منتشر شد و جایزه لیورانتر را نصیب نویسنده کرد. مَنگی در عین تلخی، روایتی منحصربهفرد و خواندنی از زندگی سیاهپوستی است که روزهایش را در کشتارگاه میگذراند، اما در آرزوی رسیدن به خواستهها و رویاهایش است. شخصیت این رمان بینام و نشان است، اما هر کدام از ما میتوانیم شخصیت این کتاب باشیم و زندگی خودمان را لابهلای کلمات و جملات این کتاب ببینیم. داستان از زبان اولشخصی روایت میشود که بیشتر از هر کسی متوجه این منگی و تشویش درونی است و میتواند با چنین روایت متفاوتی از روزمرگی، حس همذاتپنداری مخاطب را برانگیزد و حتی باعث شود تا او، خودش را در آینه کلمات این رمان ببیند.
- دربارهی کتاب صوتی منگی:
هر کدام از ما میتوانیم شخصیت اصلی رمان منگی باشیم؛ کسی که از صبح تا شب، تمام لحظات خود را در کشتارگاه میگذراند و لحظهای از بوی بد آنجا خلاصی ندارد. کشتارگاه میتواند نماد زندگی مدرن امروز باشد؛ شلوغ، نادلخواه و دوستنداشتنی. ما نیز بهاجبار لحظههایمان را شبیه او سپری میکنیم، اما با وجود تمام این تلخیها و تماشای مرگ آرزوهایمان، دست از خیالپردازی و تلاش برای تغییر شرایط برنمیداریم. راوی داستان منگی نیز با وجود تمام اوضاع ناخوشایند و ناکامیهایش مدام تکرار میکند که «من یک روز از اینجا میروم، زندگیام را اینجا به آخر نمیرسانم» یا در جای دیگری شاهد سفر ذهنی او به دوران کودکیاش هستیم که آن را اینطور روایت میکند:
هنوز به یاد دارم چطور در بچگی جفتپا توی چالههای روغن میپریدم و وسط زبالههای بیمارستانی غلت میزدم. لقمههایی که مادربزرگ با گریس سیاه برای عصرانهام آماده میکرد و مربای لاستیکی سیاهی که مزهی مربای تلخ - کمی تلختر- میداد.
رمان جز این مرد جوان و مادربزرگ او شخصیت دیگری به نام «زِرِ مفت» دارد که رئیس کشتارگاه است و جان کارگرها را به لبشان رسانده و آنها را به جنون کشانده است.
ژوئل اگلوف با هنرمندی تمام زندگی معمول و روزمرهی مرد جوانی را روایت میکند که بعد از کار در کشتارگاه، برای خوابیدن به خانه مادربزرگش میرود و شب را در آنجا میگذراند. تجربه کارگردانی و فیلمنامهنویسی نویسنده نیز به او در خلق صحنههای نمایشی که تا مدتها در ذهن مخاطب میماند، کمک زیادی کرده است.
طنز تلخ و گاهی گزنده این رمان، جذابیت روایت را دوچندان کرده است و میتواند مخاطب را تا صفحات آخر کتاب صوتی منگی مشتاق و وفادار نگه دارد تا بدون اطلاع از سرنوشت شخصیت اصلی، رمان را تمام نکند.
- بخشهایی از کتاب صوتی منگی:
صبح شبیه چیزی که از صبح سراغ داری نیست. اگه عادت نداشته باشی، حتی شاید ملتفتش نشی. فرقش با شب خیلی ظریفه، باید چشمت عادت کنه. فقط یه هوا روشنتره. حتی خروسهای پیر هم دیگه اونا رو از هم تشخیص نمیدن. بعضی روزها، چراغهای خیابون خاموش نمیشن. با این همه، خورشید بالا اومده، حتما، اونجاست، یه جایی بالای افق، پشت مه، دود، ابرهای غلیظ و ذرات معلق. باید هوای گند یه شب قطبی رو تصور کنی. روزهای قشنگ ما شبیه همونه.
همیشه یه ساعتی هست که تمومی نداره. شبیه ساعتهای دیگهست. جوری که بهش شک نمیکنیم. بعد، واردش میشیم و توش گیر میافتیم. ساحل اون طرفی رو میبینیم، ولی خیال میکنیم، هیچوقت اونجا نمیرسیم. بیهوده دست و پا میزنیم. انگار هرچی زمان میگذره، داریم ازش دورتر میشیم. وقتی ثانیهها میچسبن به ته کفشهامون، وقتی داریم هر دقیقه رو مثل یه توپ آهنی دنبال خودمون میکشیم، خیال میکنیم اون بیرون، روزها و شبها پشت سر هم میان و میرن، فصلها جای هم رو میگیرن و ما اینجا فراموش شدیم.
- دربارهی ژوئل اگلوف:
ژوئل اگلوف نویسندهی کتاب منگی در فرانسه به دنیا آمد. او این کتاب را در سال ۲۰۰۵ منتشر کرد که جایزه لیورانتر را برای او به ارمغان آورد و باعث شهرت جهانیاش شد.
او در رشته سینما تحصیل کرد، اما بعد از اتمام تحصیلاتش به کارگردانی و فیلمنامهنویسی مشغول شد. حالا او بهعنوان نویسندهای مطرح در فرانسه شناخته میشود که به موضوعاتی خاص و بکر میپردازد. منتقدان نیز او را دنبالهروِ کافکا میدانند. اولین رمان او نیز با عنوان «ادمونگانگلیون و پسر» توجه منتقدان را به خود جلب کرد و در سال ۱۹۹۹ برنده جایزه الن فورنیه شد.
- دربارهی اصغر نوری؛ مترجم کتاب منگی:
اصغر نوری نامی آشنا در حوزه ترجمه است. او در انتخاب آثار برای ترجمه وسواس و دقت زیادی بهخرج میدهد. بنابراین میتوان از انتخاب هر کتابی با ترجمه او مطمئن بود. طبق گفته خودش، او دو معیار کلی در انتخاب کتاب برای ترجمه دارد. یکی اینکه خودش کتاب را دوست داشته باشد. دوم اینکه این کتاب خارجی، ربطی (هرچند کم) به مخاطب ایرانی داشته و جزو دغدغههای او نیز باشد. او با ترجمه کتاب منگی، نویسنده این کتاب را برای اولینبار به مخاطبان ایرانی معرفی کرد.
کتاب صوتی منگی را با ترجمه ساده و روان این مترجم گوش بدهید و از سفر به دنیای متفاوتی که نویسنده آن خلق کرده است، لذت ببرید.
موضوع داستان یک کارگر آمریکای لاتین توی کشتارگاه هست.
از نظر موضوع خیلی خاص و متفاوت بود و برای همین دوست داشتم. علاوه بر دادن اطلاعات در مورد فضای زندگی آدم ها، از حالات روحی افراد توی اون محیط کاری و روابطشون بین هم میگه.
4
من کتاب رو دوست داشتم انگار یه دفتر خاطرات جالب از یه آدم متفاوت رو میخونی و آقای فعال هم که بی نظیرند
به نظرم صداشون مثل آقای سلطان زاده اعتبار بالایی برای گوش دادن به هر کتابی رو میده
5
داستان که حرف نداره .... ترجمه بسیار زیبا و صدایی دلنواز.
در کل من حال کردم
5
دلم میخواد دوباره و دوباره گوشش کنم و غرقش شم.
عشق کردم..
5
اقاي فعال كه حرف ندارن
و كتاب هم ارزش وقت گذاشتن داره