ایران طی تاریخ خود، سه یا چهار حادثۀ خطیر و مصیبتبار را پشت سر گذاشته، که یکی از آنها حملۀ مغول و سپس دوران حکومت این قوم بر ایران است که بر سراسر زندگی آن سایه افکنده و فصلی جدید در تاریخ این سرزمین گشوده، که آثار آن تا قرنهای متمادی، همچنان مشهود و نمودار است.
بدین ترتیب دورۀ مغول، یکی از مهمترین بخشهای مطالعات تاریخ ایران را تشکیل میدهد، که از جهات مختلف مادی و معنوی، شایان توجه و دقت است. البته تا به امروز قسمتهای مختلف این دوره، مورد بررسی و تحقیق دانشمندان خارجی و ایرانی قرار گرفته و با نقطه نظرها و سلیقههای گوناگون، فصولی از آن گردآوری و مدوّن شده است؛ ولی هنوز بسیار است گفتنیهایی که ناگفته مانده و دانستنیهایی که از پس پردۀ ابهام بیرون نیامده است.
خوشبختانه تقریباً هیچ دورهای از تاریخ، از لحاظ غنای متون و منابع، به این دوره نمیرسد؛ از اینرو پژوهندگان این راه، چراغ روشنی فراراه خود دارند. یکی از این متنهای تراز اول و بسیار مهم، «تاریخ سرّی مغولان» یا اصطلاحاً «یوان چائوپی شه» است، که پس از مرگ چنگیز و به هنگام جوانه زدن حکومت مغول تدوین گشته و نه تنها از لحاظ تاریخی، بلکه از نظر اجتماعی و ادبی نیز بسیار مهم و باارزش است.
اهمیّت آن از لحاظ سیاسی بدین علت است که چگونگی تشکیل ایلات، به هم پیوستگی آنها، تشکیل حکومت مغول توسط چنگیزخان و بسط و گسترش و خلاصه تبدیل شدن آن به حکومت جهانی، با دقت و با تمام جزییات، مورد بررسی قرار گرفته است.
چنانچه گفته شد، اهمیت اجتماعی آن نیز کمتر از ارزش سیاسیاش نیست؛ زیرا چگونگی زندگی ایلی از جنبههای مختلف مادّی و معنوی، آداب و رسوم، مذهب، پیوندهای خانوادگی، نفرتها و انتقامها و سپس اقتصاد صحرانشینی با جزییات آن شرح داده میشود. اسامی ایلات و قهرمانان و رؤسا، و اسامی جغرافیایی، با دقت ذکر میگردد؛ به قسمی که خواننده با قهرمانان تاریخ قدم به قدم پیش میرود و خود را در استپ شریک زندگی قبایل قرون وسطای آسیای مرکزی مییابد.
این کتاب که قدیمیترین سند موجود در مورد چنگیزخان و فرزندان وی و چگونگی تأسیس حکومت مغول است، بی هیچ تردیدی مورد استفادۀ تاریخ نویسان بعدی قرار گرفته که نمونۀ بارز آن خواجه رشیدالدّین فضلالله همدانی صاحب «جامع التّواریخ» میباشد که در اغلب موارد، مطالب آن را رونویسی کرده است. از نام نویسنده یا نویسندگان آن بیخبریم؛ ولی آنان میبایست از یاران نزدیک چنگیز بوده باشند.
ارزش ادبی این اثر نیز بسیار است؛ زیرا خود اثری حماسی است و میتوان آن را «حماسۀ تموچین» نامید. چگونگی تولّد وی، سپس پرورش و نوجوانیاش، قهرمانیها، شکستها و فتحها و عشقهایش، حماسهوار، در این اثر سروده شدهاند. اغلب به قطعاتی برمیخوریم که در منتهای شدّت جنگ و خونریزی و بیرحمی، ناگهان اثر حالتی بسیار شاعرانه مییابد و از شب مهتاب و رسیدن عاشق به معشوق سخن به میان میآید؛ و بار دیگر صبح ستیز آغاز میگردد؛ و وصف آنها همانگونه که اتّفاق افتاده، بی اندکی مبالغه و با صداقت کامل صورت میگیرد. از شناخت «تاریخ سرّی مغولان» مدّت زمان طولانی نمیگذرد. معهذا این اثر امروزه جای خود را در مطالعات مغولی کاملاً باز کرده و قدرش بخوبی آشکار گردیده و به زبانهای آلمانی، روسی، فرانسه، چینی، ترکی و انگلیسی ترجمه شده است.
پلیو، دانشمند و مغولشناس معروف فرانسوی، با دقّت خاص، نیمی از کتاب را به فرانسه ترجمه کرده است، و من این توفیق را نصیب خود ساختم که آن را از روی متن ترجمۀ فرانسه به فارسی برگردانم. امید است در آیندۀ نزدیک نیم دیگر متن نیز ترجمه شود و در دسترس علاقهمندان قرار گیرد.
این ترجمه برای مطالعات مغولشناسی که به قسمتی از تاریخ ما، پیوستگی یافته، کمک مؤثری است. مسلماً ترجمۀ چنین اثری با روح حماسی و حالت شاعرانهای که دارد، بسیار دشوار است. سعی شده تا حد امکان، سبک و حالت اصلی در متن فارسی حفظ شود. در خاتمه لازم است توضیحاتی دربارۀ بعضی موارد ترجمه داده شود:
در قسمت اصطلاحات مغولی، اغلب این اصطلاحات در متن فرانسه ترجمه نشده باقی مانده بود، و دلیل آن مرگ زودرس پلیو بود، که در زیرنویس اغلب این لغات با توضیح ترجمه شده است.
توضیح دیگر دربارۀ بعضی زیرنویسها در مورد آوانویسی از چینی به مغولی است، که در ترجمۀ فرانسه آمده، ولی در ترجمۀ فارسی ذکر آنها ضرورتی نداشته و حذف شده است.
شیرین بیانی- دی ماه ۱۳۵۰