- درباره کتاب صوتی داعشی خاطر خواه:
کتاب صوتی داعشی خاطرخواه اثر نویسندهی جوان مصری هاجر عبدالصمد است که نویسندگی را مسولیتی بزرگ و ابزاری موثر در بسط نیکویی و اخلاق میداند. این کتاب ابتدا به صورت الکترونیکی منتشر و سپس توسط «دار کارم الشریف» تونس به صورت چاپی عرضه شد.
- خلاصه ای از کتاب صوتی داعشی خاطرخواه:
پدیدهی داعش همچون سَلَف خویش القاعده پدیدهی تازهای نیست. این سازمان به اصطلاح جهادی، جدای از بازیگردانی در عرصهی سیاستهای بینالمللی، رفتارهایی وحشیانه و ضد بشری نیز داشته است، هرچند در این نوشته، بحث اعمال وحشیانهی داعش از جمله کشتارهای دستهجمعی بیگناهان، سر بریدن، آتش زدن در قفسهای فولادی، پرت کردن از ارتفاع، تجاوزهای دستهجمعی به نام جهادالنکاح، تخریب آثار تمدن بشری و غارت آثار باستانی موزهها و فروش آنها به دلالان آثار عتیقه، گروگانگیری، درخواست فدیه و... مطرح نیست، بلکه از منظری دیگر و اینبار از جنبهای هنری به این پدیدهی وحشتناک قرن نگاه شده است.
هاجر عبدالصمد در این رمان از جنایتهای داعش به سبک و سیاق هنری و در قالب رمان پرده برمیدارد و به روایت دختری میپردازد که با سرخوردگی از ظلم و بیداد جامعهی خود، در دام اندیشههای مسموم داعش گرفتار میشوند و زمانی به حقیقت ماجرا پی میبرند که دیگر دیر شده است و خود را در بند کسانی میبینند که هیچ بویی از انسانیت نبردهاند و هریک دچار سرنوشتی خواندنی و عبرتآموز میشوند.
- تم کتاب داعشی خاطرخواه:
این رمان، جنایتهای آشکار داعش را در سایهی داستانی عاشقانه روایت میکند و برخی مسائل جامعه را از نگاه زنی مطلقه به چالش میکشد. داعشی خاطرخواه روایت ظلم و ستم در برخی از کشورهای عربی است، بیدادی که موجب شده جوانانشان در جهنم داعش گرفتار شوند. هاجر عبدالصمد، در جایی گفته بود: «از آنچه نوشتهام پشیمان نیستم، هنوز هم ایمان دارم که ادبیات سلاحی بسیار قوی برابر بنیادگرایی مذهبی است.»
- درباره هاجرالصمد:
هاجر عبدالصمد، نویسندهی مصری متولد ۱۹۸۹ فارغالتحصیل دانشکدهی حسابداری از دانشگاه المنصوره، چند سالی است که در عرصهی نویسندگی قلم میزند. داعشی خاطرخواه (حبیبی داعشی) نخستین رمان اوست. قبل از نگارش این رمان، دو داستان کوتاه به نامهای پیراهن بلند سفید (فستان الابیض) و مرد غریبه (الرجل الغریب) در کتاب الوان، ویژهی داستانهای کوتاه عرب، در سال ۲۰۱۵ از ایشان چاپ شده است.
- گفتوگوی خبرنگار مجلهی «عدن الغد» با هاجر عبدالصمد در ۲۰ مارس ۲۰۱۶
• فکر نمیکنید انتخاب عنوان «داعشی خاطرخواه» کمی مخاطرهانگیز باشد؟
شاید کمی مخاطرهانگیز بوده باشد، اما زیاد روی این موضوع درنگ نکردهام. زیرا به نظرم مهم این است که اسم با محتوا سازگاری داشته باشد و همینطور برای خواننده جذاب باشد. من فکر میکنم عنوان «حبیبی داعشی» این دو شرط را ادا کرده و همین برای من مهم است.
• چگونه به فکر نوشتن این رمان افتادید؟
ابتدا قصدم این بود که دربارهی مسئلهی زن و درد ورنجی که در جامعهی عربی به او تحمیل میشود مطلب بنویسم، هرچند که بسیاری در این مورد نوشتهاند. اما احساس کردم که باید چیز نو و تازهای نوشت. زمانی که جنایتهای داعش در حق زنان را به چشم خویش دیدم، این فکر به ذهنم رسید که این رمان را بنویسم.
• رمان داعشی خاطرخواه قبل از چاپ کاغذی با نسخهی الکترونیکیاش شهرت پیدا کرد. چرا از همان ابتدا به صورت کاغذی چاپ نشد؟
نشر کاغذی با کمال تاسف آسان نیست، انتشاراتیها مدام شرط و شروط و قید و بندهایی دارند که موجب محدودیت مولف میشوند. مضافا اینکه رمان داعشی خاطرخواه اولین رمانی بود که نوشته بودم و دوست داشتم به دست خوانندگان زیادی برسد، به همین دلیل به نشر الکترونیکی آن اقدام کردم تا به صورت رایگان در اختیار خوانندگان قرار گیرد. برای همین چاپ کاغذی آن به تاخیر افتاد.
• آیا توقع داشتید که پژواک این رمان به عدن برسد؟
صراحتا، نه. این اولین رمان من است، برای همین انتظار نداشتم که پژواکی به این بزرگی داشته باشد.
• بنابراین آیا میتوانیم بگوییم که از طرف اهل فرهنگ و یا لااقل از سوی خوانندگان عدنی غافلگیر شدهاید؟
به شکلی میتوان گفت که از واکنشهای کشورهای عربی غافلگیر شدهام، همینطور از یمنیها که با استقبال بسیار مرا غافلگیر کردند و معتقدم که خوانندگان یمنی و تونسی بیشتر از خوانندگان مصری از اثر استقبال کردند.
• آیا رمان، بعد از مطالعات عمیق دربارهی پدیدهی داعش نوشته شده است؟
نمیدانم عمیق بوده یا نه، من در تاریخ و چگونگی به وجود آمدن داعش عمیق نشدم، اما اطلاعات زیادی از منابع مختلف برای رسیدن به نقطه نظری کامل دربارهی آنها با دیدگاهی عمیق فراهم کردم.
در آغاز فصل دوم اقتباسی داشتید از غسان شربل: «داعشیها از کرهی ماه نیامدهاند، بلکه از توحش منطقه و جامعهی ما سر بر آوردهاند». آیا عقیده ندارید که داعش ساخته و پرداختهی سروریسهای اطلاعاتی بینالمللی است؟
رهبران داعش ممکن است ساخته و پرداختهی سرویسهای اطلاعاتی بینالمللی باشند، اما من نمیتوانم این را به صراحت بگویم، چون کارشناس اینگونه مسائل نیستم. البته کسانی که به این سازمانها پیوستند، همانها ارکان اساسی را تشکیل میدهند. دقیقا بخش بزرگی از جوانانی که به سمت داعش فرار کردهاند، در واقع از وحشت و بیدادگری جوامع خود گریختهاند، همانطور که در این جملهی اقتباسی ذکر کردهام.
• نظرتان دربارهی وضعیت کنونی فرهنگ در جوامع عربی چیست؟
داوری دربارهی وضعیت فرهنگی تعابیر گوناگونی دارد، اما درباره مطالعه و کتاب، از این زاویه حرف میزنم. معتقدم که فرهنگ مطالعه آنگونه که باید باشد، در جوامع ما بسط نیافته، به رغم اینکه ما ملتی اهل مطالعه هستیم و دائم به آن افتخار هم میکنیم. اما واقعیت عکس این را نشان میدهد و نمیتوانم از مردمی که دغدغهای جز تامین لقمهای نان ندارند، به گلایه سخن نگویم. اختلاف طبقاتی طزدگی انسان موجب شده تا برخی مطالعه را نوعی تفنن بدانند، اما این نافی وجود جوانان فرهنگدوست و روشنفکری نیست که اخیرا تعدادشان فزونی یافته و این خوشبین کننده است.
• متاثر از کدام نویسنده هستید؟
به عقیدهی من هر کتابی که میخوانم از آن تاثیر میگیرم و اثرش بر من میماند و اگر بخواهم به طور مشخص اسم ببرم، شیوهی نگارش «الیف شافاک» نویسندهی ترک زبان را میپسندم و همچنین روش او در مطرح کردن موضوعات مختلف در هر رمان را و امیدوارم که به سطحی از نگارش او برسم.
• نوشتن از نظر شما یعنی چه؟
نوشتن برای من نوعی ماجراجویی کوچک، برای نشان دادن واقعیتی زیباتر است.
خیلی غم انگیز بود.این سرگذشت همه ی زنان عرب و ایران است که باید اینهمه درد و رنج بکشند و برای کوچکترین حقوق خود بجنگند.همه مون حداقل یکبار در طول عمر خود این را شنیده ایم.چون تو دختری.🥺
1
بسیار سطحی و بدون عمق است داستان، با توجه به اطلاعات عمومی ای که از داعش وجود دارد، برای جذب مخاطب نویسنده می بایست اطلاعات بیشتری رو می کرد که کاملا از داستان مشخص است که خود نویسنده هم بی اطلاع است.
روایت هم بسیار خسته کننده است ممکن است به خاطر محتوای داستان هم باشد ولی به هر حال جذابیتی ایجاد نمی کند.
3
تلخ ☕️
اسلام واقعا دین جذابی برای مطالعه است.
مثلا شما میتونی براحتی چشماتو ببندی و خودت رو ببری به 1400 سال قبل و تصور کنی سرگذشت دختری رو در اونموقع که اسمش لیلا بوده. بعد چشماتو باز کنی و همون سرگذشت رو در این داستان بخونی. عملا هیچ تفاوتی نکرده؛ حتی رنگ سیاه پرچم داعش هم از همون موقع گرفته شده، دیگه چه برسه به بقیه کارهاشون.
2
اوایلش خوب بود با علاقه گوش دادم ،یه جایی شک کردم که زیادی تخیلی شده،ولی اواخر کتاب که دختره میره تو دهه ی سوم زندگیش و مادره میمیره فهمیدم داستانه و بر اساس واقعیت نبوده ،بدجوری خورد تو ذوقم،اگر میدونستم واقعی نیست وقتمو تلف نمیکردم.
3
اگه بر حسب واقعیت باشه قابل تامله ،
در جنایات طالبان شکی نیست ولی این داستان یه جوریه خیلی سر سری و عجولانه و غیرواقعی از هر بخشش گذشته، نقطه بسیار مثبتش که وادارم کرد تا آخر گوش بدم خوانش بسیار زیبای راوی بوده
1
خیلی سطحی و رویایی. کمکهای غیبی که با منطق جور در نمیاد. حتی محیط عربستان رو خیلی سطحی روایت کرده.یک رمان ابکی.
2
اسم ناخوشایندی انتخاب کردن
در بهتربن حالت شبیه فبلم شبی که ماه کامل شد هطت
پر از تضاد و تناقض
3
بسیار قلم ضعیف و پرداخت داستان جذابیت وگیرایی ندارد و برای مخاطب باور پذیر نیست متاسفانه
1
از اولشم معلوم بود افکار یک جوان زیر ۲۰ سال تبدیل به کتاب شده.
2
فک کنم اگه اهل رمان خوندن باشید کتاب خوب و جذابی باشه