* مسیری که ژاپن پیمود
کتاب ژاپن امروز بیش از این که به تحلیل وضعیت کنونی ژاپن بپردازد، علتهایی را در تاریخ حکومت و ملت ژاپن از گذشته تا به امروز بررسی میکند که فهم بیشتری از ویژه و متفاوت بودن فرهنگ ملی و حکومتی امروزی آن به دست میدهد، تا جایی که میتوان آن را تاریخ ژاپن نیز دانست.
میل تاریخی به برتری و ممتاز بودن نسبت به دیگران، آن چنان درشالودهی یک ژاپنی نهفته و آن چنان قویست که، مبارزهی آنها برای دستیابی به این مقصود با وجود شکستهای بزرگ در کشورگشایی و فاجعهی بمباران اتمی، تنها تغییر شیوه داده و از جنگ مستقیم در خاکهای دیگر بدل به مبارزهای سختکوشانه در کارزار صنعت و تکنولوژی و سازماندهی فرهنگ ملی متفاوت توسط سیستمهای آموزشی و ارزشگذار که این مقاصد را برآورده میسازند، گردیده است.
* سیری در گذشته
این کتاب خیلی قبلتر، دورهی شگفت انگیز بازگشت میجی (به معنای حکومت روشن بین)، و تغییرات بزرگی که پدید آورده و ژاپن را از کشوری سنتی به یک کشور مدرن تبدیل کرده، را بررسی میکند.
«اعضای الیگارشی با هوشیاری، ناظرِ گسترش امپریالیسم غربی در آسیا بودند. بریتانیا، ایالات متحده، روسیه و دیگران با استفاده از زور و تهدید، داشتند بی وقفه بر چین، کره و دیگر سرزمینهای آسیای شرقی، سلطهی نظامی و اقتصادی مییافتند. رهبران جدید ژاپن به جای آنکه تسلیم همان سرنوشت شوند، راهبردی بی سابقه و جسورانه در پیش گرفتند. در نظر آنها بهترین راه، اجرای یک برنامهی گسترده مدرنسازی بود؛ برنامهای که سرانجام ژاپن را چه به لحاظ نظامی و چه به لحاظ اقتصادی با قدرت های غربی برابر، یا شاید حتی برتر از آنها میساخت.»
و همچنان در ادامه به القای نظام طبقاتی و گشایش درهای ترقی و پیشرفت به سوی همهی کسانی که استعداد و شایستگی لازم را داشتند میپردازد.
به گفتهی اسکات مورتون همهی کشور به یک دریای نیروی کار برای تلاش عظیم مدرنسازی تبدیل شد.
* ورود به صحنهی جهانی
ژاپنیها که خود را به سبب سختکوشی مستحق حس برتری نسبت به دیگران میدانستند، به کشورهای مورد هجوم خود وعدهی جایگزینی حکومت شایستهای به جای حکومت عقب افتادهی فعلیشان میدادند؛ حکومتی که قصد داشتند برای متصرفات به مثابه موهبتی دانسته شود. ایدهی وحدت آسیا و شعار «آسیا برای آسیاییها»، «رسالت الهی» و... میتوانستند پوششی بر طمع ژاپنیها نسبت به منچوری و دیگر نواحی آسیا باشد.
«نسلهای ژاپنی با این باور بزرگ شده بودند که تقدیر کشورشان این است که قدرت شمارهی یک جهان باشند و از اینرو رویای میهن پرستانهی ژاپن قدرتمند و نظامیگرا در میان اکثریت شهروندان ژاپنی تا به انتها محبوب باقی ماند.»
و هم چنین مشاهدهی تاثیر مستقیمِ قدرتنمایی کشورشان بر اقتصاد و رفاه و رونق داخلی و بالا رفتن چشمگیر سطح زندگی عمومی و تغییرات مثبت اجتماعی این ملت را به همراهی قدرت حاکماش بیشتر تشویق نمود.
* ملتی که با امپراطور همراه بود
فارغ از جزئیات شکستها و پیروزیهایی که ژاپن در عرصهی نظامی و در طول دو جنگ جهانی داشت و هم چنین با گذر از اصلاحاتی که آنان در خود برای حصول به این پیشرفت ایجاد کردند که به تفصیل در کتاب آمده، میشود از ملتی گفت که پس از مشاهدهی آن همه تلفات بمباران اتمی همچنان تا زمانی که فرمان امپراطور خود را از طریق رادیو مبنی بر پذیرش تسلیم نشنیدند از جا فرو ننشستند.
پس از سقوط مصیبت بار جزیرهی سایپان در ماریانا در ژوئن ۱۹۴۴، که در آن هزاران ژاپنی دست به خودکشی زدند تا تسلیم شوند، توجو در یک سخنرانی در هجدهم ژوئیه خطاب به ملت گفت:
«امپراطوری ما اینک با وضعیتی روبرو شده است که در تمام تاریخ ما از بیشترین اهمیت برخوردار است. در عین حال، این وضعیت فرصت نادری را در اختیار ما میگذارد تا دشمن را از پا درآوریم و به پیروزی نایل شویم... بیایید همهی ما یکصد میلیون نفر با هم عزم و عهدمان را تجدید کنیم تا به نهایت از خودگذشتگی دست بزنیم و روحیهی رزمی کشورمان را که طی سه هزار سال به ما به ارث رسیده تقویت کنیم تا به پیروزی نهایی دست یابیم و در نتیجه به فکر اعلیحضرت امپراتورمان آرامش ببخشیم.»
ژنرال کوریبایاشی پس از سقوط جزیره ی ایووجیما:
«نبرد به پایان خود نزدیک میشود. از زمان پیاده شدن دشمن، حتی خدایان از شجاعت افسران و افراد تحت فرمان من اشک میریختند... اما افراد من یکی پس از دیگری جان باختند و من از اینکه به دشمن اجازه دادهام بخشی از قلمرو ژاپن را تصرف کند بسیار متاسفم. اکنون دیگر نه مهماتی باقی مانده و نه آب... افراد ما امشب به یک حملهی عمومی به دشمن دست خواهند زد؛ هر یک تا پای جان خواهند جنگید؛ هیچکس نگران جانش نخواهد بود.»
و همچنین مشاهدهی تاثیر مستقیم قدرتنمایی کشورشان بر اقتصاد و رفاه و رونق داخلی و بالا رفتن چشمگیر سطح زندگی عمومی و تغییرات مثبت اجتماعی این ملت را به همراهی قدرت حاکماش بیشتر تشویق نمود.
کتاب آموزنده ای هست ، عموما کشور ها و ملتها وقتی به پیشرفت مناسب و سریع میرسند که تعصبات خودشون رو کنار بزارن و فقط به خود پیشرفت تمرکز کنند ، هرگونه تعصب به هرچیزی ، مذهب ، دین ، گرایش قومی و قبیله ای ، به اشخاص باعث عقب موندگی اون جامعه میشه ، نمونه اون ژاپن ، آلمان ،و ... ، برعکس اون کره شمالی الان ، خود ژاپن بعد جنگ جهانی اول ،آلمان قبل جنگ جهانی دوم و ایران در حال حاضر و دهه های پیش و ...
1
کاش این صدا پیشه دیگه چیزی ضبط نکنه اینقدر که س و ژ گفتنش گوش ادمو اذیت و بالا پایین شدن جملات جوریه که انگار ادامه داره ولی تموم شده شبیه گوگل ترنسلیت میخونه کتاب خوبه ولی صدا پیشه افتضاحه!
3
فقط در مورد عملکرد نظامی ژاپن بود ، در مورد اقتصاد، بهداشت و آموزش و سایر موارد صحبتی نشد?
5
تاریخ معاصر جالبی داشته ... باید توسط مسئولین ما تمام و کمال مورد مطالعه قرار بگیره.