ایمان و باور دینی نه در اندیشههای ویتگنشتاین و نه در دیدگاههای ابنسینا اصالتا مورد بحث قرار نگرفته است. آن چه برای نگارنده اهمیت داشت این بود که نشان دهد علیرغم تفاوتهای آشکار و پنهان آن دو در اندیشههای فلسفیشان، در مسئله ایمان و دین هر دو به نوعی بر تفاوت عمیق آن با مباحث عقلی و استدلالی تاکید دارند. ویتگنشتاین از زاویه یک فیلسوف مدرن با استفاده از اصطلاح ابتکاری خود یعنی بازی زبانی متفاوت دین با سایر مقولات و ابنسینا با استفاده از عبارتها و داستانهای عجیب تمثیلی و زبان عرفانی عملا تفاوت مذکور را نشان میدهند.
در مورد ویتگنشتاین از روش توصیف، تحلیل، مقایسه و نقادی استفاده کردهام. یعنی پس از ذکر مبادی و ساختار فکری و فلسفی او و توصیف نظریاتش به تحلیل دیدگاههای وی و همچنین طبقهبندی دیدگاههای مفسران و مقایسه آنها و در نهایت نقد دیدگاههای آنان و نقد دیدگاههای ویتگنشتاین درباره باور دینی پرداختهام. در مورد ابنسینا نیز از همین روش بهره بردهام. ابتدا ساختار فکری ابنسینا بر مبنای گرایش عمده او به فلسفه مشایی نوافلاطونی یا فلسفه مغربی بررسی نموده و سپس به ارائه دیدگاههای او بر مبنای گرایش اشراقی و عرفانی اشاره کردهام. در نهایت ضمن ذکر دو دیدگاه متفاوت در تفسیر آرای عرفانی ابنسینا آنها را مقایسه و نقادی و ارزیابی کردهام.