در طول تاریخ، هنر با همهی مصادیقش اعم از معماری، موسیقی، نقاشی، شعر و... تجلیگاه و آیینهی تمام نمای تجربیات، نوآوریها، عقاید و اندیشهها، آداب و رسوم و حتی رویدادهای تاریخی در شرق و غرب بوده است.
منطقهی کاشان نیز به عنوان یک خاستگاه تمدنی کهن و فرهنگساز، با قدمتی چندهزار ساله، از دیرباز تاکنون پیشتازی خود را در عرصههای مختلف فرهنگی و اقتصادی، به اثبات رسانده است. این شهر، دارای منابع انسانی و آثار هنری و علمی بسیار ارزشمندی است که شناخت و بررسی و تحلیل مفاد آن، در شناخت تاریخ اجتماعی آن و نیز در واکاوی آموزههای اشعار و بازشناسی غنای محتوای آن، اثرگذار خواهد بود.
از آنجا که شاعران هر دوره، نقش مهمی در تثبیت، ترویج، تقویت و بازنمایی مفاهیم تاریخی و اجتماعی و معارف دینی و اخلاقی و انسانی داشتهاند، فرهنگ ملل، وامدار همت و ذوق آنان بوده است؛ بنابراین تحلیل گفتهها و سرودههای آنان میتواند در شناخت بهتر آداب و رسوم، باورها و ارزشهای مردم و جوامع کمک شایانی کند.
شاعران بنام و یا گمنام کاشانی- که شمار زیادی از آنان در زمرهی عالمان دین هستند- با وجود فارسیزبان بودن، به دلیل ساختار ادبیاتی دروس پایه در حوزهی علم دین، سهم قابل توجهی در ادبیات و اشعار عربی به جای مانده از گذشته تاکنون داشته و دارند. آنان توانستهاند مفاهیم اخلاقی، حکمتها، مطالب تاریخی، نکات عرفانی و قواعد علمی را در قالب سخنان منظوم و اشعار خویش به دیگران منتقل کنند. اکنون سؤال اینجاست که مفاد اشعار آنها، تحلیل محتوای آن قالبها و اغراض شعریشان چیست؟ بهعلاوه نقش آنها در تشکیل و یا تکمیل زنجیرهی مستحکم ادبیات عربی و فارسی چه بوده است؟ براین اساس سؤال اساسی اثر پیش رو آن است که شاعران عربی سرای کاشانی با چه مضامین و مفاهیمی، میراث ادبی و هنری زمانهی خویش را را به آیندگان منتقل کردهاند؟