لیبرال دموکراسی آخرین آرزوی انسان عصر جدید برای ایجاد حکومتی است که در سایه آن انسان به نهایت رشد و تعالی رسیده و از حداکثر آزادی و رفاه برخوردار شود. تاریخ مبارزات سیاسی در کشورهای مختلف جهان همواره برای کسب آزادی و ایجاد حکومتی بوده است که در آن برابری همه اقشار جامعه حفظ شده و همه انسانها از حقوق مدنی و مشارکت سیاسی برخوردار شوند. جنبشهای ملی در قالب حرکتهای سیاسی و اجتماعی در طول تاریخ این هدف را مدنظر داشتهاند و ایدئولوژیهای مختلف همواره مدعی دستیابی به این آرمان از طریق برپا ساختن حکومتهایی بر مبنای اصول و اعتقادات خود بودهاند. تا اواخر قرن نوزدهم در پرتو اندیشه لیبرالیسم کلاسیک، مفهوم دولت کوچک لیبرال حاکم بود، اما این مفهوم از اوایل قرن بیستم در پرتو اندیشه لیبرالیسم مدرن به دولت رفاهی بزرگ تغییر شکل داد (توحیدفام؛ ۱۳۸۲ :۹۲) در واقع آنچه این تحول را ایجاد کرد مفهوم سازمانیافتگی دولت بود بطوریکه مفهوم دولت حداقلی در جامعه مدنی به گفتمان مسلط تبدیل شده بود.