وال – ای و ایو داشتند از بالای انبوهی از زباله، زیر چشمی پایین را نگاه می کردند. آدم ها کارهای عجیبی انجام می دادند.
آن ها مشغول چه کاری بودند؟
دو مرد رشته های رنگی رنگی و بسیار بلندی را در امتداد هم، به یکدیگر وصل می کردند. یک کیسه ی پلاستیکی تپل هم توی دست یک پیرمرد چاق با ریش های سفید، لباس قرمز، کلاه قرمز و با کفش های مشکی بود.
در آن طرف هم یک خانم داشت یک درخت مصنوعی نقره ای رنگ را با یک عالم چراغ شیشه ای و براق قرمز و سبز تزئین می کرد.