ebrambegoo-021 (مفاصل نسیانی)
فاصل نسیانی
دست انداختم به زانوم تکیه دادم و یاالله بلند شدم. گفتم من واسه چی بلند شدم؟! فکر کردک یادم نیومد. به ابرام گفتم ما واسه چی پاشدیم؟! گفت پیِ نوستالژیهای آهن و آسمونخراش؟ گفتم چی؟! گفت داریوش دیگه! گفتم نه بابا! الان تو مودش نیستم. اما .