عشق انواع مختلفی دارد، درسته که ماهیت همه شان یک آتش درونی است که شما را به تلاطم میکشاند اما این عشق میتواند به فردی باشد که دنیای شما و مسیر زندگی و راه شما را عوض کند به طوری که هیچ وصالی هم در آن وجود نداشته باشد.
میخواهیم از عشقی بزرگ صحبت کنیم بین مولانا و شمس و قرن ها بعد بین اللا و عزیز. عشقی عجیب با داستانهای فراوان، داستانهایی که به موازات هم پیش میروند اما قرنها با هم فاصله دارند.
کتاب ملت عشق با نام اصلی چهل قانون عشق، نام کتابی است که در ایران با نام ملت عشق ترجمه شده است، این کتاب بیش از 500 بار در ترکیه به چاپ رسیده که عنوان پرفروشترین کتاب تاریخ ترکیه را به خود اختصاص داده است، همچنین در ایران هم با استقبال زیادی رو به رو شد و بیش از 50 بار تجدید چاپ شد. داستان ملت عشق روایتگر دو داستان از دو شخص در دو قرن متفاوت است. داستان اول درسال 2008 در بوستون آمریکا اتفاق میافتند که شخصیت اول آن زنی با نام اللا روبینشتاین است که یک مادر و همسر است که تمام زندگی خود را صرف خانواده و رابطهی زناشویی کرده اما رضایت چندانی از زندگی خود ندارد با اینکه همسر اون دیوید یک دندانپزشک مشهوری بود و از نظر معیشت در یک سطح ایدهآل قرار داشتند، اما هیچ عشق و صمیمیتی میان آنها نبود. اللا هم تمام اینها را پذیرفته بود و اولویتهای زندگی خود را تغییر داد تا زمانی که ویراستار یک انتشارات شد. برای شروع کار، رمانی به نویسندگی «عزیز زاهارا» به اون سپرده شد تا پس از مطالعهی آن گزارشی از آن تهیه کند. ارتباطی که با این نویسنده از راه دور صورت میگیرد، باعث تغییر یافتن مسیر زندگی وی میشود. داستان دوم در رابطه با همان رمانی است که به اللا سپرده میشود، داستان در قرن هفتم هجری در شهر قونیه اتفاق میافتد. که روایتگر عشق مولانا و شمس تبریزی است کسی که زندگی مولانا را تحت تاثیر قرار میدهد و دریچهی دیگری از زندگی در پیش روی چشمان او میگشاید. رمان ملت عشق در چهار بخش: خاک (پدیدههای آرام، عمیق و جامد زندگی است)، آب ( پدیدههای سیال و جاری زندگی)، باد ( پدیدههای کوچ کننده زندگی)، آتش ( پدیدههای سوزاننده، تخریب کننده و ویرانگر زندگی) نوشته شده است. این دو داستان به طور موازی و هم راستا با یکدیگر پیش میروند. همچنین قرار است سریالی با نام (مست عشق) از روی این رمان ساخته و کارگردانی شود. این فیلم به سبب جهانی بودن شخصیت مولانا فرصت مغتنمی را فراهم میکند تا جهانیان فراتر از فضای کتاب به روایت ایرانیان از شاعر بزرگ خود پی ببرند. به طور کلی افراد زیادی پس از مطالعه این رمان از آن به عنوان بهترین رمانی که خواندهاند یاد کردهاند و برخی آن را رمانی عادی و معمولی خطاب کردهاند.
«الف شفق» با نام هنری الیف شافاک نویسندهای ترکتبار و جوان است که در 25 اکتبر سال 1971 میلادی چشم به جهان گشود. وی حدود 15 کتاب نوشته است اما با نوشتن رمان ملت عشق به جامعهی هنری معرفی شد. اولین کتاب وی در سال 1998 با نام ( پنهان) منتشر شد و برندهی جایزهی رومی (مولانا) شد. از جمله نوشتههای برجستهی او میتوان به سه دختر حوا، محرم، برزخ، حرامزاده استانبول، ملت عشق، شرافت و مرید معمار اشاره کرد. او نه تنها نویسنده بلکه استاد دانشگاه، یک جستارنویس، سخنران و همچنین فعال حقوق زنان است.
به دلیل استقبال فراوان این کتاب بارها و بارها در ایران ترجمه و چاپ شده است. یکی از ترجمههای خوب این کتاب از ارسلان فصیحی است که با همان با نام ملت عشق به همت انتشارات ققنوس منتشر شده است. ترجمهی دقیق کیانوش رزاقی را که انتشارات صوتی شنیدار به انتشار دراورده، مصطفی طالبیان گویندگی کرده است. از دیگر کتابهایی که طالبیان گویندگی آنها را به عهده داشته، میتوان به پدر پولدار پدر بیپول، پیرمرد فرتوت اما بالدار و ... نام برد. از سایر کتابهایی که مصطفی رزاقیان مترجم آنها بوده است میتوان به موشها و آدمها، بابا لنگ دراز و عروس اشاره کرد. شما میتوانید از طریق فیدیبو به هر دو نسخهی صوتی و pdf آن دسترسی داشته باشید. برای دانلود کتاب صوتی ملت عشق میتوانید از طریق همین صفحه اقدام کنید.
تمام زندگی اللای بیچاره خلاصه شده بود در راحتی شوهر و بچههایش. نه علمش را داشت و نه تجربهاش را تا به تنهایی سرنوشتش را تغییر دهد. هیچگاه نمیتوانست خطر کند. همیشه محتاط بود، حتی برای عوض کردن مارک قهوهای که میخورد بایست مدتهای طولانی فکر میکرد. از بس خجالتی و سر بزیر و ترسو بود؛ شاید بشود گفت آخر بیعرضگی بود. درست به همین دلایل آشکار بود که هیچ کس، حتی خودش هم نفهمید که چطور اللا روبینشتاین بعد بیست سال آزگار زندگی زناشویی یک روز صبح از دادگاه، تقاضای طلاق کرد و خودش را از شر تاهل آزاد کرد و تک و تنها به سفری رفت با پایانی نامعلوم؛ اما حتما دلیلی داشت: عشق.
اللا به شکلی غیرمنتظره عاشق شد، عاشق مردی که اصلا فکرش را هم نمیکرد و به هیچ وجه انتظارش را نداشت. آن دو نه در یک شهر زندگی میکردند و نه حتی در یک قاره. حتی اگر هزاران کیلومتر فاصله میانشان را در نظر نگیریم، شخصیتهایشان هم خیلی با هم فرق میکرد، انگار یکی شب بود، دیگری روز. طرز زندگیشان هم زمین تا آسمان فرق داشت. بینشان پرتگاهی عمیق بود. این که دو نفر که در وضعیت عادی به سختی میتوانستند یکدیگر را تحمل کنند، این طور در آتش عشق بسوزند، پدیدهای غیرمنتظره بود؛ اما پیش آمد و چنان سریع پیش آمد که اللا حتی نفهمید چه بر سرش آمد تا بتواند از خودش محافظت کند! عشق یکباره از غیب مثل تکه سنگی در برکه راکد زندگی اللا افتاد و او را لرزاند، تکان داد و زندگیاش را زیر و زبر کرد.
برای مطالعه کامل کتاب، نسخه الکترونیکی (PDF) آن را از سایت فیدیبو دانلود نمایید، همچنین اگر از گوش فرا دادن به داستان بیشتر از خواندن لذت می برید، می توانید به صورت آنلاین کتاب صوتی ملت عشق را خریداری کنید.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 64.۱۸ مگابایت |
مدت زمان | ۰۱:۱۰:۰۶ |
نویسنده | الیف شافاک |
مترجم | کیانوش رزاقی |
راوی | مصطفی طالبیان مقدم |
ناشر | انتشارات شنیدار |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۰/۰۱/۲۹ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
خیلی خیلی ضعیفتر از چیزی بود که توقع میرفت . نویسنده تمام صنع ادبیش کلیشه ای بود. روایت هم خیلی با واقعیت فاصله داشت. یعنی یک جلسه از صحبتهای دکتر موحد یا دکتر سروش می ارزه به صدتا از این کتابها. فقط یک چیز منو خوشحال کرد و اون هم دانش روشنفکران و قلم نویسندگان ایرانی که صدها پله جلوتر از هم ترازهاشون در این منطقه جغرافیایی بوده و هست
خلاصه ی خیلی تک بعدی بود و فقط به شمس و مولانا پرداخته بود که از اون هم باز یه بخشهایی حذف شده بود... در واقع در خلاصه باید امانت داری حفظ شود و گویای اصل کتاب باشد در صورتی که در این خلاصه اصل داستان بریده شده.. فقط خوانش کتاب عالی بود ممنونم از خواننده
لطفا قبل از خوندن این کتاب، مثنوی مولانا را مطالعه کنید تا متوجه تحریف شخصیت شمس و مولانا توسط نویسنده کتاب شوید
قشنگ بود ولی فکر کنم خلاصه است کاش مینوشتین خلاصه کتابه
اصلا خلاصه رو توصيه نميكنم خيلي بد بود من نسخه چاپي رو داشتم اصلا با خلاصه قابل مقايسه نبود
خیلی از خوانش راوی راضی بودم. کتاب هم که فوقالعادس؛ و بیشتر راغب شدم که کتاب اصلی رو بشنوم. برای خلاصه کتاب، عالی بود.
ضعیف و کوتاه و خلاصه مسخره بود حیف شخصیت مولانا و شمس که اینگونه بیان شد
روایت کردن از شمس و مولانا عاشق می خواهد و صدایی عاشق ا
خوب بود ولی خوب کملا خود کتاب نبود یجورایی خلاصه بود
این بخشی از کتاب بود و من منتظر بقیش هستم