بهترین نمایشنامههای ایرانی همواره نقشی اساسی در تاریخ نمایش ایران داشتهاند. نمایشهای مردمی در ایران، از تعزیه و روحوضی تا تئاتر مدرن، بازتابی از فرهنگ جامعه بودهاند. نمایشنامهها، بهعنوان بخشی از هنر و ادبیات، نسلبهنسل احساسات و اندیشههای مردم را منتقل کردهاند. در تاریخ هنر ایران، نمایشنامهنویسان بزرگی با تخیل و مهارت خود آثاری ماندگار و فراتر از زمان خلق کردهاند. در این مقاله از بلاگ فیدیبو به معرفی بهترین نمایشنامههای ایرانی پرداختهایم.
نمایشنامه چیست؟
بهترین نمایشنامه های ایرانی نقش مهمی در شکلگیری تئاتر و فرهنگ ایران داشتهاند. نمایشنامه، روایتی در قالب دیالوگ است که برای اجرا روی صحنه نوشته میشود. نمایشنامهنویسان در طول تاریخ، آثار ماندگاری خلق کردهاند که برخی اجرا شده و برخی بدون اجرا باقی ماندهاند.
دیالوگها بخش اساسی نمایشنامهاند و همراه با توصیف حرکات شخصیتها، داستان را پیش میبرند. این توضیحات به کارگردان و بازیگران در اجرای بهتر کمک میکند. هر نمایشنامه از پرده و صحنه تشکیل شده که تغییر آنها جریان نمایش را هدایت میکند.
از یونان باستان تاکنون، نمایشنامهها بستر خلق شخصیتهای ماندگاری مانند هملت و مکبث بودهاند. در ایران نیز بهترین نمایشنامههای ایرانی شخصیتهای جاودانهای خلق کرده و تئاترهایی تأثیرگذار به صحنه بردهاند.
تاریخچه نمایش در ایران؛ اولین نمایشنامهنویس ایرانی کیست؟
بهترین نمایشنامههای ایرانی ریشه در سنتهایی مانند تعزیه، نقالی و شاهنامهخوانی دارند. برخی تاریخ نمایش در ایران را به پیش از اسلام و سوگ سیاوش نسبت میدهند. پس از اسلام، تعزیه و پردهخوانی رواج یافت و واقعه عاشورا بخش بزرگی از نمایشهای مردمی را تشکیل داد.
از قرن نوزدهم، تئاتر سنتی جای خود را به تئاتر مدرن داد و پس از دوره ناصرالدینشاه، نمایشهای غربی در ایران گسترش یافتند. میرزا آقا تبریزی نخستین نمایشنامهنویس ایرانی دوره قاجار بود که به دلیل محدودیتهای سیاسی، آثارش را با نام مستعار منتشر میکرد. برخی از نمایشنامههای او مانند «سرگذشت اشرف خان» و «حکایت کربلا رفتن شاهقلی میرزا» از مهمترین آثار اولیه در ادبیات نمایشی ایران محسوب میشوند و در شکلگیری بهترین نمایشنامههای ایرانی نقش داشتهاند.
بهترین نمایشنامههای ایرانی
نمایشنامه هنر را به زیبایی تمام به نمایش میگذارد و خواننده را به دنیایی از تخیل، شگفتی و زیبایی میکشاند. نمایشنامههای ایرانی تنوع گستردهای دارند و درونمایه آنها شامل غم، شادی، امید، تراژدی و کمدی است. در این مطلب از فیدیبو، برخی از بهترین نمایشنامههای ایرانی را معرفی میکنیم.
۱. سهرابکُشی اثر بهرام بیضایی
بهرام بیضایی در سال ۱۳۸۶ نمایشنامه «سهرابکُشی» را منتشر کرد که یکی از آثار موفق او به شمار میرود. این نمایشنامه با قلم توانای بیضایی، رویِ دیگر داستان رستم و سهراب، یکی از معروفترین روایتهای شاهنامه را به تصویر میکشد. در قصه اصلی، سهراب بدون آگاهی رستم از هویت واقعی او، طی حادثهای تلخ به دست پدرش کشته میشود. در این روایت، نوشدارو پس از مرگ سهراب دیگر فایدهای ندارد و در نهایت پسر جان خود را از دست میدهد.
اما بیضایی این داستان را با روایتی متفاوت ارائه کرده است. در این نمایشنامه، رستم از همان ابتدا میداند که سهراب پسر اوست و همین آگاهی، تراژدی را به شکل دیگری رقم میزند. این اثر پشتصحنه نبرد رستم و سهراب و محاکمه آن را روایت میکند و لایههای تازهای از این داستان اسطورهای را به نمایش میگذارد. نشر روشنگران و مطالعات زنان اکثر نمایشنامههای بهرام بیضایی را منتشر کرده.
۲. چهار صندوق اثر بهرام بیضایی
«این نمایشنامه هربار از صحنه پایین کشیده شد!» این جمله آغازین است که بهرام بیضایی خود به متن نمایشنامه «چهار صندوق» در چاپهای بعدی اضافه کرده است و نشاندهنده غمانگیزی آن است. چهار صندوق یکی از آثار برجسته بیضایی است که طبق گفته خود نویسنده، هیچگاه اجازه اجرای صحنهای پیدا نکرد.
بهرام بیضایی، یکی از موفقترین نمایشنامهنویسان و فیلمنامهنویسان معاصر ایرانی، با قوه تخیل و تخصص خود آثاری شگفتانگیز خلق کرده است. چهار صندوق در سال ۱۳۴۶ منتشر شد و از معدود نمایشنامههای متفاوت او است که مضمونی سیاسی و نگاهی انتقادی به جامعه و تحولات آن دارد.
بیضایی در این اثر، با استفاده از نمادها و تمثیلها، مشکلات جامعه را نقد میکند. در این نمایشنامه، چهار رنگ سیاه، سرخ، سبز و زرد نمایانگر طبقات مختلف جامعه هستند: سیاه برای تودهها، سبز برای مذهبیها، سرخ برای روشنفکران و زرد برای بازاریها. این افراد گرد هم میآیند تا راهحلی برای زندگی بهتر بیابند و مترسکی میسازند تا از آنها در برابر تهدیدات محافظت کند. اما مترسکی که آنها ساختهاند، به نمادی از ظلم و تبعیض تبدیل میشود. این نمایشنامه سالها اجازه انتشار و اجرا پیدا نکرد.
شب هزار و یکم اثر بهرام بیضایی
شب هزار و یکم اثر بهرام بیضایی، کتابی است که شامل سه نمایشنامه تک پردهای میشود. نمایش اول داستان دختران جمشید و ضحاک را روایت میکند. نمایش دوم درباره شخصی است که اثر هزار و یک شب یا هزار افسان را به زبان عربی ترجمه میکند. در نمایش سوم، قصه زنی به نام روشنک بیان میشود که پس از خواندن هزار و یک شب، منتظر مرگ خود مینشیند، چرا که باور رایج این است که زنانی که این کتاب را میخوانند، سرانجام خواهند مرد. با این حال، روشنک برخلاف این خرافات، هزار و یک شب را به پایان میرساند و پس از آن، اتفاقی متفاوت برایش میافتد. در قصه اول، شهناز و ارنواز، همسران ضحاک، هر شب یک داستان برای او میخوانند تا او را به خواب ببرند و به این ترتیب، جوانانی که مغزشان خوراک مارهای ضحاک شده است، نجات یابند.
۳. آرامسایشگاه اثر بهمن فُرسی
بهمن فرسی، نمایشنامهنویس برجسته ایرانی، در نمایشنامه آرامسایشگاه با استفاده از نمادها و زبانی رمزآلود، یک آسایشگاه روانی را به تصویر میکشد. در این آسایشگاه، ما با خسرو، مردی مبتلا به بیماری روانی، آشنا میشویم. اطرافیان او، از جمله دکتر، سرپرستار و همسرش، در تلاش برای معالجه او هستند. بهمن فرسی به تدریج شما را به لایههای عمیقتری از داستان میبرد که در آنجا مشخص میشود همه افراد در این محیط مشکلات روانی دارند و در تلاش برای رهایی از تاریکی هستند. دکتر در این نمایشنامه، ریشه تمام مشکلات را دروغ میداند و معتقد است که کلید حل آن در راستگویی است. نمایشنامه آرامسایشگاه که یک نمایش دو پردهای است، داستانی رازآلود و جذاب دارد که خواننده را با سوالهای زیادی روبهرو میکند و در نهایت به همه این سوالها پاسخ میدهد.
تئاتر آرامسایشگاه در سال ۱۳۵۶ با بازیگران برجستهای همچون علی نصیران و خسرو شکیبایی و کارگردانی بهمن فرسی، به مدت یک ماه روی صحنه رفت.از دیگر آثار فرسی میتوان به نمایشنامه خرده نسیان، چوب زیر بغل، پلههای یک نردبان و موش اشاره کرد.
گلدان، بهار و عروسک اثر بهمن فرسی
کتاب گلدان، بهار و عروسک دارای دو نمایشنامه به قلم بهمن فرسی است که هر دو آنها، روایتگر سنتها و کلیشههای قومی، خانوادگی و اجتماعیای هستند که باعث عشق نافرجام دو عاشق میشوند. در این کتاب میتوانید با تفکر و جهانبینی بهمن فرسی که بسیاری از منتقدان او را نویسنده آوانگارد و درامنویس ابزورد میدانند، آشنا شوید.
۴. صدای شکستن اثر بهمن فرسی
نمایشنامه صدای شکستن اثر بهمن فرسی، داستان جوانی به نام فرهاد را روایت میکند که تصمیم به خودکشی گرفته است. اگرچه فرهاد در صحنه حضور فیزیکی ندارد، اما تمام بار دراماتیک قصه را به دوش میکشد و حضورش در تکتک صحنهها حس میشود. او پیش از مرگ، واکنش اطرافیانش را نسبت به این اتفاق پیشبینی کرده و آنها را روی یک نوار ضبط کرده است تا پس از مرگش برای دیگران پخش شود.
فرهاد عاشق دختری به اسم توتیا بود، اما این عشق نافرجام باعث شد بیش از پیش از زندگی دلزده شود. با این حال، دلیل اصلی خودکشی او مشخص نیست و هر بخش از نمایشنامه، جنبهای تازه از زندگی او را آشکار میکند.
۵. آی با کلاه، آی بیکلاه اثر غلامحسین ساعدی
غلامحسین ساعدی، نویسندهای توانمند، نمایشنامه آی باکلاه، آی بیکلاه را نوشته است. این نمایشنامه دو پردهای، مفاهیمی عمیق مانند خرافه و واقعیت، زندگی و مرگ، آگاهی و ناآگاهی را در قالب داستانی جذاب مطرح میکند.
قصه با گفتوگوها و رفتارهای مردم یک محله آغاز میشود. آنها از صداهایی که از یک خانه متروکه به گوش میرسد، وحشت کردهاند و درباره آن بحث میکنند. در پرده اول، مردی روی بالکن میایستد و به مردم میگوید که دزدان و غارتگران در آن خانه کمین کردهاند تا به خانههایشان هجوم بیاورند. اما در پایان این پرده، مردم متوجه میشوند که این حرفها خرافه بوده و آنها فریب خوردهاند.
در پرده دوم، عدهای دزد و غارتگر به همان خانه متروک وارد میشوند، اما مردم که از تجربه قبل درس گرفتهاند، دیگر این هشدار را باور نمیکنند. این بیتوجهی باعث میشود که دزدان مرد روی بالکن را غارت کنند. ساعدی در لایههای زیرین این داستان ساده، پیامی مهم به مخاطب منتقل میکند: اگر روشنفکران به مردم دروغ بگویند، جامعه دچار تباهی خواهد شد.
با الهام از این نمایشنامه، در سال ۱۳۴۶ نمایشی با همین نام، با بازی علی نصیریان و عزتالله انتظامی روی صحنه رفت. از دیگر نمایشنامههای ساعدی میتوان به پنج نمایشنامه از انقلاب مشروطیت، ضحاک، چوب به دستهای ورزیل اشاره کرد.
۶. پریخوانی عشق و سنگ اثر چیستا یثربی
چیستا یثربی یکی از چهرههای برجسته معاصر در تاریخ هنر ایرانی، مترجم، نویسنده و کارگردان است. او تاکنون نمایشنامههای زیادی را نوشته که بعضی از آنها به روی صحنه رفته است. پریخوانی عشق و سنگ یک نمایشنامه با فضایی زنانه است که در تلاش برای نشان دادن رنجی است که در طول تاریخ، بر زنان رفته است. در این نمایشنامه ما شاهد تکگوییهای یک زن هستیم که به جای همه شخصیتهای دیگر حرف میزند و رنجهای آنها را بازگو میکند.
این زن گاهی بخشی از نمایشنامه را روایت میکند، و گاهی در نقشهای دیگر فرو میرود و با تغییر صدا و شخصیت، جای آنها بازی میکند. این نمایشنامه در واقع دربردارنده سه نمایشنامه به نامهای «پریخوانی عشق و سنگ»، «با صحرا بخوان، بیصدا» و «جریره بر اساس شاهنامه فردوسی» است. طبق گفته خود نویسنده، چیستا یثربی، این نمایشنامه یک اثر فمینیستی نیست و بلکه میتوان آن را اثری تغزلی و شاعرانه درباره ماهیت وجودی زن، عشق و کلمه دانست. از دیگر آثار چیستا یثربی میتوان به یک شب دیگر بمان سیلویا و دخترک شب طولانی و راحیل و… اشاره کرد.
۷. فرشته تاریخ اثر محمد رضاییراد
فرشته تاریخ نوشته محمد رضاییراد درباره زندگی و تفکرات والتر بنیامین، فیلسوف، نویسنده آلمانی است. این اثر آخرین شب زندگی بنیامین را ترسیم میکند؛ شبی که او از ترس تسلیم شدن به گشتاپو، در گذشته و تفکرات خود غرق شده.
نمایشنامه با یک سفر خیالی آغاز میشود. بنیامین در حال مصاحبه برای کسب صلاحیت کرسی دانشگاه، ناگهان خود را پانزده سال بعد میبیند، جایی که مصاحبهگر به فرماندهای در گشتاپو تبدیل شده و سرنوشتی تلخ را برای او رقم میزند. بنیامین لحظات گذشته را مرور میکند؛ از رابطهاش با برتولت برشت، نمایشنامهنویس برجسته آلمانی، تا عشقش به بازیگر روسی میگوید.
فرشته تاریخ نهتنها روایتی تاریخی، بلکه بازتابی از کشمکشهای فکری و روحی یک متفکر است که در دل تاریکی دوران خود، حقیقت را جستوجو میکند.
۸. گزارش خواب اثر محمد رضاییراد
در نمایشنامه گزارش خواب با شخصیتی به اسم آقای صحافی آشنا میشویم که یک عتیقهفروش است. آقای صحافی مدتی است نمیتواند بخواند و علت بیخوابی او، مسائلی است که نویسنده آنها را تشریح میکند. آقای صحافی یادش نمیآید آخرین بار کی خوابیده و انگار سالهاست نخوابیده است. از دیگر نمایشنامههای رضاییراد میتوان به صدای آهسته، رقصی چنین و ناکجا و دو نمایشنامه دیگر اشاره کرد.
۹. خواب در فنجان خالی اثر نغمه ثمینی
خواب در فنجان خالی، اثر نغمه ثمینی، نمایشی سمبلیک است که در آن گذشته و حال با یکدیگر تلفیق میشوند. این نمایشنامه در یک بستر تاریخی، سرنوشت تلخ یک خاندان قاجاری را روایت میکند و با بازی در مرزهای زمان، مخاطب را به کشف حقیقتی تلخ دعوت میکند.
داستان در مورد فرامرز، عکاس تنها، و مهتاب، همسر پزشکش است که از بیتوجهیهای او رنج میبرد. آنها از نسل یک خانواده هستند که سرنوشتشان با عشقهای ناکام و جنون درگیر است. در پسزمینه، عشقی ممنوعه بین ماهرخ و فرامرزخان، همسر خواهرش ماهلیلی، به مرگ و تباهی میانجامد. عمهآقا، آخرین بازمانده این خاندان، در ابتدای داستان میمیرد و سپس به طرز شگفتآوری زنده میشود، گویی تاریخ در یک چرخه بیپایان گرفتار شده است.
مهتاب با پیدا کردن دستنوشتههای ماهرخ، به تدریج خود را در گذشته میبیند و به جنونی مشابه گرفتار میشود. فرامرز به فرامرزخان تبدیل میشود و مهتاب به ماهرخ بدل میشود. اینگونه، سرنوشت شوم دوباره تکرار میشود.
۱۰. لبخند باشکوه آقای گیل اثر اکبر رادی
لبخند باشکوه آقای گیل اثر اکبر رادی، یک نمایشنامه خانوادگی است که زندگی یک خانواده گیلانی از طبقه ملاک را در دوران اصلاحات ارضی و اوایل دوره پهلوی به تصویر میکشد. در این داستان، علیقلی خان، پدر خانواده ۷۰ ساله و بیمار، و همسرش گیلان تاج که دچار بیماری روانی است، همراه با شش فرزند خود درگیر مسائل خانوادگی و اجتماعی هستند.
فروغ الزمان، دختر ارشد خانواده، روانشناس و مدرس دانشگاه است و با برادرش جمشید، دکترای فلسفه، دچار اختلافات اساسی است. این اختلافات زمانی شدت میگیرد که تصمیم میگیرند مادرشان را به آسایشگاه بفرستند و اموال پدر را تقسیم کنند، که در نهایت به بروز حوادث تلخ و بحرانی منجر میشود.
این نمایشنامه با نمایش تضادهای خانوادگی و اجتماعی، تصویر دقیقی از تغییرات اجتماعی و بحرانهای دوران گذار از سنت به مدرنیته ارائه میدهد. اکبر رادی با خلق شخصیتهای پیچیده و استفاده از مکاتب فلسفی و سیاسی، توانسته است تصویری از جامعه ایران در حال تحول و چالشهای آن را به نمایش بگذارد.
سخن آخر
در این نوشته بهترین نمایشنامههای زبان فارسی را به شما معرفی کردیم و به سراغ معرفی نمایشنامههایی با موضوعات متنوع رفتیم تا هرکس با هر سلیقهای، بتواند نمایشنامه محبوب خود را پیدا کند. بعضی از این نمایشنامهها به روی صحنه رفتهاند و اگر علاقهمند باشید، میتوانید درباره آنها بخوانید. در آخر اگر نمایشنامهای خواندهاید که به نظرتان ارزش معرفی شدن به بقیه را دارد، نام آن را با مخاطبان به اشتراک بگذارید.