بهترین کتاب‌های آلبر کامو؛ اسطوره‌ای در ادبیات

بهترین کتاب‌های آلبر کامو؛ اسطوره‌ای در ادبیات

آلبر کامو، صحبت از چهره‌ای شناخته شده و مشهور در دنیای ادبیات است، نویسنده جریان‌سازی که با آثارش برای همیشه بر تارک تاریخ ادبیات جهان خواهد درخشید، مردی که زندگی را در وسعتی بزرگ بسیار پوچ و توخالی می‌دید اما اطرافیانش، از سپری شدن لحظات در کنار او سیر نمی‌شدند و همه شیفته اخلاق و کردار او بودند.

آثارِ جوان‌ترین برنده نوبل ادبیات، نویسندهِ فرانسویِ الجزایری تبار، شاگرد ممتاز دانشگاه و فوتبالیست با کیفیت، روزنامه‌نگار آوانگارد و خالق جملاتی که هنوز در فضای مجازی دست به دست می‌شوند، آلبر کاموی دوست داشتنی ما برای تمام دنیا همین حالا هم مرجع قابل اتکایی برای خلق آثار مختلف در زمینه‌های ادبیات داستانی، فلسفه، نمایش و روزنامه‌نگاری است. نگاهی دیگر داریم به زندگی و آثار آلبر کامو، ستاره افول ناپذیر ادبیات دنیا.

زندگی آلبر کامو

پدرش لوسین کارگر بود و در الجزیره پایتخت الجزایر به کارگری روزمزد مشغول بود، مادر اسپانیایی‌تبارش خدمتکار هتل بود، آلبر کامو هفتم نوامبر سال ۱۹۱۳ در دهکده‌ای کوچک در اطراف الجزایر به دنیا آمد.

سایه شوم جنگ خیلی زود مانند بسیاری از خانواده‌های آن زمان در جهان بر سر خانواده کامو هم سایه سیاه خود را گستراند، پدرش عازم جنگ شد و دیگر برنگشت، آلبر کاموی یتیم مانده قصه ما به همراه مادرش به اتاقی در محله‌ی فقیرنشین شهر نقل مکان کرده و دوران تلخ فقر آن‌ها آغاز شد، فقری که از آلبر کامو خیلی زود نوجوانی ضمخت و صبور و کاری بار آورد.

آلبر کامو هم کار می‌کرد و هم درس می‌خواند، استعداد عجیبش در فراگیری دروس و اشتیاقش به تحصیل، مدیران مدرسه را وادار کرد او را در لیست آزمون بورسیه تحصیل رایگان جای دهند، او با بهترین نمرات آزمون را پشت سر گذاشت و دغدغه مالی برای تحصیل را از ذهن مادرش پاک کرد. آلبر کامو بعد از اتمام دبیرستان وارد مقطع دانشگاه در رشته فلسفه شد، از مطالعه‌ی فلسفه در دانشگاه الجزیره لذت می‌برد و روزهای آرامی را سپری می‌کرد که مبتلا به بیماری سل شد.

فوتبالیست قهاری هم بود و دروازه‌بان اول تیم فوتبال دانشگاه، از ستون‌های اصلی تیم که مربی حساب ویژه‌ای روی او باز کرده بود، آلبر کامو به دلیل بیماری فوتبال را کنار گذاشت و به استراحت، مطالعه فلسفه و ادبیات پرداخت.

با تئاتر آشنا شد.استعدادش در ادبیات نمایشنامه را زود پیدا کرد نمایش‌نامه می‌نوشت و برای اجرا آثارش با گروه‌های تئاتر دانشجویی همکاری می‌کرد.شاید اگر بیمار نشده بود، او سوای ادبیات یکی از ستاره‌های فوتبال آن زمان دنیا هم می‌شد.

آلبر کامو چگونه نویسنده شد؟

او که در دانشگاه علاقه و توان خود در نوشتن را شناخته و به آن بها داده بود در اوایل بیست سالگی روی به روزنامه‌نگاری آورد و در روزنامه تازه تأسیس جبهه خلق الجزایر، مشغول به نوشتن شد. در ۲۶ سالگی، به اتفاق دو تن دیگر از دوستانش نشریه ریواژ (ساحل‌ها) را بنیان نهاد. همزمان با آغاز جنگ جهانی دوم انتشار روزنامه ریواژ نیز به حالت تعلیق درآمد.

پس از آن کامو کوشید که با ورود به ارتش، به جنگ برود، ولی به دلیل وضعیت جسمانی و گرفتاری‌اش به بیماری سل ارتش او را پذیرش نکرد، او سپس در مجله زیرزمینی و ممنوعه کمبا که مطالب تندی علیه آلمان نازی منتشر می‌کرد قلم زد، او تمام مقاله‌های خود را به صورت اول شخص می‌نوشت که تا آن زمان در شیوه ژورنالیستی فرانسوی‌ها مرسوم نبود.

الجزایری‌ها و فرانسوی‌ها کم‌کم با قلم متفاوت و شیوه نگارش دلچسب جوانی به نام آلبر کامو آشنا می‌شدند.

آلبر کامو با نوشتن در ستون روزنامه‌ها اقناع نمی‌شد، تصمیم گرفت مکتوبات خود را نظم و سامان بیشتری داده و به توصیه یکی از دوستان نزدیکش به فکر نگارش کتاب افتاد، بیگانه و افسانه‌ی سیزیف دو اثر مهم و تاریخی‌اش زمانی منتشر شد که او هنوز ۳۰ ساله نشده بود.

ژان پل سارتر، بلافاصله بعد از انتشار «بیگانه» در مقاله‌ای اثر و نویسنده‌اش را تحسین کرد و رفقات این دو آغاز شد اما هرگز طولانی نشد. کامو علاقه ساتر به کمونیسم روسی را دوست نداشت و معتقد بود دوست‌اش توانایی رها شدن از ایدوئولوژی را ندارد . رابطه آن‌ها خیلی زود سرد و معمولی شد.

آلبر کامو در سال ۱۹۵۷، زمانی که چهل و چهار ساله بود به خاطر «آثار مهم ادبی که به روشنی به مشکلات وجدان بشری در عصر حاضر می‌پردازد» برنده‌ی جایزه‌ی ادبی نوبل شد و نقطه آغاز جدیدی در زندگی آلبر کامو رقم خورد، آغازی که دوام چندانی نداشت.

زندگی خصوصی آلبرکامو

آلبر کامو، زمانی که فقط بیست سال داشت عاشق شد، سمون هیه دختری زیبا از طبقه ثروتمند و معتاد به مصرف شدید مورفین آلبر کامو را شیفته خود کرد . آن‌ها سریع پس از آشنایی ازدواج کردند، سریع پس از ازدواج هم هر دو خیانت کردند و بعد از دو سال جدا شدند.

آلبر کامو تجربیات و خاطرات‌اش از ازدواج و زندگی مشترک را در مقاله‌ای با نام مرگ روح نوشت.

آلبر کامو عشق پنهانی هم داشت ، او در حین اجرای نمایش‌نامه‌هایش دلبسته ماریا کاسارس هنرپیشه‌ی اسپانیایی شد و تا آخر عمر به آن پایبند بود.

روابط عاشقانه‌ی این دو بعد از انتشار مکاتبات کامو توسط دخترش در سال ۲۰۱۸ در کتاب «خطاب به عشق، نامه‌های عاشقانه‌ی آلبر کامو و ماریا کاسارس» برملا شد که باعث شگفتی اهالی ادبیات فرانسه و دنیا شد.

ازدواج دوم آلبر کامو در ۱۹۴۰ بود، او عاشق فرانسین فور پیانیست و ریاضی‌دان فرانسوی شد آلبر کامو هرگز تن به ثبت ازدواج قانونی با فرانسیس نشد حتی پس از تولد دوقلوهایشان کاترین و ژان، آلبر کامو معتقد بود ثبت قانونی ازدواج شان رابطه عاشقانه را پایین می‌آورد.

نگاهی به بهترین کتاب‌های آلبر کامو

در ادامه نگاهی به بهترین کتاب‌های آلبر کامو می‌پردازیم.

خطاب به عشق

خطاب به عشق توسط دختر آلبر کامو و در سال ۲۰۱۸ به انتشار رسید این کتاب حاوی نامه‌های عاشقانه پدرش و ماریا کاسارس است که فروش بسیاری در جهان داشته است، قلم آلبر کامو در عاشقانه نویسی و توصیفات زیبا خطاب به معشوقه‌اش واقعا ستودنی است، فاصله دور این دو باعث شده بود آلبر کامو و کاسارس صحبت‌های خود را در قالب نامه‌هایی عاشقانه و جذاب ردوبدل کنند، آلبر کامو و کاسارس تا لحظه مرگ کامو به عشق آتشین خود وفادار ماندند.

بیگانه

درخصوص رمان بیگانه در همین وبلاگ به‌صورت اختصاصی مطلبی به تازگی منتشر شده است، بیگانه اغراق نیست اگر معروف‌ترین اثر آلبر کامو قلمداد شود، رمانی که هنوز در جهان ترجمه و چاپ مجدد می‌خورد، هنوز در محافل ادبی شیوه نگارش آلبر کامو و پیام او در این اثر مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد.

برای نقد آثاری مشابه بیگانه همواره از این اثر برای مقیاس و معیار بررسی و سنجش اثرگذاری استفاده می‌شود، آلبر کامو بدون شک با نگارش بیگانه دریچه نوینی از شیوه نگارش و ادغام فلسفه و قصه به روی ادبیات جهان گشود.

طاعون

طاعون در سال ۱۹۴۷ توسط آلبر کامو به اتمام رسید او همان سال آن را منتشر کرد. فاشیسم، الهام‌بخش آلبر کامو در نگارش رمان طاعون است، طاعون روایت و داستان جامعه‌ای است که مبتلا به طاعون می‌گردد، از سویی دیگر شخصیت‌های اصلی داستان بر علیه ظلم و بیداد قد علم می‌کنند.

آلبر کامو در طاعون واکنش‌های مختلف مردم جامعه در مقابل مصیبتی یکسان و یک شکل به نام موش‌های ناقل طاعون را به بهترین شکل نماد قرار داده است. رمان طاعون به بسیاری از زبان‌های دنیا ترجمه و منتشر شده است.

در بخشی از رمان «طاعون» که با ترجمه‌ی کاوه میرعباسی توسط نشرچشمه منتشر شده، می‌خوانیم:

ساده‌ترین راه برای آن‌که آدم شهری را بشناسد این است که سر دربیاورد آن‌جا مردم چه‌طور کار می‌کنند، چه‌طور محبت می‌ورزند و چه‌طور می‌میرند. در شهر کوچک ما، شاید آب‌وهوا باعث شده هر سه‌شان را کم‌وبیش یک‌جور انجام دهند، با ولع اما بی‌اعتنا. یعنی چون برای‌مان ملال‌آورند، جدیت به خرج می‌دهیم به برکت عادتْ دل‌بسته‌شان بشویم. همشهری‌های‌مان خیلی کار می‌کنند، اما فقط برای این‌که پول‌دار بشوند.

علاقه‌شان مشخصاً به تجارت است و این‌که، به قول خودشان، کسب‌وکار راه بیندازند و معامله کنند. البته از خوشی‌های ساده هم غافل نیستند و زن‌ها، سینما و آب‌تنی در دریا را دوست دارند. اما، به حکم عقل، این لذت‌ها را به شنبه‌شب و یکشنبه موکول می‌کنند و باقی روزهای هفته تلاش‌شان این است که پول به جیب بزنند.

سقوط

آلبر کامو سقوط را در سال ۱۹۵۶ میلادی نوشت و بسیاری آن را آخرین پیام او پنداشته‌اند. رمان سقوط روایت مردی است که در کافه‌ای جاخوش کرده و از سرگذشت خود برای مخاطبی نامشخص حرف می‌زند. او که قبلا وکیل دادگستری بوده حالا در آمستردام کاری ندارد جز آن‌که از خودش زندگی و کارهایش دفاع کند زیرا پی برده است که همه گناهکارند. این رمان، روایت انسان تنها و دور از خدا است.

راوی رمان سقوط در میان خدا و شیطان نشسته است و قصه می‌گوید‌، در زمانه‌ای که انسان به سرعت برق و باد از خداوند دور شده و خود را بیشتر وبیشتر به گناه و معصیت سپرده است.

اسطوره سیزیف

اسطوره‌ سیزیف، اثری تمام فلسفی است که آلبر کامو در سال ۱۹۴۲ منتشر کرد، سیزیف در میان اسطوره‌های یونان باستان به گناه افشای راز خدایگان محاکمه می‌شود و به سزای این عمل باید تخته‌سنگی را به دوش می‌کشیده و تا کوهی می‌برده است، ولی به‌محض این‌که به قله می‌رسید، تخته‌سنگ به پایین پرتاب می‌شد و او مجبور بود دوباره این کار سخت را تکرار کند.

آلبر کامو در این کتاب اندیشه خود را درباره‌ی رخدادها و احساسات پس از رسیدن به پوچی مطرح می‌کند و برای نخستین‌بار از واژه‌ی «ابزورد» استفاده کرده و آن را مصطلح می‌کند. افسانه سیزیف شرح مبسوطی از پوچ‌گرایی توسط آلبر کاموست، این اثر با این‌که اساسا چهارچوبی فلسفه محور دارد اما آلبر کامو به قلمی ساده‌فهم آن را به رشته تحریر درآورده است.

نمایش‌نامه سوءتفاهم

آلبر کامو در سوءتفاهم زندگی را قالب یک نمایشنامه جذاب روایت کرده است، او با انتخاب نمایشنامه قالبی برای بیان این موضوع یافته که تمام زندگی بشر لبریز از سوءتفاهم است، سوءتفاهم‌هایی که به تولد انسان، رشد او عاشق شدن او کار و زندگی و خانواده و تحصیل و گذر عمر و در انتها مرگ او ختم می‌شود.

نمایشنامه سوءتفاهم قصه مردی به نام ژان است که بیست سالی می‌شود از خانه خود دور افتاده، او پس از ازدواج ،کار و تلاش بسیار، با سرمایه‌ای که اندوخته کرده به خانواده بازگشته تا مادر و خواهرش را نیز در زندگی‌اش سهیم کند، این اثر پر از نمادهایی است که اتفاقا در زندگی امروز ما بسیار ملموس است، گذر عمر و زمان باعث فراموشی انسان شده و طبیعی است که مادر و خواهر ژان پس از سالها اصلا او را نشناسند، او در بدو ورود به مهمانسرایی که توسط مادر و خواهرش اداره می‌شود با برخورد معمولی آن‌ها روبرو شده و پی می‌برد چهره او را از یاد برده اند.

مرگ خوش

مرگ خوش، ۱۷ سال پس از مرگ آلبر کامو به انتشار رسید، جالب است بدانید او این رمان را قبل از بیگانه نوشته بود اما هیچ‌گاه فکر انتشار آن به سرش نزد، آلبر کامو در نگارش این اثر مرگ را محور اصلی قرار داده است.

شخصیت اصلی داستان بعد از اینکه قتلی را مرتکب شده دربه‌در به دنبال خوشبختی است که اتفاقا آن را یافته و بسیار دوست داشته به‌عنوان یک انسان خوشبخت بمیرد که آلبر کامو این را هم برای او رقم زده است و شخص اول داستان مرگی در کمال خوشبختی دارد، این اثر پر از مفاهیم ساده فلسفی درباره مرگ است.

تعهد اهل قلم

این کتاب ناداستانی به قلم آلبر کامو است، مقاله‌ها و نظرات کامو پیرامون تمام پدیده‌ها و رخدادهایی که در زندگی او روی داده در این کتاب جمع‌آوری شده است، مقالات جذاب ادبی،سیاسی، فرهنگی، هنری و اجتماعی آلبر کامو که مخاطب با مطالعه آن‌ها با خط فکری این نویسنده بزرگ بیشتر آشنا می‌شود.

آلبر کامو در تعهد اهل قلم به بررسی ادبیات روسیه و قیاس آن با ادبیات فرانسه نیز پرداخته و مقالات متنوعی در این باب نوشته است، همچنین مشکلات و مصائب پیش روی انسان را آلبر کامو در مقالاتش به‌خوبی پیش‌بینی کرده است.

آلبر کامو سه سال بعد از دریافت جایزه ادبی نوبل در تصادف رانندگی که امروزه مشخص شده توسط کا گ ب، سرویس جاسوسی اتحاد جماهیر شوروی، برنامه‌ریزی شده بود، همراه با میشل گالیمار، ناشر و دوست‌اش، جان‌اش را از دست داد و در گورستان لومارین در جنوب فرانسه به خاک سپرده شد.

آلبر کامو ستاره‌ای برای تمام فصل‌های زندگی بشر است، ماندگاری آثار او پس از سال‌ها و اقبال بیشتر و بیشتر به مطالعه آثارش نشان می‌دهد او بسیار جلوتر از عصر خود می‌زیسته است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری