پائولو کوئلیو نام پرتکرار و پرطرفداری در دنیای امروز است، نویسندهِ معاصر شناخته شده، محبوب و البته جنجالی برزیلی که آثار وی در بسیاری از کشورهای جهان منتشر شده و دفعات بسیاری به چاپ مجدد رسیده، در شرایط کنونیِ اکثر کشورها، اگر فردی اهل مطالعه باشد و یا وارد دوره تحصیلی دبیرستان شده باشد حداقل یکبار نام پائولو کوئلیو به گوش و چشمش خورده است، او بهخاطر گرایشهای متنوع عرفانی و معنوی و همچنین زندگی جنجالی و پرفراز و فرودش همیشه درکانون خبرهای دنیای ادبیات و کتاب بوده است. امروز، نگاهی دقیق داریم از دریچهای کمتر گشوده شده به زندگی و آثار پائولو کوئلیو.
زندگینامه پائولو کوئلیو
پائولو کوئلیو در بیست و چهارمین روز از ماه اوت سال ۱۹۴۷ در ریودوژانیرو برزیل زاده شد، خانواده او نسبتا در وضعیت معیشتی مناسبی قرار داشتند، پدرش یک تحصیلکرده و دارای مدرک مهندسی بود و مادرش خانم خانهداری که کموبیش مطالعه میکرد و سری در جامعه و اتفاقات روزمره کشور و جهان داشت، پدر و مادر پائولو کوئلیو بسیار مشتاق بودند او هم در رشتهای مهندسی درس خوانده و به مانند پدر یک زندگی آرام با مقرری مناسب و خانوادهای شاد داشته باشد که البته این رویای آنها هرگز محقق نشد.
پائولو کوئلیو برای اولین بار در ۱۶یا ۱۷ سالگی مستقیما خطاب به والدیناش گفت هیچ علاقهای به مهندسی نداشته و میخواهد نویسنده شود آنها ابتدا حرفش را جدی نگرفتند اما با گذشت مدت کوتاهی متوجه شدند او واقعا تصمیم جدی در این زمینه دارد، جنگ و جدالهای آنها شروع شد و با گذشت مدتی به محض اینکه پائولو از رفتن به مدرسه مذهبی محل سرباز زد، پائولو را در یک مرکز روانی بستری کردند.
او بعدها در مصاحبهای با اشاره به این موضوع تاکید داشت خانوادهاش نه از روی دشمنی بلکه برای نجات او این تصمیم را گرفتند. سالها بعد، در سال ۱۹۹۸ پائولو کوئلیو با الهام از اتفاقاتی که در مرکز رواندرمانی برای او افتاده بود کتاب “ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد” را به رشته تحریر درآورد.
بعد از آن ماجرا، ریتم زندگی پائولو کوئلیو شتاب بسیار تندی گرفت، او مدرسه را ترک کرد، مدتی مثل یک کولی زندگی کرد، بدون هیچ ماندگاری در خانواده سفری را از جنوب آمریکا تا شمال آفریقا، مکزیک، و اروپا در پیش گرفت و حدود سال ۱۹۶۰ و زمانی که فقط ۱۴ سال داشت شروع به استفاده مرتب از مواد مخدر و الکل کرد.
سفر طولانی و پرماجرایش که تمام شد به خانه برگشت و به عنوان یک ترانهسرا شروع به کار کرد. در سال ۱۹۷۴، کوئلیو به جرم فعالیتهای ضد حاکمیت توسط دولت حاکم دستگیر شد، آنها، اشعار کوئلیو را به عنوان جناح چپ برای خود تهدید آمیز تلقی کردند. او پس از آزادی علاوهبر ترانهسرایی، بازیگری و کارگردانی تئاتر هم تجربه کرده بود، ذهن ناآرامی داشت که هنوز در یافتن مسیر درست و مطبوع خودش ناکام مانده بود.
در دهههای ۲۰ و ۳۰ زندگی، پائولو کوئلیو برای خوانندههای معروف راک برزیل و آمریکای جنوبی ترانه مینوشت اما کمکم کورسوی مسیر مشخص زندگی را دیده بود و در کنار ترانه تمرین نوشتن میکرد، او خیلی زود فهمید نه تنها علاقه بلکه استعداد عظیمی در نوشتن دارد همچنین او بهخوبی دریافت زندگی روی یک خط آرام و بدون هیجان، اصلا با مزاق او خوش نمیآید و باید هیجان همیشه در صدر امور او باشد.
آغاز نویسندگی حرفهای
فاصله زمانی زیادی از ترانهسرایی تا اولین کتابی که پائولو کوئلیو نوشت گذشت او در سال ۱۹۸۶ اولین کتاب خود به نام “آرشیوهای جهنم” را منتشر کرد که یک شکست تمام عیار بود ، پس از آن او رمان خاطرات یک مغ را نوشت. سال بعد پائولو کوئلیو، کیمیاگر را نوشت و آن را از طریق یک ناشر کوچک برزیلی در۹۰۰ نسخه منتشر کرد، کیمیاگر آغاز مسیر تازه زندگی او بود، کتابی که چهره و داستان زندگی پائولو کوئلیو را برای همیشه به شکل شگفتانگیزی عوض کرد. جالب است بدانید پائولو هرگز قصد چاپ مجدد کیمیاگر را نداشت.
او در حال انتشار کتاب “بریدا” بود که کیمیاگر عنوان پرفروشترین کتاب برزیلی را به دست آورده بود . کوئلیو تقریباً هر دو سال یکبار یک رمان نوشتهاست از جمله کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریستم، کوه پنجم، ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد، شیطان و دوشیزه پریم، یازده دقیقه، مثل رود روان، ندیمههای اودین و جادوگر پورتوبلو.
در مجموع، کوئلیو تاکنون ۳۰ عنوان کتاب منتشر کردهاست. «خاطرات یک مغ» «ندیمههای اودین» و «الف» مربوط به شرح حال خود در برهههای مختلف زندگیاش هستند، در حالی که بقیه آنها کتابهایی هستند که ریشه در تجربیات زندگی او دارند. بقیه، مانند مکتوب و کتابچه راهنمای جنگجوی نور، مجموعهای از مقالات، ستونهای روزنامه و آموزههای منتخب پائولو کوئلیو هستند. در مجموع کوئلیو بیش از ۱۰۰ میلیون جلد کتاب در بیش از ۱۵۰ کشور در سراسر جهان فروختهاست و آثار او به ۷۱ زبان ترجمه شدهاست. او پرفروشترین نویسنده پرتغالی زبان در تمام تاریخ بشر است. کوئلیو وبلاگ بهروزی هم دارد که سه بار در هفته آنجا مینویسد.
چرا کیمیاگر کتاب مهمی است؟
اگر بگوییم کیمیاگر در میان ۱۰ کتاب ماندگار تاریخ ادبیات جهان جای دارد سخنی به گزاف نگفتهایم، تاکنون، بیش از ۶۵ میلیون نسخه از کیمیاگر به فروش رفته و به یکی از پر فروشترین کتابها در تاریخ تبدیل شدهاست، کیمیاگر به بیش از ۷۰ زبان زنده دنیا ترجمه شدهاست که هفتاد و یکمین آن زبان مالتی بود، کیمیاگر به دلیل داشتن رکورد بیشترین تعداد ترجمه به زبانهای مختلف در فهرست رکوردهای جهانی گینس قرار گرفت.
کیمیاگر درباره یک پسربچه چوپان اسپانیایی به نام سانتیاگو است که در سرزمین خشک اندلس به چرای گوسفندانش مشغول است. او مجبور میشود روزی به همراه گله خود به یک معبد متروک پناه ببرد، در یکی از رویاهای این پسر جوان به او الهام میشود که قرار است اهرام مصر و تمام گنجینههای پنهان مصریان باستان را کشف کند. ساتیاگو در طول اقامتش در معبد دچار حال درونی عجیبی میشود، اوهام و رویاهای زیادی بر ذهن او فرود میآید که وجود سانتیاگو را به تسخیر خود در میآورد.
او پس از ملاقات با یک کیمیاگر خردمند، سرانجام سرنوشت خود را میپذیرد و زمینهای کشاورزی اندلس را پشت سر میگذارد، و راه آفریقا را در پیش میگیرد تا سرنوشتش را در این سرزمین محقق کند. سانتیاگو و کیمیاگر در طول مسیر با چندین شخصیت عجیب و غریب آشنا میشوند، پیام بزرگ کیمیاگر دست نکشیدن از رویاها و اهداف بزرگ زندگی است که خوانندگان بسیاری عنوان داشتند پس از مطالعه کیمیاگر خط زندگی آنها کاملا عوض شده است.
نگاهی به بهترین کتابهای پائولو کوئلیو
در ادامه به بهترین کتابهای پائولو کوئلیو میپردازیم.
ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد در سال ۱۹۸۸ منتشر شد، این اثر یکی از تلخترین داستان های پائولو کوئیلو است. ورونیکا یک جوان ۲۴ ساله اهل اسلوونی است که در تاریکیهای زندگیاش توان از دست داده و تصمیم میگیرد به زندگی خود پایان دهد. کتاب در ۲۲ فصل با محوریت رسیدن به پوچی ، از دست دادن تاب و توان در زندگی، خودکشی و مشکلات موجود در بیمارستانهای درمانی صحبت میکند، ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد از آثار پرطرفدار با تعداد چاپ بالای پائولو کوئلیو است.
پائولو کوئلیو از شخصیت ورونیکا استفاده میکند تا به ما نشان دهد که اختلالهای گوناگون در زندگی میتواند نتایج تلخی به همراه داشته باشد، او بهخوبی نوشته که افسردگی شاخ و دم ندارد و به یکباره همهچیز را میبلعد، از این کتاب تا کنون دو فیلم سینمایی هم اقتباس شده است.
شیطان و دوشیزه پریم
کتاب شیطان و دوشیزه پریم سومین کتاب از سهگانهی «در روز هفتم» است که به مبارزه همیشگی خیر و شر در چهارچوب داستانی خواندنی میپردازد. این کتاب، ۷ روزاز زندگی شخصیتی را شرح میدهد که با مسائل مختلف چون عشق، قدرت و مرگ دست و پنجه نرم میکند. در یک سوی داستان، خداوند و در سوی دیگر نیز شیطان قرار دارد. این اثر با محوریت این که آیا انسانها در اصل خوب هستند یا بد؟ نوشته شده و به مفاهیم عمیق عرفان، انسان شناسی و خداشناسی میپردازد.
والکریها
پائولو کوئلیو رمان والکریها را که حال و هوای فانتزی گونه دارد در سال ۱۹۹۲ نوشت، کوئلیو مخاطب را در این رمان به یک سفر ۴۰ روزه میبرد. در این سفر با گروهی از زنان جنگجو به نام والکریها آشنا میشوند که با موتور سیکلت در بیابانهای موهاوی سفر میکنند. قصد پائولو از رفتن به صحرا این است تا با فرشتهای صحبت کند.
سپس والکری ها به آنها کمک میکنند تا این فرشته را بیابند. در واقع نویسنده وقت خود را صرف میکند تا به خوانندگان نشان دهد که بخشش گذشته و فراموش کردن گناهان از اهمیت بالایی برخوردار است.در دنیای پائولو کوئلیو همه چیز متفاوت است او در این رمان به مخاطب خود این فضا را میدهد تا با دنیای امروزی به بهترین شکل در قالب فانتزی فاصله بگیرد و در فضایی عرفانی غرق شود.
مکتوب
رمان مکتوب در سال ۱۹۹۴ توسط پائولو کوئلیو به مخاطبین ارائه شد، این اثر رمانی دنباله گونه برای کیمیاگر است که طی آن کوئلیو مفاهیم بسیار عمیقی در باب ترس، وهم و اضطراب را واشکافی کرده و مضرات آنها را برای مخاطبین در طول زندگی در قالب یک رمان زیبا و دلنشین شرح داده است.
پائولو کوئلیو در مکتوب به موضوع اضطراب و استرس ورود کرده و ترس در تصمیمگیری را بدترین آفت زندگی برشمرده است. او در این کتاب میگوید شما باید به تصمیماتی که در گذشته گرفتهاید و تصمیماتی که به آینده شما کمک میکند اطمینان داشته باشید، هرگونه نتیجهای مبنی بر تصمیمهای گذشته حاصل شده باید تمام قد پذیرفته و از آنها به عنوان چراغی برای زندگی بهتر در آینده استفاده کنید .
جاسوس
رمان جاسوس یا ماتا هاری در سال ۲۰۱۶ توسط پائولو کوئلیو ارائه شد ، خط اصلی کتاب براساس یک داستان واقعی است که در پاریس رخ داده است. درباره یک خانم مهاجر مسکین به نام ماتا هاری است که ناشناس وارد پاریس شده اما در عرض چند ماه به یکی از شناخته شدهترین زنان شهر تبدیل میشود.
کمکم مشخص میشود که او نهتنها فقیر نیست بلکه یک رقاصه فوق العاده با استعداد است که به بالاترین ردههای جامعه پاریس راه پیدا میکند. او بارها تعدادی از محترمترین مردان شهر را به دام خود میکشاند. داستان براساس نامه آخر او روایت میشود که در آن به مخاطبین میگوید که کیست و چگونه توانسته به محافل برتر در پایتخت فرانسه نفوذ کند هرچندکه در نهایت به جرم جاسوسی محکوم و اعدام میگردد.
هیپی
کتاب هیپی زندگینامه خود ِپائولو کوئیلو است که در آن راوی سوم شخص است. حرف پائولو کوئلیو در این داستان در مورد افرادی است که به دور دنیا سفر میکنند، لباسهای عجیب میپوشند و به صلح، عشق و آزادی اعتقاد دارند، خانه و کاشانه مشخصی ندارند، آزارگر نیستند، طبیعت را دوست دارند و خود را سربار جامعه نمیدانند.
او خود که سابقه طولانی همزیستی با آنها داشته است با حال و هوای حاکم بر شکل زندگی این افراد آشناست و به همین دلیل به خوبی وضعیت را روایت کرده است. پائولو در هیپی سفرش را از بولیوی به پرو، شیلی و آرژانتین و سپس آمستردام آغاز میکند. وی در آمستردام با کارلا، دختر جوانی که به دنبال یک همراه سفر به نپال است، ملاقات میکند. آنها با اتوبوس از سراسر اروپا و آسیا میگذرند و به پایتخت نپال، یعنی کاتماندو میروند. ما از رابطه آنها و سایر مسافران در سفر مطلع میشویم. کوئلیو در هیپی به روابط میان انسانها هم نقبهای خوبی زده است.
۵ حقیقت که درباره کوئلیو نمیدانستید!
- پائولو در ابتدا قرار بود موزیسین شود. او تلاشهایی هم برای ترانهسرا شدن کرد اما نهایتا سرنوشت خود را در داستانها پیدا کرد.
- او در کشور خودش، برزیل با سانسور روبرو شد؛ در دوران دیکتاتوری نظامی برزیل آثار او با سانسور زیادی مواجه شد و حتی دورهی کوتاهی هم به زندان رفت اما این مسئله او را از عقایدش منصرف نکرد.
- از کتاب های او فیلم های موفقی اقتباس شده است. تعدادی از رمانهای کوئیلو، از جمله «کیمیاگر»، «بریدا» و «ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد» در اقتباسهای سینمایی موفقی اقتباس شدهاند. این فیلمها داستانهای او را روی پرده بزرگ زنده کردهاند و مخاطبان سراسر جهان را مجذوب خود کردهاند.
- کوئیلو یکی از کاربران پرشور شبکههای اجتماعی است. کوئلیو با استقبال از فناوری مدرن، فعالانه از پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مانند توییتر برای ارتباط با خوانندگان خود استفاده کرده است. او طرفداران زیادی دارد و مرتباً پیامهای الهامبخش و بهروزرسانیهای مربوط به آثارش را به اشتراک میگذارد.
- کوئلیو فعال محیطزیست و فعال اجتماعی است؛ او از پلتفرم خود برای افزایش آگاهی و ترویج تغییرات مثبت استفاده می کند و دیگران را تشویق می کند تا در ایجاد تغییر در جهان به او بپیوندند.
جملات زیبای پائولو کوئلیو
در ادامه به جملات زیبای پائولو کوئلیو اشاره میکنیم.
تنها ترس ما این است که آنچه را داریم از دست بدهیم، خواه زندگیمان باشد و خواه مزارعمان. این ترس زمانی از بین می رود که بفهمیم داستان زندگی ما و داستان جهان، هر دو را یک دست مشترک رقم زده است.
**
زمینی که روی آن زندگی میکنیم بهتر خواهد شد اگر ما بهتر باشیم و بدتر خواهد شد اگر ما بدتر باشیم.
**
عشق درون دیگران نیست بلکه درون خود ماست، ما آن احساس را بیدار میکنیم ولی برای این که بیدار شود به دیگران نیاز داریم.
**
اگر نسبت به دیگران صبور باشیم، پذیرش خطاهای خودمان سادهتر میشود.
**
کشتی در ساحل بسیار امنتر است، اما برای این ساخته نشده است.
**
یک کودک سه چیز میتواند به یک انسان بالغ بیاموزد، بدون دلیل شاد بودن، همیشه مشغول کاری بودن و اعلام خواستهی خویش با تمام قوا.
**
تو نه با افتادن در آب، بلکه با باقی ماندن زیر آب غرق میشوی.
**
سقوط از طبقه سوم همانقدر دردآور است که سقوط از طبقه صدم. اگر قرار است سقوط کنم ، بگذار از جایی بلند باشد ، نه پَست!
به هرحال، پائولو کوئیلو به واسطهی گرایشهای مختلف معنوی و عرفانی در آثارش در مدت زمان کوتاهی بین عموم مردم جهان به محبوبیت بسیاری دست یافت. جوایز متعددی دریافت کرده و در بنیادهای ادبی و انساندوستانه بسیاری عضو ارشد است همین حالا که این مطلب را به پایان میبریم در گوشهای از این جهان پهناور یکی از آثار متعدد او برای چاپ جدید زیر دستگاههای تکثیر است، او الهامبخش نویسندگان و بسیاری از افراد موفق در سراسر دنیاست که مسلما مطالعه آثار او میتواند تاثیر پررنگی در زندگی هریک از ما داشته باشد.