رمان مادام بوواری از نظر بسیاری از منتقدان و کارشناسان ادبی، نخستین رمان مدرن است. از طرفی بعضیها این رمان را درخشانترین اثر مکتب رومانتیسم میدانند و برخیها هم میگویند که رمان فلوبر شروع جنبش واقعگرایی یا همان رئالیسم است. ویژگیهای مهم این داستان باعث شده تا صحبتها و نظریههای زیادی درباره آن ارائه شود و این حرفها تا جایی پیش رفت که عدهای وجه روانکاوانه آن را بر وجه داستانی ارجح دانستند. موضوعهای مورد بحثی که در ادامه میخوانید دلایل اهمیت رمان مادام بوواری را نشان میدهد.
ماجرای رمان مادام بووآری
داستان مادام بووآری درباره زنی به نام «اِما» است که بعد از آشنایی و ازدواج با پزشکی جوان انتظار یک زندگی رویایی در سر دارد، اما با وجود آنکه همسرش عاشق اوست و مشکل خاصی ندارند، در زندگیاش احساس شکست میکند. این حس ناامیدی و حسرت، و چشم داشتن به مردان دیگر، به طور ویژه از زمانی شروع میشود که او و همسرش، شارل بوواری به یک مهمانی اشرافی میروند و «اِما» حسابی مات و مبهوت زرق و برق آن خانه و سبک زندگی آن آدمها میشود. این مهمانی نقطه عطفی در زندگی اِما بوواری است که تغییر و تحولی در احساسات و نگاه او رقم میزند و این دگرگونیها باعث میشود ماجراها و اتفاقهای مختلفی برایش پیش بیاید.
گوستاو فلوبر را بیشتر بشناسیم
بدون شک گوستاو فلوبر یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان قرن نوزدهم است. این تاثیرگذاری به خاطر دو کتاب معروفش، «مادام بوواری» و «تربیت احساسات» است که به فاصله دوازده سال از هم نوشت. نویسندهای که سال ۱۸۱۲ در شهر روان فرانسه به دنیا آمد (یکی از مکانهای اصلی رمان مادام بوواری همین شهر است) و درس خواندن را تاب نیاورد و به سمت علاقه اصلی خود، یعنی ادبیات متمایل شد. چاپ رمان مادام بوواری در ابتدا برایش دردسر درست کرد. این داستان قرار بود در یک نشریه منتشر شود اما به دلیل جو و اوضاع اجتماعی و فرهنگی آن زمان فرانسه که با اتفاقهای کتاب و آنچه شخصیت اصلیاش انجام میدهد همخوانی نداشت، این کار متوقف شد. این مسائل حاشیهای بعد از چاپ کتاب هم وجود داشت. البته این حاشیهها باعث نشد که ارزش ادبی کتاب دیده نشود. او نگاه منتقدان و نظریهپردازان ادبی را به طرف خود جلب کرد و تحسین آنها را برانگیخت.
نکته جالب توجه درباره رمان مادام بووآری این است که خودِ فلوبر علاقهای به نوشتن در این سبک نداشت و به اصرار دوستانش از سبک رمانتیکِ خود فاصله گرفت و سعی کرد رمانی واقعگرایانه بنویسد. از دیگر نکات قابل توجه درباره فلوبر، تجربهگرایی او بود. او تقریبا در همه سبکهای زمان خود دست به قلم برده است.
ردپای زندگی شخصی فلوبر به خوبی در آثارش دیده میشود و عشق یکطرفه او به مادام اِشلِسینگر در کتاب تربیت احساسات قابل ردیابی است.
خلاصه داستان مادام بووآری
داستان با توصیف وورد پسری نوجوان به یک مدرسه شروع میشود و بعد از آن بیشتر با شخصیت «شارل بوواری» و همینطور پدر و مادرش آشنا میشویم. خانوادهاش او را به تحصیل در رشته پزشکی میفرستند و این پسرک هر طور شده تحصیلاتش را تکمیل میکند و به خانه برمیگردد، هرچند به نظر میرسد چندان صاحب مهارتی عالی در این رشته نیست. سپس او با زنی بیوه که به نظر میرسد دارای ثروت خوبی است آشنا میشود و باهم ازدواج میکنند. شارل از زندگیاش راضی نیست و آن آزادیای را که کنار پدر و مادرش نداشت، کنار همسرش هم نمیتواند به دست آورد. مدت کوتاهی بعد، همسرش فوت میکند.
شارل با دختر مزرعهداری آشنا میشود و او را از پدرش خواستگاری میکند. پدر و دختر هر دو موافق هستند و این ازدواج به خوبی سر میگیرد. دختر که نامش «اِما» است، تصورات رویایی در سر دارد و این خیالها به ویژه بعد از رفتن به یک مهمانی بزرگ و دیدن تجملات آنجا و مردان و زنانی صاحب ثروت و خوشپوش، بیشتر و بیشتر هم میشود. شارل عاشق همسرش است و سعی میکند هر کاری از دستش برمیآید انجام دهد و او خوشحال باشد، ولی این زندگی و این همسر دیگر «اما» را راضی نمیکند. او مدتی دچار افسردگی میشود و شارل برای بهبود حال او، تصمیم میگیرد به شهر دیگری مهاجرت کنند.
حال و احوال دختر خیالپرداز تا مدتی پس از مهاجرت هم کماکان باقی است و او مدام به دنبال ارتباط داشتن با زندگیها و آدمهایی است نظیر آنچه در آن مهمانی دیده. بالاخره او با فردی به نام «رادولف» آشنا میشود و با او وارد رابطه میشود. ولی این رابطه عاشقانه همانطور که میشود حدس زد، به جایی نمیرسد و «اما» بعد از این ماجرا دوباره بیمار و بدحال میشود، و شارل که از همهجا بیخبر است از او پرستاری میکند. مدتی بعد، او گرفتار هوسی دیگر میشود و با فردی به نام «لئون» رابطه عاشقانه برقرار میکند. از طرفی برای داشتن ظاهری شبیه به بورژواهایی که نمونههایش را پیشتر دیده، مدام پول قرض میکند و بدهی روی بدهی میآورد.
مادام بوواری برای پرداخت قرضها به مردهایی که ظاهرا عاشقش بودهاند مراجعه میکند ولی هیچیک به او کمکی نمیکنند. در نهایت به خاطر نرسیدن به آنچه در ذهن میپرورید، بدهیهای زیاد و شکستهای عشقی و نارضایتیاش از زندگی خود، دست به خودکشی میزند. همسرش پس از مرگ او، نامههای عاشقانهاش را پیدا میکند و تازه متوجه ماجرا میشود. شارل نیز با ناراحتی زیاد و افسردگی، از دنیا میرود.
درونمایه داستان مادام بووآری
یکی از مسائل مطرح شده، نقد رفتار بخشی از جامعه است که بورژوا خوانده میشوند. طبقه متوسطی که اشرافزاده نبودند و ثروت مستقلی نداشتند و درعین حال مجبور به انجام کار فیزیکی و یدی نبودند. همانطور که گفتیم، شخصیت اصلی داستان بعد از آنچه در مهمانی میبیند، تمام فکرش این میشود که هرطور شده زندگی بورژواها متصل شود و جزوی از آن گروه باشد. البته نشانههای کوچکی از این تمایل او را چند بار پیش از رفتن به آن مهمانی هم میبینیم؛ مثلا جایی که راوی تعریف میکند «اما» دلش میخواست عروسیاش چگونه برگزار شود. او با وجود اینکه همسرش عاشقش است و مشکل مالی هم در زندگی ندارد احساس خوشبختی نمیکند و نگاهش در پی آن تجملات و رابطه با آن آدمهاست؛ البته که مخاطب به خوبی میفهمد در سر آن مردهای سرمایهدار چه میگذرد و میبیند با چه ترفندی «اما» را وارد بازی خود میکنند.
یکی دیگر از مضمونهایی که این داستان به آن میپردازد ناتوانی زنان (ناشی از شرایط اجتماعی آن دوران) در ایجاد تغییرهای مهم در زندگیشان است. «اما» دلش میخواهد وضعیت و شرایط را عوض کند اما -فارغ از درست یا نادرست بودن این تغییر- کاری از دستش برنمیآید و تنها از پشت پنجره به آنچه در بیرون اتفاق میافتد با حسرت نگاه میکند. این درونمایه را در جای جای رمان میبینیم؛ مثل وقتی که یکی دیگر از شخصیتها که مانند «اما» از شرایط پیش آمده راضی نیست، به شهر دیگری میرود، در حالی که «اما» زمانی به شهری دیگر مهاجرت کرد که همسرش چنین تصمیمی گرفت. در قسمتی دیگر میبینیم که «اما» آرزو میکند فرزندش پسر باشد (تا این قدرت را داشته باشد که اوضاع زندگیاش را تغییر دهد). او تنها چیزی که در اختیار دارد و از آن استفاده میکند، جذابیتهای زنانهاش است.
شخصیتهای اصلی رمان مادام بووآری
نامهای بسیاری در این رمان به چشم میخورد که نقشهای کوچک و بزرگی دارند. اگر بخواهیم شخصیتهای اصلی داستان مادام بوواری را فهرست کنیم، به این افراد میرسیم:
اِما بوواری، قهرمان داستان
شارل بوواری، همسر اِما بوواری
موسیو هومه، داروساز و از ثروتمندان شهر یونویل
لئون، دوست اما در یونویل
رادولف بولانژه،
لراکس، تاجر و فردی سودجو
بورنیزین، کشیش شهر
برث، فرزند اما
مادام دوبوک، همسر اول شارل
فیلمهایی اقتباسی از رمان مادام بووآری
در آثار نمایشی بسیاری (فیلم و تئاتر) از کتاب مادام بوواری استفاده شده. یکی از اولین اقتباسهای سینمایی را کارگردان مشهور و صاحب سبک جهان، ژان رنوار در سال ۱۹۳۴ کلید زد. در سال ۱۹۴۹ هم وینسنت مینلی فیلمی براساس این رمان و به همین نام ساخت که جنیفر جونز نقش اصلی آن را ایفا میکرد. دیگر اقتباس از این رمان را الکساندر سوکوروف، کارگردان روسی در سال ۱۹۸۹ انجام داد. کلود شابرول که از بنیانگذاران سینمای موج نو فرانسه است هم بیست سال پیش فیلم مادام بواری را با بازی ایزابل هوپر و ژان یان ساخت. از آخرین اقتباسهای سینمایی اثری است از سوفی بارت، که هفت سال پیش ساخته شد.همچنین در سال ۱۹۵۱ اولین اپرای مادام بوواری توسط امانوئل بوندویل اجرا شد.
بهترین ترجمه فارسی مادام بووآری
ترجمههای خوبی از این رمان انجام شده، از جمله ترجمه مشفق همدانی از نشر امیرکبیر، ترجمه محمد قاضی و رضا عقیلی از انتشارات مجید، مهدی سحابی از نشر مرکز، ترجمه مهستی بحرینی از انتشارات نیلوفر. ترجمههای مشفق همدانی و محمد قاضی را در فیدیبو میتوانید ببینید. اما میتوان گفت مادام بووآری ترجمه مهدی سحابی شناخته شدهترین ترجمه از این رمان مشهور است که توسط نشر مرکز منتشر شده و هنوز آثار این انتشارات در قالب الکترونیک عرضه نشده است.
بخشی از کتاب مادام بوواری
این روح که در میانه شور و هیجانش مثبتاندیش بود و کلیسا را فقط به خاطر گلهایش و موسیقی را برای اشعار آوازهایش و ادبیات را به خاطر تحریکات عشقیاش دوست داشته بود، در برابر رموز ایمان سر به عصیان برمیداشت و نیز از انضباط که با سرشت او به هیچوجه سازگار نبود، بیشتر خشمگین میشد. وقتی پدرش او را از پانسیون صومعه بیرون آورد، هیچکس از رفتن او ناراحت نشد و حتی به عقیده مدیر صومعه، او در این اواخر کمتر حرمت جامعه مذهبی را نگاه میداشت.
کتاب صوتی مادام بوواری
از رمان مادام بوواری ترجمههای مختلفی در بازار وجود دارد که بنا بر سلیقه مخاطبان میتوانند از بین ترجمهها انتخاب کنند اما کتاب صوتی مادام بوواری با همت انتشارات پر و با صدای اکرم پریمون تولید شده و توانسته بخش قابل توجهی از مخاطبان کتاب صوتی را به خود جلب کند.
One Response
ممنون از مطلب خوبتون