مکتب داستانی خراسان

معرفی مکتب خراسان در داستان‌نویسی؛ پنج داستان خواندنی

ادبیات خراسان آنقدر پیشینه غنی و تاریخی دارد که پرداختن به آن بسیار زمان می‌طلبد، نقش ادبیات خراسان در ساختنِ تاریخ ادبیات فارسی را باید از زمان فردوسی‌ جست‌وجو کرد که تا امروز نیز ادامه دارد.

اقلیم خراسان که پهناوری یکی از مهم‌ترین ویژگی‌هایش است، در دهه‌های نو نیز نویسندگان زیادی به ادبیات داستانی فارسی معرفی کرده،‌ نویسندگانی که هر کدام تاثیر و جایگاه ویژه‌ای در جریان‌های ادبی داشته‌اند،‌ از میان نویسندگان سرشناس و معاصر خراسان ِ بزرگ می‌توان به؛ غزاله علیزاده، رضا دانشور، اصغر الهی، حسین آتش‌پرور، هادی تقی‌زاده، از همه برجسته‌تر؛ محمود دولت آبادی اشاره کرد.

از دیگر ویژگی‌های خاص مکتب داستان‌نویسی خراسان،‌ حضور پررنگ مهاجران در این دیار است. مهاجرانی اکثرا افغانستانی که در طول سال‌های زیستشان در آن دیار دست به خلق آثار ادبی و داستانی نیز زده‌اند که از جمله می‌توان به ابوطالب مظفری نویسنده، نقاد و شاعر اهل افغانستانِ ساکن خراسان اشاره کرد.

ادبیات داستانی اقلیم خراسان با توجه به قدمت بسیار زیادش و پراکندگی جمعیت در نقاط شهری و روستایی تحت تاثیر اتفاقات تاریخی، فرهنگی و مذهبی ویژه‌ای بوده است؛ از حمله مغول تا حمله اعراب به ایران تا ارتباط فرهنگی با شرق دور می‌توان ردپای این رویدادهای تاریخی را در ادبیات داستانی آن نیز جست‌وجو کرد.

ویژگی‌های مکتب‌ داستان‌نویسی خراسان

وقتی به سراغ ادبیات اقلیمی می‌رویم لازم است متغییرهای زیادی را در ساخت یک مکتب (اگر بخواهیم مکتب بنامیمش) در نظر بگیریم. از تاثیرات جغرافیایی تا تاریخ و فرهنگ و باورهای یک اقلیم.
سرزمین خراسان به دلیل پهناوری و وجود شهرها و روستاهای گوناگون و بسیار زیاد تنوع زیستی‌ زیادی هم دارد و تفاوت‌های فرهنگی محسوسی هم در بین مردمان شمال خراسان، مرکز و جنوب قابل لمس است.

اما برای پیدا کردن نقاط مشترک در این فرهنگ گسترده می‌توان این ویژگی‌های را به عنوان ویژگی‌های مکتب داستان‌نویسی خراسان برشمرد:

– نگرش تاریخی و بازنمایی تاریخی در آثار

– استفاده گسترده از ویژگی‌های زبانی و به خصوص از امکانات زبان کهن

– سیاست و استعاره

– سنت‌گرایی در صورت و محتوا

– عشق‌ورزی به طبعیت

-درون‌گرایی در روایت

– نقالی و شاعرانگی در نثر

-بازنمود مذهب و باورهای مذهبی، آیینی

معرفی نویسندگان خراسانی معاصر

پیشینه داستان‌نویسی معاصر به شیوه مدرن در خراسان به علی‌اصغر رحیم‌زاده صفوی و ابراهیم مدرسی برمی‌گردد که هر دو از دنبال‌کنندگان رمان‌های تاریخی و بازگوکننده تاریخ در دوره پهلوی محسوب می‌شوند.

علی‌اصغر رحیم‌زاده صفوی در آن دوران نویسنده مدرن و فاضلی شناخته می‌شد که به زبان‌های فرانسه، ترکی و انگلیسی تسلط داشت و همین تسلط باعث می‌شد بتواند بسیاری از کتاب‌های مدرن آن روزگار را به زبان اصلی بخواند که روی نوشتار خودش هم تاثیر داشت.

بسیاری از آثار رحیم‌زاده صفوی در چهار دهه اول دوره پهلوی و در نشریه خود او که به نام «آسیای وسطی» به چاپ می‌رسید، منتشر شدند.

از جمله رمان‌هایی که از رحیم‌زاده صفوی به جای مانده می‌توان به؛‌ «شهربانو»،‌ «نادرشاه»، و «جنگ‌های صلیبی» اشاره کرد.

از ویژگی‌های نثر رحیم‌زاده نیز می‌توان به استفاده از منابع معتبر و تاریخی و وسواس در ارائه یک روایت مستند در آثارش اشاره کرد.

ابراهیم مدرسی 

با وجود اختلالات زیاد درخصوص تاریخ زندگی مدرسی می‌توان دریافت که او نیز از همان سال‌های دبیرستان روزنامه‌نگاری را با نشریه «آزادی» در مشهد آغاز می‌کند.
و نوشتن پاورقی‌ و داستان‌های سریالی شروعی برای داستان‌نویسی اوست. مضمون بیشتر آثار مدرسی نشئت گرفته از جغرافیای خراسان، زندگی روستایی و عشایری در آن منطقه است.

غزاله علیزاده؛ زنی برخلاف جریان سنتی خراسان

غزاله (فاطمه) علیزاده ۲۷ بهمن ۱۳۲۵ در مشهد زاده شد. او که در آغاز در رشته ادبیات فارسی دانشگاه تهران قبول شده بود به درخواست مادرش وارد رشته حقوق شد و نهایتا با مدرک لیسانس علوم سیاسی از تهران به سوربن عازم سفر شد.

غزاله کار ادبی خود را از دهه‌ی ۱۳۴۰ و با چاپ داستان‌هایش در مشهد آغاز کرد. نخستین مجموعه‌داستانش «سفر ناگذشتنی» سال ۱۳۵۶ انتشار یافت. از آثار او می‌توان به «خانه‌ی ادریسی‌ها»، «چهارراه»، «دو منظره»، «تالارها» و «شب‌های تهران» اشاره کرد. در سال ۱۳۷۳ «چهارراه» او به‌عنوان بهترین مجموعه‌ی داستان سال برگزیده شد. علیزاده یک سال پیش از مرگش به دعوت انجمن ایرانیان «وال‌دو مارن» در جنوب پاریس، به آنجا رفت و به خواندن قسمتی از قصه‌ها و داستان‌هایش پرداخت.

علیزاده در دوران زندگی‌اش بسیار با رنج بیماری سرطان دست ‌و پنجه نرم کرد تا جایی که تصمیم گرفت در ۲۷ام اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۵ به زندگی‌اش پایان دهد.
از دوران کار حرفه‌ای غزاله علیزاده آثار قابل توجهی به جای مانده است که مشهورترین آن رمان سه جلدی «خانه ادریسی‌ها» است.

درباره رمان خانه ادریسی‌ها نوشته غزاله علیزاده

رمان سه‌جلدی خانه‌ ادریسی‌ها ماجرای خانواده‌ای اهل عشق‌آباد است که پس از انقلاب بلشویکی زندگی‌شان بسیار دست‌خوش تغییر شده. راوی این داستان از دیدگاه چهارشخصیت داستان را تعریف می‌کند.

حضور زنان در این رمان بسیار چشمگیر است زنانی با تنقاضات مختلف،‌ از ترس و دلهره گرفته تا سرکشی و عصیان.

شخصیت‌های اصلی رمان خانه‌ ادریسی‌ها؛ خانم ادریسی، خانم لقا،‌ یاور و وهاب هستند. تمام اعمال و رفتار این چهار شخصیت تحت‌تاثیر گذشته است و ریشه در گذشته‌ای تاریخی دارد.

با اینکه خودِ گذشته‌ی این آدمها در رمان علیزاده حاضر نیست اما به وضوح تاثیرات ماندگار آن را می‌بینیم.

علیزاده در این رمان از همان زبان همیشگی خود استفاده کرده، اما نکته‌ی جالب اینجا است که این زبان همیشگی در هر کدام از داستان‌هایش به گونه‌ای جلوه می‌کند که به هیچ وجه تکراری به نظر نمی‌آیند. «خانه ادریسی‌ها» سه سال پس از مرگ غزاله، جایزه‌ی بیست سال داستان‌نویسی را از آن خود کرد.

ویژگی‌های داستان‌های غزاله علیزاده

  1. غزاله علیزاده برخلاف جریان روشنفکری حاکم بر زمانه خویش،‌ قصه‌ آدمهایی را نمی‌گفت که نمی‌شناخت! او بیشتر به روایت قشر متوسط و اشراف در داستان‌هایش پرداخته است.
  2. شخصیت‌پردازی در آثار علیزاده بسیار متنوع و با رویکرد روانکاوانه است.
  3. غزاله علیزاده به معماری و فرم داستان به صورت تئوریک بسیار پایبند بودو آثار او کاملا ساختاری مدرن (دارای طرح و نقشه) دارند.
  4. غزاله از اولین کسانی بود که نگاه زنانه را به ادبیات داستانی وارد کرد.
  5. نمود دغدغه‌های انسانی و رنج انسان در آثارش
  6. علیزاده عمدتا زبانی ساده را برای روایت آثارش انتخاب کرده است اما در عین این سادگی زبانی، استفاده از فرم‌های نوین در داستان‌هایش بسیار چشمگیر است.

محمود دولت‌آبادی؛ نامدارترین نویسنده خراسان

محمود دولت‌آبادی بی‌شک نامدارترین نویسنده خراسانی است که از دیگر هم‌صنفانش بیش‌تر به فرهنگ، تاریخ،‌ زبان و جغرافیای خراسان متعهد مانده است. اگر قرار باشد به سراغ مکتب خراسان بروید،‌ خواندن رمان‌های دولت‌آبادی بهترین مسیر برای شناختن جزئییات و ویژگی‌های این مکتب است.

دولت‌آبادی با پایبندی به ادبیات روستایی و عشایری در آثارش، بازنمایی آیین‌ها، باورها و خرده‌فرهنگ‌های خراسان و به خصوص سبزوار و همچنین استفاده بسیار امکانات زبان کهنِ فارسی و استادی در بازگو کردن روایتی بلند و موثر در بلندترین رمانِ ایرانی یعنی «کلیدر» توانست، مکتب خراسان را برای همیشه در ادبیات ایران ماندگار کند.

با توجه به کارنامه پرو‌پیمان دولت‌آبادی برای آشنایی بیش‌تر با این نویسنده پیشنهاد می‌کنم مقالات زیر را در بلاگ فیدیبو بخوانید:

راهنمای خواندن کلیدربلندترین رمان ایرانی را چطور بخوانیم؟بیشتر بخوانید مسیر مطالعاتی آثار محمود دولت‌آبادیکتابهای دولت‌ابادی را به چه ترتیب بخوانیم؟مطالعه بیشتر خواندن
اسلاید قبلی
اسلاید بعدی

هادی تقی‌زاده؛ پست‌مدرن خراسانی!

از میان نویسندگان اخیر خراسانی هادی‌ تقی‌زاده یکی از نام‌هایی است که بسیار برخلاف جریان رایج ادبیات شنا کرده و رمان‌هایی پست‌مدرن و البته فانتزی را خلق کرده است.

تقی‌زاده در فرم همانطور که گفتم بسیار ساختارشکن و تجربه‌گرا است. هر اثری از تقی‌زاده شبیه کشف یک جزیره ناشناخته است. او در کتاب‌هایش شوخ و شنگ است،‌ به جای پیچیده‌ کردن مفاهیم دنبال ساختن لحظه‌های سرخوشانه و گاه حتی بازیگوشانه است و از دل همین بازیگوشی‌هاست که مفاهیم و دغدغه‌های ذهنی‌اش را بیان می‌کند.

تقی‌زاده با انتشار رمان «گراف گربه» حسابی بر سر زبان‌ها افتاد. این کتاب که موفق به دریافت جایزه ادبی مهرگان در سال ۹۱ نیز شده است داستانی خیالی از سرزمینی است که پس از گذراندن جنگی داخلی وارد دوره‌ای سیاه و خفقان شده است.

اعتقاد به منجی و وجود نجات دهنده برای رهایی از آن سیاهی و خفقان یکی دیگر از اصول رمان گراف گربه است.

گراف گربه در فرم ساختارشکن است و در دسته کتاب‌های فانتزی (دیس‌اوتپیایی) قرار می‌گیرد.

از دیگر آثار تقی‌زاده می‌توان به رمان‌های زیر اشاره کرد:

گراف گربه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری