معرفی، خرید و دانلود کتاب هزارتوی آتشین

آپولو در اساطیر یونان باستان خدای خورشید است. او همواره در آسمان جای داشته است اما ریک ریردان نویسنده‌ی آمریکایی داستان‌های ماجراجویی او را به زمین آورده و درگیر ماجراهایی عجیب کرده است. کتاب هزارتوی آتشین سفری دیگر به دنیای افسانه‌ها اما به شکلی متفاوت و امروزی است.

‌درباره‌ی کتاب هزارتوی آتشین اثر ریک ریردان

کتاب هزارتوی آتشین سومین جلد از مجموعه‌ی آزمون‌های آپولو است که اولین بار سال ۲۰۱۸ با عنوان «the burning maze» در آمریکا منتشر شد. این مجموعه داستان نیز بر اساس اسطوره‌های یونان و روم نوشته شده است و یکی از اسپین آف‌های سری پرسی جکسون و المپی‌ها به حساب می‌آید.

داستان کتاب درباره‌ی یکی از خدایان یونانی به نام آپولو است و از زبان خودش روایت می‌شود. او به زمین تبعید شده و به یک نوجوان فانی به نام «لستر پاپا دوپولوس» تبدیل شده است. آپولو برای درست کردن اوضاع و به دست آوردن مجدد جاوانگی خود نیازمند این است که پنج پیشگویی از یونان باستان را نجات دهد. او این کار را به کمک دو نیمه خدا به نام‌های «مگ مک کافری» و «ساتیر گرور آندروود» انجام می‌دهد. این گروه برای نجات پیشگویی‌ها به درون هزارتو می‌روند.

کتاب هزارتوی آتشین در زمان انتشار نقدهای مثبت زیادی را دریافت کرد و بسیاری از منتقدان قلم ریردان را ستایش کردند. این کتاب پس از انتشار به چندین و چند زبان مختلف برگردانده شد و طرفداران زیادی در سراسر جهان دارد.

‌درباره‌ی ریک ریردان نویسنده‌ی کتاب هزارتوی آتشین

ریک ریردان نویسنده‌ی آمریکایی اهل ایالت تگزاس متولد سال ۱۹۶۴ در این ایالت است. او دوران کودکی و نوجوانی‌اش را در تگزاس گذرانده است. ریک تصمیم داشت پس از پایان دبیرستان وارد دوره‌ی موسیقی دانشگاه ایالتی تگزاس شود اما به دلایلی از تصمیمش صرف نظر کرد و به‌عنوان دانشجوی تاریخ و زبان انگلیسی مشغول تحصیل شد. ریک ریردان پس از پایان دوران تحصیلاتش در دانشگاه به‌عنوان معلم تاریخ در مدارس ایالات متحده مشغول به تدریس شد.

سال ۱۹۸۵ ریک ریردان با همسرش بکی ریردان ازدواج کرد و آن‌ها از این ازدواج صاحب دو فرزند به نام‌های پاتریک و هیلی شدند. هیلی همان فرزندی است که ریردان شخصیت پرسی جکسون، معروف‌ترین کاراکتر کتاب‌هایش را از روی او الهام گرفته است. هیلی مبتلا به نارساناخوانی و ADHD بود و ریردان عادت داشت شب‌ها برای او درباره‌ی افسانه‌ها داستان می‌گفت. زمانی که تمام افسانه‌هایی که ریک ریردان بلد بود به پایان رسید او تصمیم گرفت داستان‌های بیشتری برای پسرش بگوید. بنابراین شخصیت نوجوانی نیمه خدا را خلق کرد که به خاطر ADHD و نارساناخوانی دچار دردسرهای زیادی در مدرسه بود اما در نهایت کشف کرد نیمه خداست و این خصوصیات، قدرت‌های نیمه خدایی او هستند. داستان‌های پرسی جکسون از اینجا آِغاز شدند و کم کم بال و پر گرفتند. اولین داستانی که با حضور پرسی جکسون منتشر شده است «دزد آذرخش» نام دارد و سال ۲۰۰۵ چاپ شده است. ریردان پس از آن بیش از ده کتاب با حضور پرسی نوشت که همه‌ی آن‌ها کتاب‌های بسیار پرفروشی در سراسر جهان هستند. البته داستان‌های پرسی جکسون اولین تجربه‌ی ریردان به‌عنوان نویسنده نیست، اولین کتاب او «تکیلای بزرگ قرمز» نام دارد که یک داستان ماجراجویی برای بزرگسالان است.

ریک ریردان نویسنده‌ی کتاب‌های «هزار توی استخوان»، «کتاب سیاه از رازهای سوخته» و «طلوع ویسپرها» از سری سی ونه سرنخ هم هست. سی و نه سرنخ مجموعه کتابی است که نویسندگان آمریکایی مختلف برای کودکان و نوجوانان نوشته‌اند. ریردان در سال‌های فعالیتش برنده‌ی جوایز زیادی هم شده است که از میان آن‌ها می‌توان به جایزه‌ی مارک تواین سال ۲۰۰۸ برای دزد آذرخس و مارک تواین سال ۲۰۰۹ برای دریای هیولاها اشاره کرد. او برای کتاب چکش ثور هم برنده‌ی جایزه‌ی استون وال شده است.

ترجمه‌ی کتاب هزارتوی آتشین به فارسی

کتاب‌های ریک ریردان در ایران ترجمه‌های مختلف و متعددی دارند. کتاب هزارتوی آتشین سه بار به فارسی برگردانده شده و سه ناشر مختلف آن را چاپ کرده‌اند. اولین ترجمه‌ی این کتاب ترجمه‌ی سوگند رجبی نسب است که انتشارات بهنام با نام «هزارتوی آتشین» منتشر کرده است. نسخه الکترونیک این کتاب ترجمه را می‌توانید از فیدیبو دانلود کنید. ترجمه‌ی دیگری که از این کتاب در بازار موجود است «مارپیچ آتشین» نام دارد که آرزو مقدس آن را برای انتشارات پرتقال به فارسی برگردانده است. آخرین ترجمه از کتاب هزارتوی آتشین ترجمه‌ی سهیلا اله دوستی است که انتشارات سایه گستر قزوین با نام «هزار توی آتشین» چاپ کرده است.

چرا باید کتاب هزار توی آتشین را خواند؟

هزارتوی آتشین بخشی از یک داستان هیجان‌انگیز است که نمی‌توان به‌سادگی از آن گذشت. ریک ریردان نویسنده‌ای است که در خلق شخصیت‌های تازه از شخصیت‌های باستانی بسیا عالی عمل کرده است و با نوشتن اسپین آف‌های مختلف توانسته است به داستان‌هایش شاخ و برگ بدهد و یک دنیای کم‌نظیر و جذاب برای تمام بچه‌های جهان بیافریند که بتوانند بخشی از وقتشان را در آن جا بگذرانند. هزار توی آتشین بخش پایانی ماجراجویی‌های آپولو است، این کتاب را بخوانید و آن را به تمام نوجوانان عاشق فانتزی پیشنهاد دهید.

‌در بخشی از کتاب هزار توی آتشین می‌خوانیم

آقای مک کافری هرکول را روی قفسه گذاشت، سپس انگشتش را مانند جادوگری بلند کرد و گفت: «اینو داشته باش!» او دست در جیب پیراهن جینش کرد و مشت بسته‌اش را به سمت مگ گرفت و گفت: «سعی کن بازش کنی.»

مگ انگشتان او را کشید و گفت:«نمی‌تونم.»

-می‌تونی تو خیلی قوی هستی. حسابی تلاش کن.

مگ کوچولو گفت:‌«هووو». اینبار توانست مشت پدرش را باز کند و هفت دانه‌ی شش ضلعی را دید که هر یک به اندازه‌ی یک سکه‌ی پنج سنتی بودند. درون پوست ضخیم سبز، دانه‌ها می‌درخشیدند و شبیه به بشقاب‌پرنده‌های کوچکی شده بودند.

مگ گفت: «اوه می‌تونم بخورمشون؟»

پدرش خندید و گفت: «نه عزیزم. اینا دونه‌های خاصی هستن. خانواده‌ی ما سعی می‌کرده دونه‌هایی مثل این رو از ...» سوتی زد و ادامه داد: «از مدت‌ها پیش درست کنه و وقتی اونا رو بکاریم...»

مگ با هیجان پرسید:‌«چی می‌شه؟»

پدرش به او اطمینان داد: «خیلی خاصن. حتی از هرکول هم قوی‌ترن.»

-الان اونا رو بکاریم!

پدر دستی به موهای مگ کشید و گفت: «الان وقتش نیست مگ. اونا آماده نیستن. اما وقتش که بشه، به کمکت نیاز دارم. اونا رو باهم می‌کاریم. قول میدی کمکم کنی؟»

او با تمام جدیتی که به‌عنوان یک کودک پنج ساله داشت گفت:‌«قول می‌دم.»

صحنه تغییر کرد. مگ با پای برهنه وارد اتاق نشیمن زیبای ایسلز شد که پدرش در آنجا رو به پنجره‌ای بزرگ ایستاده بود که از پست آن نورهای پام اسپرینگز در شب می‌درخشید. او پشت به مگ بود و داشت با تلفن صحبت می‌کرد. مگ می‌بایست خواب باشد، اما چیزی بیدارش کرده بود. شاید خواب بدی دیده بود یا حس کرده بود بابا ناراحت است.