پدرم شکسته شده است، و آن را درک کرده و این ماتم درون است. خودش را مقایسه می کند با روزهای سلامتی مخصوصاً جوانی. یک بار گفت: «بشر فانی است.» خواهران و برادر و مادرم فهمیدند که او می فهمد مرگ چیست؟ یعنی سکته اش به او یادآوری کرده که این تن سالم می خواهد برود. ما از فهمش کمی دلگیر شدیم چون در زندگی با او خیلی عادت کرده ایم. وقتی خواهرزاده ام با خواهرم برای دیدن پدر می آیند. خواهرزاده ام برای خودش بازی می کند؛ یعنی در حال زندگی است. پدرم او را می بیند، بیاد کودکی خودش می افتد و درک می کند و در خودش فرو می رود و دنیای کودکیش را به یاد می آورد. او درد می کشد و به زندگی امیدوار است.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 272.۸۲ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 82 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۲:۴۴:۰۰ |
نویسنده | جمشید رمضان زاده |
ناشر | نشر آبارون |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۶/۱۲/۰۹ |
قیمت ارزی | 2 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |