با گسترش اینترنت، رشد وبلاگهای شخصی و ظهور شبکههای اجتماعی، علاقه به جستارنویسی و جستارخوانی افزایش پیدا کرد. جستارنویسی به عنوان یک ناداستان عمر کمتری از دیگر آثار نوشتاری دارد و نسبت به بقیه جوانتر است.
اولین جستارها در اواخر قرن ۱۶ و اوایل قرن ۱۷ و عموما توسط فلاسفه نوشته شدند. اندیشههای فردگرایانه در همین دوران شکل گرفتند و طبیعی است که جستارها نیز در این زمان متولد شوند؛ در جستارها تجربه نویسنده محل اعتنا و توجه است.
نویسنده در جستار درباره نگاه خود به یک مسئله، موضوع یا پدیده مینویسد. جستارها بنا بر دلایل دیگری نیز محبوب هستند؛ این آثار معمولا کوتاه نوشته میشوند و در آنها اثری از زیادهگویی وجود ندارد؛ اتکای این آثار به تجربه نویسندگانشان نیز اشتیاق برای مطالعه آنها دوچندان میکند؛ تنها کافی است تا خواننده به نویسندهای علاقه داشته باشد. در این یادداشت با تعدادی از کتابهایی برای شروع جستارخوانی آشنا میشویم.
جستار چیست؟
جستار معادل کلمه essay است که به صورت تحتاللفظی معنای بحث و پژوهش میدهد. جستار معمولا نوشتهای کوتاه در قالب ناداستان است که در آن استدلالهای شخصی نویسنده مطرح میشود. جستار با مقاله تفاوت دارد؛ مقاله مبتنی بر یافتههای عینی است و رویکردی تماما علمی دارد؛ در مقاله تجربه نویسنده محل اعتنا نیست. اما در جستار مدعای نویسنده میتواند محل مناقشه باشد و تجربیات او اهمیتی بسیار بالا دارد. نقطه شروع و پایان یک مقاله مشخص است اما جستار چنین وضعیتی را ندارد و نویسنده هنگام شروع نوشتن، پایان آن را مشخص نمیکند.
در حقیقت خود نویسنده نیز در جستار در حال کسب تجربه است. نویسندگان در جستار بر خلاف دیگر کتابها دست بازتری برای نوشتن دیدگاههای خود دارند برای همین جستارها کتابهایی هستند که در ذات خود جسورانهاند.
جستارخوانی را از کجا شروع کنیم؟
جستارها طیف وسیعی از نوشتهها را شامل میشوند؛ نقدهای ادبی، نقطهنظرات سیاسی، سفرنامهها، خاطرات و تاملات نویسندگان میتوانند جستار به شمار بیایند. برای شروع جستارخوانی باید به علاقه خود توجه کنیم. این علاقه میتواند مربوط به نویسنده یا موضوعی خاص باشد.
۱. سواد روایت
کتاب سواد روایت چکیده جامعی از آخرین دستاوردهای روایتپژوهی در دانشگاههای مختلف است. در آغاز هر فصل این اثر سوالی مطرح میشود و نویسنده تلاش میکند در ادامه فصل به آن پاسخ دهد. با خواندن این جستار با تعریف روایت، اجزا و ویژگیهای آن آشنا میشویم. درباره جهانشمولی روایت و ارتباط آن با زمان اطلاعات زیادی کسب میکنیم و درباره انواع راوی، روایتگری و ویژگیهای هر کدام از آنها خواهیم آموخت. در این کتاب تلاش شده است تا اصطلاحات تخصصی کمتر مورد استفاده قرار بگیرد تا خواننده بتواند با آن ارتباط بهتری پیدا کند.
در عین حال سواد روایت یک اثر علمی و دقیق است و میتواند به عنوان منبعی ارزشمند و ضروری برای استفاده کلیه علاقهمندان به حوزه هنر و ادبیات مورد استفاده قرار بگیرد.به دوستداران حوزه رسانه و نویسندگان نیز توصیه میکنیم که این کتاب را بخوانند.
در کتاب سواد روایت، نمونههایی فراوان از فیلمها، نمایشنامهها و داستانهای شناختهشده و همینطور پروندههای قضایی و ماجراهای جنجالآفرین وجود دارد که خواندن آن را جذابتر میکند. متن این کتاب بسیار سرگرمکننده است و هنگام خواندن آن با یک کتاب خشک آکادمیک روبرو نیستیم. با مطالعه این اثر میتوانیم ساختار یک روایت سالم را بشناسیم.
کتاب سواد روایت تالیف اچ. پورتر ابوت است که با ترجمه رویا پورآذر و نیما م. اشرفی به همت نشر اطراف منتشر شده است.
۲. لنگرگاهی در شن روان
کتاب لنگرگاهی در شن روان، شش مواجهه با سوگ مرگ، توسط الهام شوشتریزاده گردآوری و ترجمه شده است. این اثر درباره تجربه مواجهه با سوگ و فقدان است و از زبان شش نویسنده روایت میشود.
سوگ با وجود فردی بودن خود یکی از آشناترین تجربههای انسانی است و همه ما در زندگیمان با آن روبرو میشویم زیرا ممکن است یکی از دوستان و نزدیکان خودمان را از دست بدهیم. معمولا تلاش میکنیم تا به مرگ فکر نکنیم اما مرگ یکی از عنصرهای معنابخش به زندگی ماست. این کتاب از شش بخش مختلف تشکیل شده است.
بخش اول یادداشتهای سوگ نام دارد؛ در این بخش چیماماندا انگزی آدیچی درباره سوگ پدرش در دوره پاندمی کرونا سخن میگوید. او داغدیدهای است که به علت محدودیتهای کرونایی امکان تجربه سوگواری عمومی و جمعی را ندارد.
درنگ تاریک بخش دوم کتاب است؛ در این قسمت بریدهای از نامههای راینر ماریا است که در آن به دوستان و اطرافیانش بابت فوت نزدیکانشان تسلیت میگوید. در این یادداشتها درباره تجربه مواجهه با مرگ نیز سخن گفته شده است.
پس از زندگی قسمت سوم این کتاب است جون دیدیون در این بخش درباره سوگ شوهرش جستاری نوشته است.
آکواریوم به عنوان چهارمین جستار این کتاب، اثری کمنظیر درباره مواجهه الکساندر همن با مرگ دختر خردسالش ایزابل است.
تجربه پنجمین جستار این کتاب است و در آن رالف والرو امرسون، درباره از دست دادن پسر خردسالش تاملاتی ژرف و عمیق دارد.
قصه بیوه زن، به عنوان آخرین داستان این کتاب، خرده روایتهایی از جویس کرول اوتس درباره تجربه فوت شوهرش است.
۳. آسمان لندن زیاده میبارد
کتاب لنگرگاهی در شن روان، شش مواجهه با سوگ مرگ، توسط الهام شوشتریزاده گردآوری و ترجمه شده است. این اثر درباره تجربه مواجهه با سوگ و فقدان است و از زبان شش نویسنده روایت میشود.
سوگ با وجود فردی بودن خود یکی از آشناترین تجربههای انسانی است و همه ما در زندگیمان با آن روبرو میشویم زیرا ممکن است یکی از دوستان و نزدیکان خودمان را از دست بدهیم. معمولا تلاش میکنیم تا به مرگ فکر نکنیم اما مرگ یکی از عنصرهای معنابخش به زندگی ماست. این کتاب از شش بخش مختلف تشکیل شده است.
بخش اول یادداشتهای سوگ نام دارد؛ در این بخش چیماماندا انگزی آدیچی درباره سوگ پدرش در دوره پاندمی کرونا سخن میگوید. او داغدیدهای است که به علت محدودیتهای کرونایی امکان تجربه سوگواری عمومی و جمعی را ندارد.
درنگ تاریک بخش دوم کتاب است؛ در این قسمت بریدهای از نامههای راینر ماریا است که در آن به دوستان و اطرافیانش بابت فوت نزدیکانشان تسلیت میگوید. در این یادداشتها درباره تجربه مواجهه با مرگ نیز سخن گفته شده است.
پس از زندگی قسمت سوم این کتاب است جون دیدیون در این بخش درباره سوگ شوهرش جستاری نوشته است.
آکواریوم به عنوان چهارمین جستار این کتاب، اثری کمنظیر درباره مواجهه الکساندر همن با مرگ دختر خردسالش ایزابل است.
تجربه پنجمین جستار این کتاب است و در آن رالف والرو امرسون، درباره از دست دادن پسر خردسالش تاملاتی ژرف و عمیق دارد.
قصه بیوه زن، به عنوان آخرین داستان این کتاب، خرده روایتهایی از جویس کرول اوتس درباره تجربه فوت شوهرش است.
۴. جستارهایی درباره زن
کتاب جستارهایی درباره زن چهار جستار سوزان سانتاگ» نویسنده و فعال حقوق زنان است. او در این کتاب درباره دنیای زنان، ایدهآلها و باورهایشان مینویسند. یادداشتهای این مجموعه مقالات در دهه هفتاد میلادی نوشته شدهاند اما موضوعاتی که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفتهاند هنوز هم محل توجه هستند. هر چند نسبت به دوران گذشته زنان موفقیتهای اقتصادی و سیاسی بیشتری پیدا کردهاند در این چهار جستار تقریبا هیچ باور و انگارهای وجود ندارد که توسط نویسنده مورد نقد و پرسش قرار نگرفته باشد. سانتاگ تلاش میکند تا با نگاهی بیطرفانه با این مسائل روبرو شود.
مقاله اول استاندارد دوگانه پیر شدن نام دارد. زنان هنگام پیری با تبعیض بیشتری روبرو میشوند و سانتاگ این موضوع را مورد بررسی قرار میدهد.مقاله دوم جهان سوم زنان نام دارد که به صورت مصاحبه سوزان سانتاگ با نشریه پارتیزان منتشر شده است. سوزان سانتاگ در این جستار درباره تلاش زنان بروی دستیابی به آزادی سخن میگوید.
مقاله سوم زیبایی زن منشاء ذلت یا منبع قدرت نام دارد؛ سانتاگ از دید فلاسفه یونانی و مسیحی مسئله زیبایی زنان را بررسی میکند.
مقاله چهارم با نام زیبایی چگونه در آینده متحول خواهد شد؟ منتشر شده است و در آن به تحولات مفهوم زیبایی از گذشته تاکنون اشاره میشود؛ نویسنده افقی را نیز برای آینده مفهوم زیبایی ترسیم میکند. این کتاب توسط آذر جوادزاده و نشر نیماژ به چاپ رسیده است.