رمانهای کلاسیک جایگاهی ویژه و ثابت در تاریخ ادبیات داستانی دارند. این آثار با گذشت زمان نه تنها از یاد نرفتهاند، که ارزش و اعتبارشان بیشتر شناخته شده است. یکی از رمانهای تاثیرگذار و مهم کلاسیک، که در ایران کمتر دربارهاش صحبت شده، کتاب «شوایک» است. این روزها میتوانید شنونده کتاب صوتی شوایک از فیدیبو باشید. در اینجا رمان معروف و ستودنی ادبیات چک را به شما معرفی میکنیم.
داستان شوایک، یک سرباز خوب
رمان «The Good Soldier Svejk» نوشته یاروسلاو هاشک است که در ایران توسط کمال ظاهری با عنوان «شوایک» ترجمه و منتشر شده. قصه درباره مردی است سادهلوح، شیرین عقل و البته بسیار پرحرف، که کمیسیون پزشکی ارتش طی حکمی قطعی او را «احمق» تشخیص داده و به همین دلیل از خدمت در نظام معاف شده است. حالا او با خرید سگهای بدقواره و ولگرد، و قالب کردنشان با برگهای جعلی به عنوان سگهای با اصل و نسب، روزگارش را میگذارند. اما با شروع جنگ جهانی اول، به دلیل کمبود نیرو، حتی معافشدهها هم راهی جبهههای جنگ میشوند. این کتاب داستان ماجراجویی شوایک در جنگ است.
کتاب «شوایک» که اثری ضد جنگ محسوب میشود، با زبان طنز که ویژگی ممتاز و برجسته این اثر است، به نقد این پدیده شوم و به طور کلی جنگطلبی میپردازد. هرچند که این کتاب با مرگ نویسندهاش ناتمام میماند، اما به دلیل تاثیرگذاری بالای داستان و ظرافت قلم و خلق شخصیتی ماندگار در ادبیات داستانی، هیچگاه به مثابه یک داستان نصف و نیمه با آن برخورد نشد. این کتاب در واقع ۴ بخش از ۶ بخشی است که بنا بود نوشته شود. «شوایک» ترجمهشدهترین و معروفترین رمان از ادبیات جمهوری چک است و تا به حال به بیش از ۵۰ زبان دیگر برگردانده شده است. ضمن اینکه باید گفت تصویرسازیهای ساده و بامزه کتاب، که کاری است از یوزف لادا، این اثر را جذابتر کرده است.
شخصیت شوایک
در طول قرن بیستم، جمهوری چک از تهاجمات مختلف به کشورهای خارجی رنج می برد؛ از امپراتوری اتریش-مجارستان گرفته تا آلمان نازی و اتحاد جماهیر شوروی. چکها اغلب به جای پاسخ مسلحانه به این دخالتها، تا حدودی منفعل بودند. یاروسلاو هاشک، برای داستان خود قهرمانی را انتخاب میکند که در عین حالی که سادهدل و سفیه است، میهنپرستانه رفتار میکند و با صداقت خاص خود، حرفش را میزند؛ او نگران پیامد حرفش نیست و عقیده و نظری که در دل دارد به زبان میآورد. طنز تلخی که از زبان این شخصیت بیان میشود، هم موجب خنده است و هم طعم شرایط سخت و ناگوار را به ما میچشاند.
قهرمان این رمان یک شوالیه دلیر از افسانههای قرون وسطی نیست؛ او نماینده مردم جامعهای است که میخواهند طعم استقلال را بچشند و دور از نزاع و درگیری ویرانکننده باشند. او با تمام سادگیاش، نماد مقاومت مردم چک در برابر بیگانگان و جنگطلبان است. درباره میزان تاثیرگذاری شخصیت شوایک همین بس که بدانید نویسندههای دیگر هم از این کاراکتر در قصههایشان بهره بردهاند؛ معروفترین آنها برتولت برشت است که نمایشنامهای با عنوان «شوایک در جنگ دوم جهانی» نوشت.
یاروسلاو هاشک، نویسنده کتاب
سرگذشت یاروسلاو هاشک به اندازه رمان معروفش جذاب و خواندنی است. او در نوجوانی پدرش را از دست میدهد و چون در خانواده فقیری زندگی میکرد، بعد از یتیم شدنش، درس و مدرسه را رها میکند و به کار در داورخانه میپردازد. اما به خاطر غیبتهای پیاپی و شیطنتهایش، از آنجا اخراجش میکنند و بار دیگر به مدرسه میرود. پس از فارغالتحصیلی، کارمند بانک میشود اما در آنجا هم دوام نمیآورد و باز هم به خاطر غیبت، از کار بیکارش میکنند. هاشک علاقه عجیبی به گشتوگذار در خیابانها دارد و همین موضوع باعث میشود که مانند بسیاری از مردم، یک زندگی معمولی نداشته باشد. او در جوانی رو به نوشتن میآورد و با فروش دستنوشتههای طنزآمیزش به نشریهها زندگیاش را میگذراند.
هاشک بعد از سپری کردن روزهایی پر فراز و نشیب و از سر گذراندن ماجراهای مختلف در داخل و خارج کشور، در ۳۷ سالگی به چک برمیگردد و نوشتن اثر معروفش را آغاز میکند. او داستان «شوایک» را به شکل دنبالهدار مینویسد و منتشر میکند. با درآمدش از این راه خانهای میخرد تا باقی داستان را در همانجا بنویسد اما در سال ۱۹۲۳ به دلیل نارسایی کبد از دنیا میرود. به این ترتیب رمانش نیمهتمام میماند.
کتاب صوتی شوایک
سریال شنیدنی «شوایک» توسط رادیو گوشه و با صدا و روایت اطهر کلانتری در قالب کتاب صوتی در دوازده قسمت منتشر شده است. قصههای این کتاب به قسمتهای کوتاه (کمتر از ۳۰ دقیقهای) بخشبندی شده که در هر قسمت از آن یکی از ماجراهای بامزه قهرمان داستان، شوایک را میشنوید. پخش این مجموعه بهتازگی از سوی فیدیبو آغاز شده و شما میتوانید از طریق اپلیکیشن فیدیبو شنونده آن باشید.
بخشی از کتاب «شوایک»
برقی از امید توی چشمهای برتشنایدر نشست، اما فقط گفت: «ده تا بیرق سیا زدهن بالای کونوپیشته.»
شوایک لیوان آبجواش را سر کشید و گفت:
«باید دوازده تا میزدن.»
«چرا دوازده تا؟»
«واسه این که مُک یه دوجین بشه. هم سرراسته، هم همهچی رو با دوجینش ارزونتر میدن.»