حکمروایی شهری را میتوان فرایندی دانست که پاسخ کارآمد و مؤثری به مشکلات شهری است؛ فرایندی مستمر از تطبیق و همسوسازی منافع متضاد و متفاوت افراد و گروهها. این فرایند شامل نهادهای رسمی و غیررسمی و نیز سرمایه اجتماعی شهروندان میشود. حکمروایی شهری پیوندی ناگسستنی با رفاه شهروندان دارد و باید شهروندان را در دسترسی به مزایای شهروندی یاری رساند. در حکمروایی خوب، قواعد حکومتی که به وسیله آنها میتوان کارکردهای سنتی حکومت را هدایت کرد، بهخوبی مستقر و درک شدهاند. اینگونه تصور میشود که لازمه مدیریت شهری، وجود شاخصهای حکمروایی خوب است که همبستگی مثبتی با توسعه دارد. در نتیجه با در نظر گرفتن همکاریهای سیاسی، چهارچوبهای پاسخگویی و مشارکت شهروندان برای ادعای مطالباتشان، به عنوان ارکان کلیدی حکمروایی خوب شهری معرفی میشوند. در همین راستا، کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست و میتوان ادعا کرد تغییر و تحولات اجتماعی ـ فرهنگی در جامعه ایران، الزامات و تأثیراتی را بر حوزه سیاستگذاری، برنامهریزی و مدیریت راهبردی کشور بر جای گذاشته که از آن جمله میتوان به مفهوم حکمروایی شهری و به دنبال آن، به حکمروایی خوب شهری اشاره کرد.