در سرتاسر کرمانشاه پیچیده بود که در روزهای برفی و سرد، مرد غولپیکری که اندامش واقعا مثل غولهای قصهها میماند در کوهستانها میچرخد و درماندگان در توفان و یخبندان را از مرگ نجات میدهد. غولی که دلی بسیار مهربان دارد و از شدت محبت، حتی ناراحتی حیوانات را نیز نمیتواند تحمل کند و آنها را به دوش میکشد و از معبرهای کوهستانی نجات میدهد.
همهجا صحبت از این غول مهربان بود. کار حسین در این مدت کمک به مردم مهربان بود. کمک به روستاییانی که طعم فقر و سختی زندگی را میچشیدند. در تابستانها و فصل کشتوکار حسین در جمعآوری محصول به مردم کمک میکرد و بارهای سنگینشان را به مقصد میرساند و در زمستانها به داد در راه ماندگان میرسید.