پدر و مادر جولز، خانه های قدیمی را بازسازی می کنند و به همین دلیل، مجبورند دائم جا به جا شوند. تا اینکه به عمارتی در هیلزبرو میروند. محلی ها همه معتقدند که این خانه روح دارد. خانواده ی جولز، اعتقادی به روح زدگی یک خانه ندارند، اما خود جولز، نمی داند که باید این حرف ها را باور کند یا نه. روزی از روزها، جولز چهره ای رنگ پریده را می بیند و از آن به بعد، در اتاق قفل طبقه ی سوم، حضوری ترسناک و عجیب را احساس می کند. بعد از مدتی، ترس جولز، تبدیل به شگفت زدگی میشود و تمام تلاشش را می کند تا با این شبح مرموز ارتباط برقرار کند. قفل را باز می کند و موفق می شود با روح دختر، ارتباط برقرار کند. بیش از یک قرن پیش، اتفاقی هولناک در این عمارت افتاده است. آیا ممکن است جولز بتواند سرنوشت این روح مغموم را تغییر دهد؟ ممکن است!
خب داستان کوتاه هست ک یه مزیت میشه. نه ترسناک و نه دلهره آوره. خیلی خاص و گیرا نیس. ب پول کتاب ارزش خرید نداره و مبتونین با این قیمت کتاب های بهتری بخرین.
4
حالخوبکن ✨
سرگرمکننده 🧩
گیرا 🧲
به نظرم کتاب میتونست یکم بیشتر هیجانی و ماجراجویی طور باشه ...
به هر حال خودم دوستش داشتم:)