همه ما همچون لوحی سفید با فطرتی پاک به این دنیا میآییم. به مرور زمان یاد میگیریم برای آنکه نزد دیگران محبوب جلوه کنیم و دوستداشتنی باشیم باید مطیع باشیم و کارهایی را برای خوشایند اطرافیان انجام دهیم یا کارهایی را برای کسب رضایت آنها انجام ندهیم.
وقتی به میانسالی میرسیم شاید دیگر از آن لوح سفید خبری نباشد. آنقدر چیزها به ما یاد دادهاند و یاد گرفتهایم که فرسنگها با واقعیت و ماهیت الهی خویش به دور افتادهایم. ای کاش پیدا کردن خود از میان این همه آلودگیهایی که بروجودمان نقش بسته کار سادهای بود. اما حیرتآور آن است که کار یافتن این آلودگیها در روان ما کار سخت و پیچیدهای است.
روانشناسی تحلیلی که موضوع این کتاب است یکی از مدلهای شناخته شده در عرصه روانشناسی برای تحلیل و شناخت این نیمه تاریک روان یا سایه است.
جستجوی حقیقت و کشف ناشناختهها جزء جداییناپذیر فطرت آدمی است و شناخت نیمه تاریک روان، سرآمد این شناختهاست. پس اگر بزرگترین کشفِ زندگی هر فردی را شناخت بخشهای تاریک درونش بخوانیم، کشف و روبهرو شدن با سایه شرط اساسی هر نوع خودشناسی است. ما به همه عزیزانی که آرزو دارند این کشف را به نام خود ثبت کنند، خواندنِ این کتاب را توصیه میکنیم.
رابرت بلای در کتاب اسرار سایه ما را به اهمیت این جستجو و چگونگی سفر به درون برای شناخت نیمه تاریک روان نوید میدهد. سایه به تعبیر یونگ، مجرم بالقوهای درون شماست.
یونگ به این علت نام سایه را برای این بخش از وجود انتخاب کرد، که همیشه همراهِ انسان است. او معتقد بود، هر جا که زندگی هست، سایه هم وجود دارد و هر کسی درست همانگونه که جسمش دارای سایه است، سایه روحی و روانی نیز دارد. روانِ ما نیز مانند اجسام، فقط وقتی کمترین سایه را دارد که خورشید بالای سرمان باشد. هر چه بیشتر از نور فاصله بگیریم، شفافیت کمتری خواهیم داشت و سایه پررنگتر میشود. از این منظر، ملاقات با سایه، به ما کمک میکند تا توانِ رفتار اخلاقی را در خود پیدا کنیم.
زمانی که یونگ مشاهده کرد اکثر بیمارانش سایه خود را انکار میکنند و آن را واپس میزنند، به این نتیجه رسید که بشر باید راهی برای زندگی کردن با بخشِ تاریک خود بیابد و درواقع بهداشت جسمی و روانیِ او وابسته به این راهیابی است. البته رویارویی و مبارزه با سایه خالی از خطر نیست و در اصل میتواند بسیار خطرناک نیز باشد ولی مطالب این کتاب به شما کمک میکند تا آمادگی لازم برای این شناخت را در خود ایجاد کنید و رهسپار سفر شوید. در این کتاب میخوانید که انسان فقط در منطقه خطر یعنی تعامل با سایه و ناشناختههای روانش، میتواند به گنج صعبالوصول دست یابد و تجربهای معنوی کسب کند تا به تعالی برسد. و به قول مولانا:
خویش را صافی کن از اوصاف خویش
تا ببینی ذات پاک صاف خویش
یادمان باشد ندیدن بخشهای تاریک درون، دلیل بر وجود نداشتن آنها نیست!
سایه ابعاد متنوعی دارد که این کتاب تنها بهطور گذرا به بخشهایی از آن میپردازد، حتمآ برای شناخت عمیق و دقیق از سایههایی که در زندگی با آن روبهرو هستید یا روبهرو خواهید شد نیاز است از دیگر منابع مکتوب و غیرمکتوبی که بنیاد فرهنگ زندگی در اختیارتان قرار میدهد بهرهمند شوید.
کار کردن روی سایه، کاری فکری نیست! سفری از ذهن بهسوی قلب است...
مسافران عزیز! سفر بخیر...