
همه چیز از روزی شروع میشود که لنایِ سیزدهساله، به خانه میآید و مادرش را غرق در خون میبیند. آلت قتاله اما در دست کسیست که لنا به او میگوید: «پدر!»
قصه از یک قتل خانوادگی شروع میشود و امتداد آن میرسد به عمارت حاج راشد فلاح و زندگیِ سرایداری، کنار کسانی که همخون لنا هستند و در عین حال، دور و غریباند.
فردین تنها کسیست که به دخترک پر از ترسِ داستان نزدیک میشود؛ اما یک داغ روی پیشانی لناست «او دخترِ یک قاتل است» و حاج فلاح راضی به ازدواج او با نوهی ارشد خود نیست. داغ و ننگِ گناهِ نکرده، باعث میشود لنا از فردین جدا بشود؛ اما سالها بعد و درست وقتی که دیگر منتظر کسی نیست؛ مَردی میآید… مَردی از همسایگی خلیجفارس که بویِ دریا میدهد!
| فرمت محتوا | epub |
| حجم | 1.۴۸ کیلوبایت |
| تعداد صفحات | 524 صفحه |
| زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
| نویسنده | زهرا ولیبهاروند |
| ناشر | انتشارات سخن |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۱/۱۹ |
| قیمت ارزی | 4 دلار |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
به شدت چرت و مسخره. مزخرف و الکی. من اهل خواندن کتابهای عامهپسند هستم و این رمان بیخودترین رمان بود. یعنی به یک سوم ابتدای کتاب برسید فقط الکی ورق میزنید ببینید چی میشه!
موضوع بسیاری تکراری، عاشقانهی رمان خیلی ضعیف بود داستان سطحی و درهم برهم بود پیشنهاد نمیشه
داستان در مورد اعضای یه خانواده هست که هر کدوم داستان مخصوص به خودشون رو دارن.
من اولین کتابی هست که از ایشون خوندم واقعا دوستش داشتم و دوروزه تمامش کردم.
خیلی سطحی درهم بود. پر از بی منطقی و تناقضات. وقتتون رو تلف نکنید
#کتاب_بعدی_من