«اینک دیوارههای شهر پیداست؛ شهری در گودی؛ نه در بلندی؛ شهری میان صخرهها با کوچههای باریک؛ شهر پیامبر(ص) و شهر علی (ع)؛ شهری با دیوارهای پر راز و رمز؛ شهری که از منارههای بلند آن صدای بلال میآید و از سنگفرشهای داغ آن ضجه بردگان؛ شهری که پرواز مرغان بر فراز آسمانش انقلاب سجیل و هجوم ابابیل را یاد میآورد؛ شهری که جانفشانی علی در لیلهالمبیت را در خاطرهها زنده میکند.
شهری که ......
اینجا دیار امن است. اینجا خانه یار و حریم خداست. اینجا دیار پاکان است؛ ای زن با اندیشهای آسوده و روحی راحت به طواف خانه او بشتاب؛ وسوسههای ابلیس در این دیار کاربردی ندارد. ابلیس نفس به بند کشیده شده است... اینجا خانه خداست یعنی خانه خودت. سیمایت را مپوشان؛ جلوه یار آنچنان خیرهکننده است که همه چشمها به سوی او دوخته شده است.