برای اینکه کودک بر مشکلات روانیِ ناشی از رشد چیره شود، بر یأسهای ناشی از خودشیفتگی و دوراهههای ادیپی (Oedipal) و حسادتهای خواهر برادری غلبه کند؛ بتواند از وابستگیهای کودکی برهد و خویشتن خود و ارزش خویش و مفهوم تعهد اخلاقی را درک کند، باید دریابد که در خویشتنِ آگاهش چه میگذرد تا بتواند با آنچه در درونِ ناآگاهش نیز میگذرد مقابله کند. کودک میتواند به این آگاهی دست یابد و به همراه آن توانِ مقابله با مشکلاتش را پیدا کند، اما نه از طریق درک عقلانی ماهیت و محتوای ضمیر ناآگاهش، بلکه با شناختن آن از طریق خیالپردازی، با تعمق درباره عناصر مناسب داستان، از نو نظم بخشیدن به آن عناصر، و ساختن تصاویر تخیلی از آنها که همه واکنش اوست به فشارهای ضمیر ناآگاه. کودک با این کار محتوای ضمیر ناآگاهش را در تخیلات آگاهش میگنجاند، و بدین ترتیب، این تخیلات به او کمک میکنند تا با محتوای ناآگاهش کنار بیاید. اینجاست که قصههای پریان ارزشی بیهمتا مییابند، زیرا به تخیل کودک ابعاد تازهای میبخشند که ممکن نیست خودِ او بهتنهایی همه دقایق آن را کشف کند. از آن مهمتر، صورت و ساختار قصههای پریان تصویرهایی ذهنی در اختیار کودک میگذارد که به کمک آنها میتواند خیالبافی کند و با آنها جهت بهتری به زندگیاش بدهد.