سیلی واقعیت چیست؟
آخرین باری که سیلی واقعیت را دریافت کردهاید چه زمانی بوده؟ ورشکستگی مالی، بیماری جانفرسا، از دست دادن دوستان و عزیزان، خیانت و ..
همه سیلیهای تند و تیز واقعیت که گاه و بیگاه به گوش ما نواخته میشود. اما زمانهای میرسد که فرصت قسر در رفتن و فراموش کردن این سیلیها را نیز نداریم. این روزها سیلیهای واقعیت بیشتر از همیشه دردناکاند و هر روز که بیدار میشویم تا شب منتظر نواخته شدن سیلیهای بیشتری هستیم گویی بیدفاع، تنها و آسیبدیده!
گر چه به نظر میرسد درد این سیلیها گذار است اما آنچه که بعد از مواجهه اتفاق میافتد سهمگینتر است. سیلی واقعیت ممکن است ما را بیدار کند اما عوارض آن تا مدتهای مدیدی بر روان و زندگی ما تاثیر میگذارد و احساسات و عواطف ما را تحت تاثیر قرار میدهد. احساساتی همچون، حسادت، ناامیدی، غم، اندوه، شوک، ترس،سوگ، اضطراب، غضب، ناکامی و انزجار.
راس هریس آنچه بعد از سیلی واقعیت اتفاق میافتد را شکاف مینامد. از نظر شکاف لحظه مهمی است که ما بین واقعیتی که وجود دارد و واقعیتی که میخواهیم داشته باشیم (احساسش میکنیم) شکاف احساس میکنیم. هر چقدر شکاف میان این دو واقعیت بیشتر باشد احساسات ما دردناکتر خواهد بود.
راس هریس نویسنده و رواندرمانگر انگلیسی است که تخصص اصلی و رویکردش در روانکاوی ACT – درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد – است. از او کتابهایی چون «تله خوشبختی»، «عمل عاشقانه»، «شکاف اعتماد به نفس» و «رهایی از اضافه وزن» را میشناسیم. راس هریس برخلاف بسیاری از نویسندگان کتابهای موفقیت و انگیزشی معتقد است در علم روانشناسی هیچ تمرین یا راهکاری وجود ندارد که ذهن انسان را از تولید افکار منفی باز دارد. او رویکرد کاملا متفاوتی نسبت به هم صنفان خود دارد. او اشاره میکند تمام کتابهای خودیاری را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
- گروهی که ادعا میکنند شما هر آنچه که در زندگی میخواهید، میتوانید داشته باشید، به شرط آنکه تمرکز کنید!
- گروهی که معتقدند شما نمیتوانید به هر چه میخواهید برسید ولی در عینحال میتوانید یک زندگی ارزشمند و غنی داشته باشید.
راس خودش را متعلق به گروه دوم میداند. او برای تبیین شکاف واقعیت از همین روش استفاده کرده است. روش او برای تابآوری و مواجهه با شرایط سخت در کتاب «تاب آوری بعد از سیلی واقعیت» در چهار فصل بیان شده است:
استراتژی مواجهه با سیلی واقعیت
همانطور که گفتیم شکاف میان واقعیتی که ما میخواستیم با آنچه که اتفاق میافتد هر چقدر بیشتر باشد ما را رنجورتر و درماندهتر خواهد کرد. وقتی بپذیریم که زندگی ما سراسر سیلیهای واقعیت است آنگاه باید استراتژی درستی برای کمتر کردن این شکاف یا رضایتمندی درونی پیدا کنیم.
استراتژی راس هریس این چهار قدم است:
-با خود مهربان باشید
-لنگر بیاندازید
-موضع بگیرید
-گنج را بیابید
چطور با خودمان مهربان باشیم؟
در مواجهه با غم و ناراحتی اغلب ما نسبت به خودمان دچار خشم، قضاوت و بیتوجهی هستیم، به خصوص زمانی که باور داشته باشیم مسبب شکاف واقعیت خودمان هستیم. اما مهربان بودن با خود با جملات انگیزشی، به چالش کشیدن افکار منفی، ورزش و هیپنوتیزم اتفاق نمیافتد! پس لازم است یاد بگیریم خودمان را تسلی دهیم، از قضاوت کردن بپرهیزیم، بسیاری از عوامل در دنیای واقعی تحت کنترل ما نیستند و ما نمیتوانیم جلوی بسیاری از اتفاقات را بگیریم. در نتیجه ضمن پذیرش این واقعیت لازم است به خودمان فرصت داده و افکار منفی را به طور موثری مدیریت کنیم.
لنگر بیاندازیم
در میان طوفان حوادث و اتفاقات امواج احساسات دردناک به سمت ما هجوم میآورد، مدام دنبال این هستیم که خودمان را از این طوفان نجات دهیم اما هریس میگوید لازم است درست در میان این طوفان لنگر بیاندازیم و وضعیت و موقعیت پیش آمده را به خوبی بشناسیم.
موضع بگیریم
«برای مواجهه با این بحران چه موضعی میخوام انتخاب کنم؟» این سوالی است که باید در مقابل هر بحران از خودمان بپرسیم. آیا میتوانیم از زندگی دست بکشیم؟ یا میتوانیم برای چیزی که در اعماق قلبمان اهمیت دارد تحمل کنیم؟ چیزی که به رنج ما ارزش دهد و به ما شجاعتی برای ادامه دادن بدهد. مسلما ما نمیتوانیم به گذشته برگردیم اما میتوانیم موضع خود را در مقابل وقایع تلخ انتخاب کنیم.
گنج بیابیم
در آخرین قدم میتوانیم در میان اضطراب، غم و ناامیدی راهی برای ارزشمند کردن رنجمان بیابیم. راس هریس در اینجا از دوستی مثال زده که دختر کوچکش را از دست داده و طبعا دچار اندوهی بزرگ شده است. اما دوست او تصمیم میگیرد ارتباطش را با دنیای اطراف قطع نکند و ضمن سوگواری به کار و خلاقیتی که داشته ادامه دهد. مسلما شکاف بزرگی در زندگی او پیش آمده بود اما برای تابآوری نسبت به این فقدان بزرگ او راه پیدا کردن گنجهای دفن شده زیر غم و اندوه را پیش گرفت. این روش به این معنی نیست که غممان را انکار کنیم یا وانمود کنیم که وضعیتمان دردناک نیست!
بلکه درست تصدیق وجود غم و اندوه و قدردانی از دیگر چیزهایی است که زندگی به ما ارزانی داشته است.
مثال ایرانی و آشنای این مرحله فیلم «درخت گیلاس» عباس کیارستمی است. در فیلم درخت گیلاس ما داستان مردی را میبینیم که در میانسالی تصمیم به خودکشی گرفته و حتی قبر خودش را نیز زیر یک درخت کنده است و به دنبال کسی میگردد تا نقشه خودکشی او را تکمیل کند. او میخواهد شبانه مقدار زیادی قرص خواب بخورد و در آن قبر دراز بکشد و حال دنبال کسی است که بیاید و روی جنازه او بعد از خودکشی خاک بریزد.
آقای بدیعی – شخصیت اصلی این فیلم با بازی همایون ارشادی – برای پیدا کردن این آدم با آدمهای مختلفی رو به رو میشود و در نهایت با مردی ملاقات میکند که داستان خودکشی خودش را تعریف میکند و این که چطور «طعم یک توت» باعث شد او دست از خودکشی بردارد.
عباس کیارستمی در این فیلم دقیقا به همین موضوع اشاره دارد، قدردانی و توجه به جزئیات و بخشهایی از زندگی که ما تنها یکبار آن را تجربه میکنیم.
راس هریس در ادامه کتاب «تاب آوری در سیلی واقعیت» همین چهار مرحله را با جزئیات و راهکارهای بیشتری بررسی میکند و فرمول تاب آوری را به مخاطبانش ارائه میدهد. کتاب تاب آوری در سیلی واقعیت یکی از بهترین کتابهای راهنما برای مواجهه و تابآوری در شرایط سخت شناخته میشود که با استفاده از آن میتوانید شرایط تلخ و دشوار زندگی را مدیریت کنید.